در ادبيات ديني، انسان حتي نسبت به اعضاي بدن خود تكاليفي
دارد و اعضاي بدن نسبت به انسان حقوقي دارند. يك انسان ديندار و متقي مجاز نيست كه
از اعضاي بدن خود هرگونه كه بخواهد استفاده كند و آنها را در هر مسيري كه بخواهد
قرار دهد. در ادبيات ديني، كسي كه از اعضاي بدن خود درست استفاده نكند در واقع حق
آن اعضا را تضييع و به آنها ظلم و ستم كرده است. امام سجاد(ع) در رساله حقوق، به
حقوق اعضاي بدن انسان ميپردازد و حق زبان را در رأس آنها قرار ميدهد. گويا زبان
عضوي است كه بيش از ساير اعضا در دينداري انسان و سعادت يا شقاوت او مؤثر است. آن
حضرت در بند سوم از رساله حقوق ميفرمايد:
«حق زبانت اين است كه آن را گراميتر و ارجمندتر از آن
بداني كه دشنام و سخنان ناروا بر آن جاري كني و حقش اين است كه آن را به سخن خوب و
پسنديده عادت دهي و مؤدب بارآوري و آن را كنترل كني تا مگر در جايي كه منفعت دين و
دنيا در آن باشد به حركت در نياوري و آن را از زيادهگويي در جايي كه منفعت دين و
دنيا در آن باشد به حركت درنياوري و آنرا از زيادهگويي و ياوهسرايي بيفايده كه
از زیانش در امان نيستي و سودش اندك است معاف داري. زبان گواه خرد و دليل بر
خردمندي شمرده شود و كاربرد درست و نيكوي زبان است كه عاقل را به عقل مزين ميسازد»
(تحف العقول، ص262).
اين بند از رساله حقوق در كتاب خصال مرحوم شيخ صدوق با
اندكي تفاوت نقل شده است: «حق زبان بزرگداشت آن و دور ساختن آن از فحش و ناسزا و
عادت دادن آن به نيكي و ترك زوايد بي فايده است، و عادت دادن آن به نيكي به مردم و
گفتار نيك در ميان آنان» (به نقل از: ترجمه و شرح رساله حقوق، نگارش محمد سپهري،
ص40 و 51»
در اين سخن كوتاه نكات زيادي نهفته است كه شايسته تأمل و
توجه است:
1- امام(ع) ميفرمايد: زبان خود را
اكرام كن و به آن احترام بگذار و فحش و ناسزا مگوي. جاري ساختن سخن ناروا، جداي از
اينكه با اين سخن حق كسي تضييع شود و ظلمي صورت گيرد، ظلم و ستم به خود زبان است.
مطابق روايات همه شخصيت انسان به زبان اوست. امام علي(ع) ميفرمايد: «زبان، وسيله
سنجش انسان است» (غرر الحكم، ح1272) و ميفرمايد: «سخن بگوييد، تا شناخته شويد،
زيرا آدمي در زير زبان خود پنهان است» (نهج البلاغه، حكمت 392). مطابق اين احاديث
شخصيت يك فرد و يك ملت به زبان آنان و نوع سخن گفتن آنان بستگي دارد و يك انسان بيشخصيت
و فرومايه سخنان ناپسند به زبان ميآورد. امام باقر(ع) ميفرمايد: «حربه
فرومايگان، زشتگويي است» (بحارالانوار، ج78، ص185).
2- امام(ع) جاري ساختن سخن زشت و ناروا
بر زبان و گفتن فحش و ناسزا به وسيله آن را به منزله تضييح حق زبان و ظلم به آن ميشمارد.
انسان بد زبان و ناسزاگو نه تنها از اخلاق بيبهره است، بلكه از دين، و در نتيجه
از نجات و رستگاري اخروي، محروم است. اين امري است كه در روايا اسلامي مورد تاكيد
قرار گرفته است. پيامبر خدا(ص) مي فرمايد: «ناسزا و ناسزاگويي از اسلام به دورند و
بهترين مسلمان كسي است كه اخلاقش نيكوتر باشد» (مسند احمد ابن حنبل، ج5، ص89 و 99،
به نقل از مجيدي خوانساري، نهج الفصاحه، ص525) و ميفرمايد: «هر كس مردم از زبانش
بترسند، اهل آتش است» (بحارالانوار، ج71، ص287). امام باقر(ع) ميفرمايد: «خداوند
شخص ناسزاگوي بددهن را دشمن ميدارد» (كافي، ج2، ص324) و امام صادق(ع) ميفرمايد: «دشنامگويي
و بدزباني و دريدگي از نفاق است» (بحارالانوار، ج79، ص13). بنابراين دشنامگويي و
بدزباني نه تنها در دنيا انسان را بيشخصيت و خوار و خفيف ميگرداند، بلكه آخرت او
را نيز نابود ميسازد و او را از نجات و رستگاري محروم ميكند.
3- امام(ع) مي فرمايد: حق زبان اين است
كه آنرا به سخنان خوب و پسنديده عادت دهي. و باز مطابق روايات متعددي نفس سخن بد و
ناسزا ناشايست است و فرقي نميكند كه اين سخن خطاب به چه كسي يا چه چيزي گفته شود.
