۱۳۸۹ بهمن ۱۴, پنجشنبه

نشانه های ایمان در سخنی از امام رضا(ع)

امام رضا(ع) می فرماید: 
مومن تا سه خصلت در او نباشد مومن نباشد: 
سنتی از پروردگارش و سنتی از پیامبرش و سنتی از امامش. 
سنتی که از پروردگارش باید داشته باشد رازپوشی است. 
اما سنتی که از پیامبرش باید داشته باشد مدارا کردن با مردم است. 
و اما سنتی که از امامش باید داشته باشد شکیبایی در شدت و سختی است (تحف العقول،ص442). 
امام رضا(ع) قوام ایمان را در سه خصلت و ویژگی و روش می داند و این سه ویژگی چنان مهم هستند که اگر یکی از آنها نباشد در واقع ایمان نیست. این سه خصلت و ویژگی یکی از آن خداست و یکی از آن پیامبر و سومی از آن امامان و مومن باید از آنان این سه ویژگی را بگیرد. این سه ویژگی عبارتند از: 
1-رازپوشی 
خداوند ستارالعیوب است. خدا عیب و نقص های انسان ها را می پوشاند. مومن نیز باید مانند خدا عیوب دیگران را بپوشاند و آنها را برملا نکند. او نباید آبروی دیگر انسان ها را بریزد. پیامبر خدا می فرماید: «هر که از آبروی برادر خود دفاع کند، این کار حجابی میان او و آتش است» (امالی المفید، ص338) و امام سجاد(ع) می فرماید: «هر که از لطمه زدن به آبروی دیگران خودداری کند، خداوند در روز قیامت از لغزشش در گذرد»(صحیفة الامام الرضا(ع)، ص85). پیامبر خدا می فرماید: «عیب های مومنان را جستجو نکنید زیرا هر کس در پی عیب های دیگران باشد خداوند عیب های او را پی گیرد...»(ثواب الاعمال، ج2، ص288). و می فرماید: «هر کس زشتکاری و گناهی را فاش کند، مانند کسی است که آن را انجام داده است» (الکافی، ج2، ص356). 
به هر حال انسان حرمت دارد و وظیفه همه مومنان حفظ و رعایت حرمت و کرامت اوست. فاش کردن راز دیگران و به زبان آوردن آن باعث بی آبرویی او می شود. و البته حاکمان بیش از بقیه مردم وظیفه دارند که عیب مردم را بپوشانند، نه اینکه گناه پوشیده مردم را وسیله سرکوب آنان کنند و بدین وسیله آنان را چه بسا از حقوقشان محروم سازند. امام علی(ع) خطاب به مالک اشتر می فرماید: 
«مردم عیب هایی دارند و زمامدار سزاوارترین کس به پوشاندن آنهاست. بنابراین درباره آن دسته از عیب های مردم که بر تو پوشیده است، پی جویی و کنجکاوی نکن»(نهج البلاغه، نامه 53). 
بزرگ کردن گناه مردم و تکفیر انسان ها به خاطر گناهانشان شیوه خوارج است. امام علی(ع) در اینباره به سختی با آنان سخن می گوید و آنان را محکوم می کند. آن حضرت پس از اینکه خشونت های ناروای آنان را محکوم می کند، می فرماید شما همه روش و سیره پیامبر(ص) را می دانید. آن حضرت مجرم را مجازات می کرد، اما هرگز او را از حقوق خود محروم نمی کرد و حرمت او را زیر پا نمی گذاشت. پیامبر خدا(ص) حتی کسی را که جرمی را مرتکب شده بود که مجازاتش اعدام بود، اعدام می کرد، اما بر جنازه اش نماز می خواند و ارث او را بین ورثه اش تقسیم می کرد، بر مجرمان حد جاری می کرد، اما حقوق آنان را از بیت المال قطع نمی کرد و نام آنان را از دفتر مسلمانان خارج نمی کرد(نهج البلاغه، خ127). 
پس حاکم نه تنها نمی تواند عیب و گناه انسان ها را برملا سازد بلکه وظیفه دارد آنها را بپوشاند. این گونه نیست که کسی که گناه کرده خود و خاندانش هیچ حرمتی نداشته باشند و از حقوق شهروندی و اجتماعی خود محروم شوند. آن کس که گناهی کرده و مجازات خود را کشیده دیگر یک شهروند عادی است. اینگونه نیست که به فرض کسی که جرمی مرتکب شده و به زندان محکوم شده و مجازات خود را تحمل کرده، خود و خاندانش از حقوق اجتماعی محروم شوند. حتی جنازه مجرمی که اعدام شده حرمت و احترام دارد و حتی باید بر آن نماز گذارد. به هر حال ریختن آبروی مردم به بهانه گناه یا جرم به هر صورت که باشد با دستورات دین و شیوه پیامبر(ص) و ائمه(ع) ناسازگار است. انسان، حتی انسانی که بدترین گناه را مرتکب شده و مجازات خود را کشیده، حرمت دارد و از تمام حقوق شهروندی و اجتماعی برخوردار است. 
2- مدارای با مردم 
امام رضا(ع) می فرماید از ویژگی های مومن مدارای با مردم است و این ویژگی و خصلت از آن پیامبر خداست. خداوند تعالی در قرآن مجید علت موفقیت پیامبر و این که مردم پروانه وار گرد او می گردند را نرمش و مدارای پیامبر می داند: «فبما رحمة من الله لنت لهم و لو کنت فظا غلیظ القب لانفضوا من حولک فاعف عنهم و استغفر لهم و شاورهم فی الامر...»(ال عمران، 159). پس به برکت رحمت الهی با آنان نرمخو و مهربان شدی و اگر تندخو و سخت دل بودی قطعا از پیرامون تو پراکنده می شدند. پس از آنان در گذر و برایشان آمرزش بخواه و در امور حکومت با آنان مشورت کن. 
آن حضرت می فرماید: «پروردگارم همان طور که مرا به انجام واجبات فرمان داده، به مدارا کردم با مردم نیز فرمان داده است». و می فرماید: «مدارا کردن با مردم نصف ایمان است و نرمی و مهربانی کردنِ با آنان نصف زندگی است»(الکافی، ج2، ص117). و می فرماید: «خردمنترین مردم با مداراترین آنان با مردم است»(امالی الصدوق، ص28). و می فرماید: «خداوند نرم و مهربان است و نرمی را در هر کاری دوست دارد»(کنز العمال، ح5370). 
امام علی(ع) می فرماید: «میوه خرد، مدارا کردن با مردم است» و می فرماید: سلامت دین و دنیا، در مدارا کردن با مردم است» و می فرماید: «نرمی کلید کامیابی است» (غررالحکم، ح4629 و 5610 و 294). امام باقر(ع) می فرماید: «هرچیزی را قفلی باشد و قفل ایمان نرمی است» (الکافی، ج2، ص118). 
و چه دورند از سنت و سیره نبوی و علوی کسانی که گمان می کنند رمز موفقیت و کامیابی یک حکومت، خشونت و بی رحمی است! و چقدر از پیام دین فاصله دارند کسانی که بی رحمی و زجر و آزار مردم را تکلیف دینی خود می شمارند! و چه نزدیک اند به سنت و سیره امویان کسانی که زندان و داغ و درفش را سرلوحه برنامه حکومت خود قرار می دهند! 
3-شکیبایی 
سومین چیزی که امام رضا(ع) از نشانه های ایمان می شمارد شکیبایی در سختی ها است که آن را سیره ائمه می داند. یکی از اموری که در تاریخ زندگی ائمه برجسته و مشهود است این است که آنان بیشتر تحت حکومت ظالمان و غاصبان زیسته اند. آنان همیشه وظیفه داشته اند که حق و حقیقت را برای مردم بیان کنند و البته معمولا از طرف حاکمان ستمگر به فتنه گری متهم بوده و تحت زجر و آزار و فشار و شکنجه و زندان بوده اند. اما روش و سیره ائمه، شکیبایی و استقامت بوده است. این فشارها و زندان ها هزینه حق پرستی است و باید پرداخت شود. یکی مانند امام موسی ابن جعفر(ع) در زندان غل و زنجیر است و البته خدا را سپاس می گوید که برای او این مکان خلوت را برای راز و نیاز فراهم کرده است. اما فرزند او حضرت امام رضا(ع) به ظاهر ولیعهد است و پست و مقام دارد، اما در واقع در حصر است و تحت نظر؛ و البته پایان کار هر دو امام شهادت است. سیره و روش ائمه اطهار این بوده است که آماده بوده اند هزینه حق پرستی خود را به طور کامل بپردازند. آنان در راه حق و حقیقت از همه چیز خود گذشته اند. 
از نشانه های ایمان این است که انسان حاضر باشد هزینه حق پرستی را بپردازد. اما کسی که خود را مومن می شمارد، اما ترس از دست دادن مال و پست و مقام و شغل و ... او را از حق گویی و حق پرستی باز می دارد، هر چند به زبان مومن است اما در واقع اینگونه نیست.

۲ نظر:

  1. با اجازتون در فیس بوک به اشتراک گذاشتم.
    در پناه حق نویسا باشید.

    پاسخحذف
  2. به نام حضرت حق و با عرض سلام و ادب
    اكثر اوقات خدمت ميرسم اما غالبا يواش و بي سر و صدا، ولي اينبار بطور ويژه خدمت رسيدم تا بابت لطف شما درباره نمره درس دين و حقوق بشر صميمانه تشكر و قدرداني كنم. راستي استاد چطوريد يا نه؟:) روزگار به كام هست؟
    در جوار عالم آل محمد(عليهم السلام) نائب الزيارة شما هستم.
    با آرزوي سلامت و سعادت جاودانه
    قربان شما درد نكند:)، رضايي.

    پاسخحذف