۱۳۹۱ دی ۲۰, چهارشنبه

نمونه اي از برخورد پيامبر(ص) با عمل نيروهاي خودسر

در هر حكومت و نظامي، هر چند نظامي كاملا عادلانه باشد و با موازين درست روي كار آمده باشد و مطابق موازين انساني و اخلاقي و شرعي عمل كند، باز ممكن است در ميدان عمل مواردي از تخلف و انحراف ديده شود. اما مهم اين است كه اين حكومت و نظام با اين تخلفات چگونه برخورد می كند. سياست نظام‌هاي خودكامه و فاسد اين است كه تا حد ممكن بر اين تخلفات سرپوش می گذارند و آنها را انكار می كنند و اگر در موردي تخلف فاش شد تا حد ممكن به توجيه آن مي‌پردازند. اين حكومت‌ها كمتر درصدد جبران خسارت مردم بر مي‌آيند و نه تنها خسارت‌هاي جاني و مالي و آبرويي را جبران نمي‌كنند بلكه حتي صدمه ديدگان را از حقوق اوليه‌شان محروم مي‌كنند و براي مثال بازماندگان فردي را كه به ناحق كشته شده از تشيع جنازه يا عزاداري منع مي‌كنند و ... 

اما حكومت و نظام‌ حق كه همه دغدغه‌اش اجراي عدالت است و قدرت و حكومت را نه براي خود قدرت و حكومت، بلكه براي اجراي عدالت و رساندن حق به صاحب آن مي‌خواهد، تخلفات و اعمال خطاي كارگزاران حكومت را مخفي نمي‌كند و به توجيه آنها نمي‌پردازد، بلكه آنها را علني اعلام مي‌كند و از آنها بيزاري مي‌جويد و با تمام وجود براي جبران خسارت‌هاي وارد شده و حقوق تضييع شده اقدام مي‌كند. نمونه‌اي از اين امر را مي‌توان در سيره پيامبر اسلام(ص) مشاهده كرد. 

اما باقر(ع) نقل مي‌كند كه پيامبر اسلام(ص) در سال هشتم هجري و پس از فتح مكه گروههايي را به اطراف مكه فرستاد تا مردم را به اسلام دعوت كنند اما به آنان فرمان جنگ نداده بود. خالد ابن وليد كه رهبري يكي از اين گروه‌ها را برعهده داشت، به جاي دعوت مسالمت آميز، خودسرانه به قومي حمله كرد و عده‌اي را كشت و اموالي را تلف كرد. وقتي پيامبر(ص) از ماجرا آگاه شد دست‌هاي خود را به سوي آسمان بلند كرد و گفت: «خدايا! من از آنچه خالد كرده بيزارم». آنگاه علي‌ابن ابي‌طالب(ع) را خواست و به او گفت: «پيش اين قوم برو و ماوقع را بررسي كن و آثار اين عمل عصر جاهليت را از ميان بردار و آن را جبران كن». 

آن حضرت اموالي در اختيار علي‌ابن ابي‌طالب(ع) قرار داد تا با آن خسارت‌ها را جبران كند. علي‌(ع) اموال را با خود برده خون بهاي كشته شدگان را به طور كامل پرداخت كرد و همه اموالي را كه از بين رفته بود جبران كرد. آن حضرت در جبران اموال به اندازه‌اي احتياط كرد كه حتي مبلغي را براي جبران ظرف سگ كه احيانا شكسته بود قرار داد. آن حضرت وقتي همه خسارت‌هاي جاني و مالي را با دقت تمام جبران كرد از قوم پرسيد: «آيا خون و مالي بدون ديه و عوض مانده است؟» گفتند: «نه». فرمود: «بخشي از مالي كه پيامبر(ع) به من سپرده نزد من مانده است. شايد خسارت ديگري وارد شده باشد كه من و شما فعلا از آن آگاه نيستيم، پس باقيمانده اموال را براي جبران خسارتي كه ممكن است بعدا آشكار شود به آنان داد. 

علي(ع) نزد پيامبر(ص) بازگشت و آنچه را كه انجام داده بود به آن حضرت گزارش داد. پيامبر(ص) عمل او را تحسين كرده آن را تأييد كرد. آنگاه رو به قبله ايستاد و دست خود را به سوي آسمان چنان بلند كرد كه سفيدي زير بغلش آشكار شد و سه بار گفت: «خدايا، از آنچه خالد ابن وليد كرد بيزارم» (تاريخ طبري، ج3، ترجمه ابوالقاسم پاينده، ص1195- 1196). 

آري! اين سيره و روش پيامبر خداست. در حكومت عدل نبوي ظلم و ستم و فساد كارگزاران حكومت نه تنها مخفي و توجيه نمي‌شود، بلكه با فرياد بلند اظهار مي‌شود. همه كارگزاران بدانند كه در صورتي كه خطا كنند، امنيت ندارند و نه تنها از پست و مقامشان فرو مي‌افتند، بلكه مجازات اعمال زشت خود را مي‌بينند. درحكومت حق نبوي فساد و تباهي و ظلم و ستم نه تنها تأييد و تصديق نمي‌شود، بلكه به شكلي واضح و صريح از آن تبري و بيزاري جسته مي‌شود. 

در حكومت صالح نبوي مردم مطمئن هستند كه اگر در اثر خطاي كارگزاري به آنان ستمي شد و جاني يا مالي از آنان گرفته شد، كل نظام ستم را بر نمي‌تابد و با خطا کاران همراهي نمي‌كند، بلكه براي جبران ستم كمر همت مي‌بندد. در اين نظام ستمديدگان مطمئن هستند كه حكومت همدرد آنان است و به صورت‌هاي مختلف در پي تسكين الام و مصايب آنان است، نه اينكه غم و درد و رنج آنان را مضاعف گرداند و آنان را از حقوق ابتدايي تشيع جنازه و عزاداري محروم سازد. 



۱ نظر:

  1. "همه كارگزاران بدانند كه در صورتي كه خطا كنند، امنيت ندارند و نه تنها از پست و مقامشان فرو مي‌افتند، بلكه مجازات اعمال زشت خود را مي‌بينند."

    این که نشد. با خالد چه برخوردی شد غیر از اینکه پیامبر بگوید که از عمل او بیزار است؟
    شاید این دنیای سیاه و سفیدی که رسم می کنید با سیره رسول اکرم نمی خواند. شاید همین انگشت در جهان کردن وخطاکاران رارسوا و روسیاه و مجازات کردن است که ما را به اینجا کشانده. شاید باید به سیره رسول برگردیم که از عمل بیزاری جست ولی نه از مسلمان گناهکار تا شاید برای بازگشت و توبه در رحمتی برایش باز گذاشته شود. نه مثل ما که تا خطایی سر می زند به صلابه می کشیم و خاطی را مجرم و مستحق آتش جهنم می دانیم.

    پاسخحذف