پيامبر خدا (ص) ميفرمايد: به شيطان ناسزا نگوييد و ليكن از شر او به خداوند پناه
بريد» (كنزالعمال، ح2120). آن حضرت ميفرمايد: «به دهر ناسزا نگوييد» (صحيح مسلم،
ج7، ص45، به نقل از مجيد خوانساري، نهجالفصاحه، ص341) و ميفرمايد: «به بادها
ناسزا مگوييد كه آنها مأمورند و كوهها و لحظهها و روزها و شبها را ناسزا نگوييد
كه گنهكار ميشويد و به خودتان برميگردد» (علل الشرايع، ص577). در روايات متعددي
وارد شده است كه به حيوانات ناسزا نگوييد (بحارالانوار، ج61، ص48 و 142 و ج62،
ص9). پس دشنام و ناسزا تنها هنگامي كه نسبت به انسانها گفته شود زشت و ناپسند و
ممنوع نيست و حتي هنگامي كه نسبت به جمادات و حيوانات گفته ميشود ،باز هم زشت و
ناروا و ناپسند است. كما اينكه تنها نسبت به انسانهاي زنده زشت و ناروا نيست،
بلكه نسبت به مردگان هم نارواست. پيامبرخدا(ص) ميفرمايد: «مردگان را دشنام ندهيد؛
زيرا آنان به آنچه از پيش فرستاده بودند رسيدند» (نهجالفصاحه، پيشين، ص341) و ميفرمايد:
«مردگان را دشنام ندهيد تا زندگان را اذيت كنيد» (همان)
4- حق زبان اين است كه تنها به سخن نيكو
و پسنديده عادت داده شود. چنين سخني است كه براي فرد سود دنيايي و ديني دارد. اما
سخن ناپسند و ناروا تنها زيانبار است و هم به دين انسان لطمه ميزند و هم به دنيای
او. هم باعث اختلاف و نزاع و تفرقه ميگردد و هم حيثيت فرد و جامعه و ملت را لكهدار
ميسازد. در جنگ صفين خبر به امام علي(ع) رسيد كه حجرابن عدي و عمرو ابن حمق خزايي
نسبت به لشكر معاويه لعن و نفرين و ناسزا ميگويند. امام(ع) براي آنان پيام فرستاد
و دستور داد كه از اين كار دست بكشند و نزد او بيايند. چون آن دو نزد حضرت آمدند،
عرض كردند: مگر ما بر حق نيستيم؟ حضرت فرمود: چرا، هستيم. عرض كردند: آيا آنان بر
باطل نيستند؟ فرمود: چرا، هستند. عرض كردند: پس چرا ما را از لعن و ناسزاي نسبت به
آنان باز ميداري؟ حضرت فرمود: دوست ندارم كه شما لعنت كننده و دشنامگو باشيد»
(بحار الانوار، ج32، ص399)
آن حضرت وقتي شنيد كه جمعي از يارانش به شاميان دشنام ميدهند
ميفرمايد: «من خوش ندارم كه شما دشنام دهنده باشيد. اگر شما اعمال آنان را توصيف
كنيد و حالشان را بازگو نماييد گفتارتان صوابتر، و عذرتان پذيرفتهتر خوهد بود.
بهتر است به جاي ناسزا گفتن، بگوييد: خداوندا، خونهاي ما و خونهاي ايشان را از
اينكه بر زمين بريزد حفظ كن، و روابط ميان ما و آنان را اصلاح فرما؛ اين گروه را
هدايت نما و از گمراهي نجات ده، تا كسي كه جاهل به حق است آن را بشناسد و كسي كه
در گمراهي است از آن باز ايستد» (نهجالبلاغه، خ206).
امام باقر(ع) ميفرمايد: «بهترين چيزي را كه دوست داريد به
شما گفته شود، به مردم بگوييد؛ زيرا خداوند از شخص لعنت كنندة دشنام ده بدگوي از
مؤمنان و ناسزاگوي بددهن نفرت دارد» (بحار الانوار، ح78، ص181).
اين حق زبان است كه امام سجاد (ع) ميفرمايد و اين دستور
دين درباره زبان است كه در رواياتي كه نقل شد و روايات پر شمار ديگر آمده است. اين
يك فرهنگ ديني است كه بر آن بسيار تاكيد شده است. انسان و جامعهاي كه از اين
فرهنگ فاصله گرفته در واقع از اصل دين فاصله گرفته است. جامعه و نظامي كه در ان
قبح توهين و ناسزاگويي ريخته شده و مسئولان بلند پايه آن از بدترين الفاظ استفاده
ميكنند و زشتترين و ركيكترين كلمات را به زبان ميآورند با فرهنگ زيباي اسلام
بسيار فاصله دارد. بزرگان دين ميگويند كه فحاشي نكنيد و لعنت كننده نباشيد، امام
عجيب است كه در جامعهاي كه خود را مرتبط با اهل بيت بداند و خود را پيرو امام
علي و امام سجاد بشمارد، شعار سياسياش تنها «مرگ» و شعار مذهبياش تنها «لعنت»
باشد. عجيب است كه در چنين جامعهاي حتي در مجلسش، كه قرار بوده عصاره ملت باشد،
شعار مرگ سر داده ميشود و آن هم نسبت به انسانهاي محترم و شريف. آيا اين عجيب
نيست كه در مملكتي كه شعار علي(ع) را سر ميدهد اينكه اسم يك شخصيت علمي يا مذهبي
در كلاس درس با احترام برده شود، جرم باشد؟!
به هر حال، امام سجاد(ع) و ديگر شخصيتهاي ديني، زبان را
نشان دهنده شخصيت فرد و جامعه ميشمارند. مطابق سخن اين بزرگان ،جامعهاي ديني و اسلامي
است كه در زبانش متانت و ادب نمايان باشد. جامعه و نظامي اسلامي است كه مسئولانش
از بهترين كلمات و واژهها استفاده كنند. جامعه و نظامي كه در آن كاربرد الفاظ و
واژههاي زشت و ناخوشايند رواج دارد و فحش
و ناسزا و لعنت و نفرين بيش از هر چيزي به گوش ميرسد، بسيار از اسلام فاصله دارد
و به اصلاح فرهنگي عميق و زيربنايي نيازمند است.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر