۱۳۸۹ بهمن ۱۲, سه‌شنبه

گوهر ديانت و سياست از نگاه امام حسن (ع)

امام حسن مجتبي (ع) مي‌فرمايد:
«اعرف الناس بحقوق اخوانه و  اشدهم قضاءا لها اعظمهم عندالله شأنا و من تواضع في الدنيا لاخوانه فهو عندالله من الصديقين ومن شيعه علي بن ابي طالب (ع)» (شريف قرشي، باقر، حياه الامام الحسن بن علي (ع)، ج1، ص319).
والاترين مقام نزد خداوند از آن كسي است كه آشنا به حقوق مردم باشد و سعي در اداء آن نمايد وكسي كه در برابر برادران خود فروتني كند خداوند او را از صديقين و شيعيان علي ابن ابي طالب (ع) محسوب خواهد كرد.
پس دو امر است كه در مقام و جايگاه ديني انسان نقش اصلي را ايفاد مي‌كند، يكي توجه به حقوق مردم است و ديگري تواضع و فروتني در برابر آنان. در واقع عدالت، كه واژه‌اي مهم و اساسي در ادبيات ديني است، به دو معنا به كار مي‌رود يكي در مقابل ظلم و ديگري در مقابل فسق. معناي اول در واقع مضيق‌تر است. ظالم كسي است كه حقوق ديگر انسان‌ها را رعايت نمي‌كند و به آن تجاوز مي‌كند. در مقابل، عادل كسي است كه مراقب است كه به حقوق ديگران تجاوز نكند. البته كسي كه مي‌خواهد به حقوق ديگران تجاوز نكند نخست بايد مطالعه و انديشه كند تا حقوق ديگران را بشناسد.
معناي ديگر عدالت كه در مقابل فسق است اعم از معناي اول است و فاسق كسي است كه حق خدا يا حق انسان‌ها را رعايت نمي‌كند. البته كسي كه حق خدا را رعايت نكند در ادبيات ديني در واقع ظلم به نفس كرده است. پس عادل به معناي اول كسي است كه ظلم به ديگران نمي‌كند و عادل به معناي دوم كسي است كه نه ظلم به ديگران مي‌كند و نه ظلم به خويشتن. اما از آنجا كه در متون ديني مكرر آمده است كه حق مردم مقدم بر حق خداست، در اين حديث در واقع امام حسن (ع) تأكيد بر حق مردم مي‌كند و مي‌فرمايد كسي كه حق مردم را بشناسد و رعايت كند نزد خداوند داراي شأني والاتر است.
مطابق اين حديث شريف امر ديگري كه تعيين كننده مقام و جايگاه ديني انسان است فروتني در مقابل مردم است. انساني كه در مقابل مردم متكبرانه برخورد نمي‌كند و اگر به پست و مقامي رسيده است مردم را خوار و خفيف نمي‌گرداند و خود را خادم مردم مي‌شمارد از مقام والاي صديقين برخوردار است و از شيعيان واقعي علي (ع) است. در مقابل، انسان متكبر به لحاظ ديني از جايگاهي بسيار پايين و پست برخوردار است. پيامبر (ص) مي‌فرمايد: «هر كس دوست داشته باشد كه او نشسته باشد و مردم در برابرش بايستند، جايگاهش در آتش است (بحار الانوار، ج16، ص240). و امام علي (ع) مي‌فرمايد: «از جباري كردن بر بندگان خدا بپرهيز؛ زيرا خداوند هر انسان جباري را در هم مي‌شكند» (غرر الحكم، ح2695)
در حديثي ديگر از امام حسن مجتبي (ع) پرسيده مي‌شود كه : «سياست چيست؟»
امام پاسخ مي‌دهد كه:
«سياست رعايت حقوق خدا و مردم، اعم از زندگان و مردگان، است.
رعايت حقوق خداوند عبارت است از انجام دادن آنچه او خواسته و پرهيز كردن از آنچه او نهي كرده است.
اما رعايت حقوق انسان‌هاي زنده آن است كه وظيفه خود را نسبت به مردم انجام دهي و هرگز از خدمت به جامعه خود باز نماني و همان طور كه زمامدار با تو با صداقت و اخلاص رفتار مي‌كند تو هم بايد با حقيقت و اخلاص رفتار نمايي و چون اقوام و بستگانت از راه راست منحرف شدند، آنان را به راه راست رهنمون باشي.
اما رعايت حقوق اموات، آن است كه از خوبي‌هاي آنان سخن گوييد و از زشتي‌هايشان چشم‌پوشي كنيد، زيرا براي آنان خداوندي است كه حساب آنان را رسيدگي خواهد كرد» (الروائع المختاره، ص118، به نقل از زماني، احمد، حقايق پنهان، ص395)
پس سياست در نگاه امام حسن مجتبي (ع) مساوي با رعايت حق است، هم حق خدا و هم حق مردم. نه تنها زندگان حقوقي دارند كه بايد رعايت شود، بلكه مردگان نيز حقوقي دارند. انسان‌ها حقوق واجب و لازمي دارند و جامعه حقوقي دارد. همه انسان‌ها وظيفه دارند كه به اين حقوق توجه كنند و آنها را رعايت كنند. همه بايد به جامعه خود خدمت كنند و هيچ كس نمي‌تواند نسبت به آنچه در جامعه مي‌گذرد بي تفاوت باشد. مطابق اين سخن همه مردم بايد سياسي باشند و در سياست مداخله كنند، چرا كه اگر چنين نكنند حقوق واجب ديگر انسان‌ها و جامعه را رعايت نكرده‌اند. امام مي‌فرمايد كه در صورتي كه زمامدار و حاكم با صداقت و اخلاص رفتار مي‌كند شما هم وظيفه داريد كه با او با صداقت و اخلاص رفتار نماييد. مفهوم اين سخن آن است كه اگر زمامدار و حاكم با صداقت و اخلاص رفتار نمي‌كند مردم وظيفه‌اي ديگر دارند. حاكمي كه اين گونه رفتار نمي‌كند حقوق مردم را رعايت نمي‌كند و همگان در رابطه با حفظ حقوق مردم وظيفه دارند.
پس مطابق سخن امام حسن مجتبي (ع) هم گوهر و اساس ديانت رعايت حقوق مردم است و هم گوهر و اساس سياست. بنابراين كسي كه مي‌گويد سياست ما عين ديانت ما و ديانت ما عين سياست ماست. بايد توجه داشته باشد كه هم ديانت و هم سياست، آن گونه كه بزرگان دين بيان كرده‌اند، رعايت حقوق مردم را طلب مي‌كند و در واقع گويا نه دين چيزي جز رعايت حقوق است و نه سياست چيزي جز آن است. نه به نام اجراي دين و دفاع از آن مي‌توان حقوق مردم را ناديده گرفت و نه به نام سياست.
امام حسن مجتبي (ع) در حديثي ديگر اين مطلب را به طريقي ديگر بيان مي‌فرمايد: از حضرت سوال مي‌شود كه «جوانمردي چيست؟» امام (ع) پاسخ مي‌دهد: «جوانمردي عبارت است از: رعايت دين، عزت نفس، نرمش، مداومت بر نيكي و احسان، ادا كردن حقوق و دوستي با مردم» (تحف العقول، ص225)
آري، سياست و ديانت علوي عين يكديگرند و هر دو در راستاي خدمت به مردم‌اند و بنابراين حكومت آنان رعايت حقوق مردم اصل اساسي، بلكه مهمترين اصل است، اما در حكومت اموي كه همه چيز ابزاري در خدمت قدرت و براي قدرت است، حقوق مردم نه تنها اصل نيست بلكه كم‌ترين توجهي به آن نيست.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر