امام حسن عسکری(ع) به شیعیان خود فرمود:
«شما را به پرهیزگاری و پارسایی در دین خود و کوشش در راه خدا و راستی گفتار و پرداخت امانت به کسی که امانتی به شما سپرده، نیکوکار باشد یا بدکار، و طول سجده و خوش همسایگی، که سنت پیامبر(ص) است، سفارش می کنم.
در نمازهای طوایف مسلمانان [اعم از شیعه و اهل سنت] شرکت کنید، در تشییع جنازه آنان حاضر شوید و از بیمارانشان عیادت کنید و حقوقشان را ادا کنید؛
زیرا درباره هر یک از شما، در صورتی که در دینش پارسا و در گفتارش راستگو باشد و امانت را پرداخت کند و با مردم با اخلاق نیکو برخورد کند، وقتی می گویند این یک شیعه است من شادمان می شوم،
از خدا بپرهیزید و موجب زینت و آراستگی و آبرومندی ما باشید، نه مایه زشتی و بدنامی ما. باعث شوید که بر دوستان ما افزوده شود و هرگونه زشت پنداری را از ما دور سازید (تحف العقول، ص487-488).
امام حسن عسکری(ع) در این حدیث شریف معیار و ملاک شیعه بودن و جامعه و نظام شیعی را به خوبی بیان می کند. در این سخن حضرت نه شعارْ برجستگی دارد و نه شعائر. آن حضرت نه می فرماید که برای آبروی شیعه داد و فریاد بزنید و نه می فرماید که با صدای بلند و نعره مدح و ثنای ائمه بگویید ونه می فرماید که با داد و فریاد دشمنان و مخالفان آنان را مذمت کنید. بلکه آن حضرت می فرماید برای آبروی شیعه و ائمه اطهار در مقام عمل بهترین باشید. هم خدا را عبادت کنید و به یاد او باشید و هم متقی و پرهیزکار باشید. هم رابطه تان با خدای خالق درست و نیکو باشد و بیش از دیگران به یاد او باشید، و هم رابطه شما با دیگر انسان ها درست و اخلاقی باشد. هم با همه اخلاقی و نیکو برخورد کنید و هم حقوق همگان را رعایت کنید.
آری! شیعی و اسلامی بودن یک جامعه صرفا به این نیست که در تلویزیون آن قبل از اخبار بر محمد و آل او درود فرستاده شود و برای مثال در ابتدای یک مسابقه فوتبال، که چه بسا برخی از بازیکنان یا داوران و ناظران آن غیر مسلمان هستند، قرآن تلاوت شود. شیعی واسلامی بودن یک جامعه و نظام به رعایت اخلاق در آن جامعه و نظام است. به همین جهت امام حسن عسکری(ع) دراین سخن که نقل شد و در سخنان دیگر و نیز دیگر معصومین بر رعایت اخلاق بیش از هر چیز دیگری تاکید کرده اند. آن حضرت علاوه بر اینکه بر رعایت اخلاق تاکید می کند موارد مهم اخلاقی را بر می شمارد.
از سخن آن حضرت بر می آید که جامعه و نظامی که عنوان شیعی یا اسلامی را یدک می کشد صداقت و امانت داری باید ویژگی آن باشد و در آن از دروغ و فریب خبری نباشد. چگونه می توان جامعه ای را که در آن دروغ و فریب ضد ارزش نیست، شیعی و اسلامی خواند در حالی که امام حسن عسکری(ع) می فرماید:«همه پلیدی ها در یک خانه نهاده شده و کلید آن دروغ قرار داده شده است».(گزیده میزان الحکمه، ص670).
امام حسن عسکری می فرماید بر شیعیان لازم و واجب است که آبروی شیعه و ائمه شیعه را حفظ کنند و باعث زیور و زینت آنها باشند و نه باعث وهن و بی آبرویی. آن حضرت می فرماید که این حفظ آبرو و زینت به این است که با همگان، اعم از هم مذهبان و غیر هم مذهبان و همدینان و غیر همدینان متخلقانه برخورد و مراوده کنید و به آنان احترام بگذارید و با آنان سلوک نیکو داشته باشید. حتی می فرماید در اجتماعات آنان شرکت کنید و در تشییع جنازه آنان حاضر شوید و از بیماران آنان عیادت کنید.
چقدر از مرام و منش ائمه اطهار دورند آن گروه اندک که خود را از شیعیان ائمه اطهار می شمارند و گمان می کنند شیعه بودن به توهین کردن به مقدسات دیگران و احیانا به بی ادبی های وقیحانه است. و چقدر زشت و نارواست که کسی که از بیرونْ جامعه شیعه را ببیند تنها شعار مرگ و فحش و ناسزا به این و آن را بشنود.
زیبایی شیعه و جامعه شیعه به متانت و رعایت اخلاق است. زیبایی آن به رفتارهای خردمندانه و حکیمانه است و نه اعمال بی ادبانه و نابخردانه. امام عسکری(ع) در سخنی دیگر می فرماید: زیبایی ظاهر در نیکویی صورت است و زیبایی درون در نیکویی خرد»(اعلام الدین، ص313). و پیامبر اسلام(ص) می فرماید: «زیبایی در زبان است»(تحفالعقول، ص37).
نکته ای که امام عسکری در سخن فوق بر آن تاکید کرده رعایت حقوق دیگران است. جامعه ای شیعه و اسلامی است که به رعایت حقوق همه انسان ها ،هر دین و مذهبی که داشته باشند، توجه شود. آن حضرت در سخنی دیگر، که شبیه آن از دیگر ائمه(ع) نیز نقل شده، می فرماید:«کسی که به حقوق برادران خود آشنا تر، و در رعایت کردن آنها کوشا تر باشد، نزد خداوند ارجمند تر است»(الکافی، ج2، ص174).
و چه زیبا امام متقیان علی(ع) بر رعایت حقوق همگان در جامعه اسلامی تاکید می ورزد آنگاه که به مالک اشتر می فرماید:«قلب خویش را نسبت به ملت خود مملو از رحمت و محبت و لطف کن، و همچون حیوان درنده ای نسبت به آنان مباش که خوردن آنان را غنیمت شماری! زیرا آنان دو گروه بیش نیستند. یا برادران دینی تو هستند و یا انسان هایی مانند تو که مخلوق خدایند(نهج البلاغه، نامه 53).
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر