۱۳۹۰ شهریور ۱۸, جمعه

دولت کارآمد و ملاک ها و نشانه های کارآمدی

بی تردید وظیفه اصلی یک حکومت آبادانی مملکت و پیشرفت و توسعه همه جانبه کشور است. اما این نیز روشن و واضح است که تنها قصد آبادانی و پیشرفت و تلاش برای آن کافی نیست، بلکه قصد و تلاش در صورتی مفید است که آگاهانه باشد، چرا که قصد و تلاش نا آگاهانه قطعا به بیراهه می رود و چه بسا زیانش بیش از سودش باشد. پیامبر خدا (ص) می فرماید: «هرکس بدون دانش کار می کند، بیشتر از آنکه آباد کند، ویران می کند» (نهج الفصاحة، ص246). و می فرماید: «کار اندک اگر با دانش همراه شود بسیار است و کار بسیار اگر با جهل همراه باشد، اندک است» (همان، ص247).
امام علی(ع) در عهد نامه مالک اشتر بر آبادانی تاکید می کند و رونق همه جانبه دولت و حکومت را همین آبادانی می داند. آن حضرت می فرماید: «باید کوشش تو در آبادی زمین بیش از کوشش در جمع آوری خراج باشد زیرا که خراج جز با آبادانی به دست نمی آید. و آن کسی که بخواهد مالیات را بدون عمران و آبادانی مطالبه کند شهرها را خراب، و بندگان خدا را نابود می سازد و حکومتش زیاد دوام نخواهد آورد. اگر رعایا از سنگینی مالیات، و یا رسیدن آفات، یا خشک شدن آب چشمه ها، و یا کمی باران و یا دگرگونی زمین در اثر آب گرفتن و فساد بذرها، و کمبود آب برای زراعت و فاسد شدن آن به تو شکایت آوردند، مالیات را به مقداری که حال آنان بهبود یابد تخفیف ده و هرگز این تخفیف بر تو گران نیاید، زیرا که آن ذخیره و گنجینه ای است که آنان سرانجام آن را در عمران و آبادانی کشورت به کار می بندند و موجب عمران سرزمین های تو و زینت حکومت و ریاست تو خواهد بود... و عمران و آبادانی تحمل همه اینها را دارد و اما ویرانی زمین تنها به این علت است که کشاورزان و صاحبان زمین فقیر می شوند. و بیچارگی و فقر آنان به خاطر آن است که زمامداران به جمع اموال می پردازند و نسبت به بقای حکومت خود بدگمانند، و از تاریخ زمامداران گذشته عبرت نمی گیرند» (نهج البلاغه، نامه 53، شماره79-86).
پس رونق و پیشرفت در هر جنبه به آبادانی بستگی دارد و مردم درصورتی می توانند مالیات دهند که عمران و آبادانی وجود داشته باشد که نتیجه آن وضعِ خوب مردم است. اما امام علی در بخش دیگری از عهد نامه خود نکته بسیار مهم دیگری را گوشزد می کند. حاکم برای آبادانی کشور باید از عالمان و کارشناسان استفاده کند و رای و نظر آنان را بگیرد و مطابق آن عمل کند تا عملش مفید و سودمند باشد و نه زیان بار:
«با دانشمندان زیاد به گفت و گو بنشین و با حکما و اندیشمندان نیز بسیار به بحث بپرداز. این بحث ها و گفت و گوها باید درباره اموری باشد که باعث اصلاح و آبادی کشور شود و اموری را که پیش از تو باعث درستی کار مردم می شد اصلاح کند» (همان، شماره 40).
آن حضرت در بخشی دیگر از عهد نامه می فرماید: «از عجله در مورد کارهایی که وقتشان نرسیده، یا سستی در کارهایی که امکان عمل آن فراهم شده، یا لجاجت در اموری که مبهم است، یا سستی در کارها هنگامی که واضح و روشن است بر حذر باش و هر امری را در جای خودش و هر کاری را به موقع خود انجام ده» (همان، شماره 448).
سخنان فوق نشان می دهد که اگر وظیفه حاکم عمران و آبادانی کشور و توسعه و پیشرفت آن است، تنها قصد و نیت درست و نیز تلاش زیاد کافی نیست و باید این قصد و نیت و کار و تلاش، عالمانه و آگاهانه باشد و این علم و آگاهی جز با مشورت با متخصصان و کارشناسان رشته ها و زمینه های گوناگون حاصل نمی شود.
گاهی شنیده می شود که تفاوت حکومت دینی با غیر آن در این است که در این نوع حکومت حاکم عدالت دارد و انسان عادل ظلم و ستم نمی کند. اما باید توجه داشت که اولا ملکه عدالت، که بسیار مهم و ارزشمند است، ویژه قشر و گروه خاصی نیست و اینگونه نیست که پوشیدن لباسی خاص و در آمدن در سلکی خاص، عدالت را به همراه داشته باشد. همه مردم در هر شکل و لباسی که باشند ممکن است عادل باشند و ممکن است نباشند. و ثانیا به فرض که عدالت کسی ثابت باشد، به این معنا که او هرگز قصد ظلم و ستم و لطمه زدن به مردم و مملکت را ندارد، اما هرگز این کافی نیست. سپردن همه کارها به کسی که گفته می شود ملکه عدالت دارد، مساوی با آبادانی کشور و استفاده درست و صحیح از امکانات کشور نیست. بلکه راه درست آن است که کارشناسان و متخصصان در امور کشور نظر دهند و از امکانات کشور به صورت علمی و دقیق استفاده شود.
امام علی(ع) در جایی دیگر خطاب به مردم می فرماید که بیایند و به او مشورت دهند و او را راهنمایی کنند چرا که او خود را از اشتباه و خطا در مسائل اجرایی حکومت در امان نمی داند (نهج البلاغه، حکمت 216). آن حضرت می فرماید: «کسی که به رای و نظر خویش اکتفا کند، خود را به خطر افکنده است» (همان، حکمت 211). پیامبر خدا(ص) می فرماید: «هیچ کس از مشورت بدبخت نمی شود و هیچ کس با خود رایی خوشبخت نمی گردد» (نهج الفصاحه، ص518) و می فرماید: «مشورت دژی است در برابر پشیمانی و پناهگاهی در برابر ملامت» (همان).
پس تنها راه آبادانی و پیشرفت کشور و تنها راه استفاده درست از امکانات کشور این است که از نظر کارشناسان استفاده شود و در هر زمینه ای متخصص همان رشته نظر دهد و به نظر او بها داده شود. ممکن است یک عالم دین هم در زمینه علمی خود متبحر و خبره باشد و هم دارای صفای باطن و وارستگی باشد، اما این امور کفایت نمی کند که او در همه زمینه ها نظر دهد و یا نظر خود را در همه امور اعمال کند. باید توجه داشته باشیم که خود این امر خلاف عدالت است. همین طور کسی که در یک پست سیاسی قرار می گیرد، در هر رده که باشد، باید توجه داشته باشد که در همه امور متخصص نیست و حداکثر در یکی دو رشته، از دهها یا صدها رشته علمی که امروزه برای اداره یک کشور و آبادانی آن لازم است، تخصص دارد و البته در همان یک یا دو رشته هم از مشورت بی نیاز نیست.
به هر حال پیشرفت و آبادانی کشور امری دقیق و مشکل است و حتی ممکن است حکومتی که قصد خدمت داشته از سرمایه و امکانات یک مملکت استفاده کند و عملی را انجام دهد که برای مملکت زیانبار باشد. زدن سد و ذخیره آب کاری مفید و سودمند است و باعث رونق کشاورزی و نیز تولید انرژی و ... می شود اما همین امر اگر کارشناسانه نباشد و پیامد های کوتاه مدت و دراز مدت آن توسط کارشناسان محاسبه نشده باشد، چه بسا زیان های مهلکی به بار آورد و شهر یا استان یا کشوری را با مشکل روبرو سازد.
محاسبات دقیق و کارشناسانه و استفاده درست و صحیح از امکانات است که یک حکومت را موفق و کارآمد یا ناموفق و نا کارآمد میسازد. کارآمدی صرفا با شعار و یا آماری که چه بسا خود یک دولت ارائه می دهد نیست. اگر گفته می شود دولتی در یک دوره شش ساله در آمدی به اندازه تمام دولت های بیست و پنج سال قبل از خود داشته است، و آن دولت ها با درآمد بسیار اندک وبا مشکلات بسیار جدی، مانند یک جنگ تمام عیار، روبرو بوده اند، پس موفقیت دولت اخیر در مقایسه با دولت های قبلی در این است که آبادانی و پیشرفت کشور بسیار چشمگیر و نمایان باشد. اگر دولتی امکانات و درآمدی افسانه ای در اختیار داشته به گونه ای که از زمانی که کشور دولت و حکومت داشته در هیچ دوره ای به این میزان ثروت نداشته، اگر از رونق و شکوفایی خبری نیست و اگر فقر وحشتناک و بی کاری باعث فساد و فحشا و ناامنی می شود و اگر فقر و فساد و تبعیض غوغا می کند و... و این امور برای مردم محسوس و ملموس است باید بگوییم چنین دولتی ناموفق ترین و ناکارآمد ترین دولت تاریخ این کشور بوده است. به هر حال چنین دولتی امکانات فراوان یک ملت را تباه کرده و به جای آبادانی ویرانی به بار آورده است. اگر دولتی و حکومتی با داشتن و صرف کردن امکانات و درآمد افسانه ای و فوق تصور به جای آبادانی و پیشرفت و رونق در کار و کسب و تولید، فقر و بیکاری و فساد و تبعیض و نا امنی و بدبختی ایجاد کرده، علت یکی از این دو امر بوده است، یا قصد و نیت درستی نبوده وعمدا اموال ملت از بین رفته است و به تعبیر روشن تر از اموال ملت سوء استفاده شده و ... یا اینکه در صورتی خوشبینانه تر این اموال به صورتی غیر کارشناسانه در جایی خرج شده که به جای آبادانی ویرانی به بار آورده است.
حاصل سخن اینکه موفقیت یک دولت و حکومت به این سه امر است، نیت و قصد درست، تلاش و کوشش درست و علم و دانش درست. دو امر اول در عین اینکه لازم و ضروری هستند اما به هیچ وجه کافی نیستند و اگر امر سوم نباشد چه بسا به جای آبادانی و عمران، ویرانی به بار آید. و البته این علم و دانش کافی تنها و تنها با استفاده از کارشناسی و تخصص و علم و دانش متخصصان و دانشمندان زمینه های مختلف حاصل می آید.
نکته دیگر اینکه موفقیت یک دولت را باید با نسبت امکاناتی که در اختیارش بوده و میزان آبادانی که ایجاد کرده است سنجید. نباید اینگونه باشد که با صرف شعار و با تکیه بر آمارهایی که خود این دولت ارائه می دهد، دولت های پیشین را نا کارآمد و یا منحرف و ... نشان داد. دولتی که سرمایه و امکاناتی بی مانند و بی نظیر و بلکه فوق تصور داشته باید به گونه ای عمل کرده باشد که آبادانی و رونق و پیشرفت برای توده مردم مشهود و ملموس باشد و اگر اینگونه نیست ناموفق بوده است. و این عدم موفقیت را با شعار و آمار غلط و نیز وعده های عجیب و غریب و غیر کارشناسانه نمی توان جبران کرد. نه وعده باغ شهرهای زیبا و سرسبز به کار می آید و نه وعده سه برابر شدن یارانه ها و نه ... وقتی نهاد های نظارتی می گویند دولت در پرداخت یارانه ها مشکل داشته و آن را از راههای غیر قانونی تامین کرده است و ... حال چگونه می توان آن را سه برابر کرد؟ و اگر دست دولت این اندازه باز است چرا صحبت ازبدهی کلان نهاد های دولتی می رود و... به هر حال جای سوال در طرح این وعده ها زیاد است.
وقتی دولتی سخن از باغ شهرها به میان می آورد و به بیست میلیون خانوار ایرانی وعده خانه باغچه دار هزار متری می دهد و شعار می دهد که زمین این مقدار خانه را در اختیار داریم، برای یک انسان غیر کارشناس و بی اطلاع از مسائل شهرسازی و آب و خاک و ... مثل اینجانب پرسش های عجیبی مطرح می شود. برای اینجانب روشن است که ما این مقدار زمین و بلکه ده برابر آن را در اختیار داریم. اگر بخواهیم به هر خانوار به جای هزار متر مربع، یک هکتار، یعنی ده هزار متر مربع زمین بدهیم، جمع آن می شود دویست هزار کیلومتر مربع، یعنی یک هشتم مساحت ایران و برابر زمینی است که اخیرا یکی از مسئولان ادعا کرده که در نقشه کشی جدید کشور کشف شده است. کافی است کسی با یک وسیله زمینی، مسافرتی از شمال به جنوب ایران داشته باشد و در طول مسیر زمین های بایر و راکد را نگاه کند تا به روشنی برایش آشکار شود که حداقل دو سوم زمین های کشور ما بایر است و به هر خانوار هکتارها زمین می رسد. اما سخن این است که مگر مشکل کشور ما زمین بوده است که دولت می خواهد با توزیع آن، مشکل را حل کند. پر واضح است که مشکل کشور ما آب بوده و نه زمین و اگر آب کافی موجود بود زمین بایری وجود نداشت.
هرکس اندک آشنایی با کشاورزی و باغداری در مناطق گرم و خشک داشته باشد متوجه می شود که برای نگهداری حدود هشتصد متر باغچه چه میزان آب نیاز است و اگر چنین طرحی اجرا شود آب مصرفی خانوارها چندین برابر میزان مصرف فعلی افزایش می یابد. سوال این است که ما برای وضع موجود معضل جدی داریم. معضل دریاچه ارومیه، زاینده رود و کارون همه به خاطر کمبود آب است. علاوه بر این کارشناسان می گویند در اثر برداشت بی رویه از آبهای زیرزمینی سطح آب بسیار پایین رفته و در آینده ای نزدیک با خسارت های جبران ناپذیری روبرو خواهیم بود. حال چگونه دولت می خواهد طرحی بدهد که لازمه اش افزایش فوق العاده مصرف آب است و چگونه می خواهد چنین آبی را تامین کند؟
از این گذشته با این طرح کل شهرهای کشور باید از نو ساخته شوند و زیر ساخت ها همه از نو به وجود آیند و این به معنای ساختن کشوری جدید در وسط یک بیابان است. آیا بودجه و امکانات چنین کاری موجود است؟ آیا محاسبه شده است؟ آنچه در نگاه نخست به نظر می رسد این است که پشت این سخنان هیچ گونه کارشناسی علمی نیست و اگر در بقیه امور هم به همین صورت عمل شده باشد روشن می شود که بر سر ثروت افسانه ای ملت ما چه آمده است.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر