۱۳۹۰ شهریور ۳۰, چهارشنبه

جایگاه حقوق انسان ها در مکتب صادق آل محمد(ص)

همان طور که مشهور است نام مکتب شیعه اثنی عشری با امام جعفر صادق(ع) گره خورده به گونه ای که این مکتب به «جعفری» نامبردار است. هرچند نخستین امام شیعیان حضرت علی ابن ابی طالب(ع) است، اما از آنجا که نشو و نمای فکری این مکتب در جنبه های مختلف بیشتر توسط امام جعفر صادق(ع) صورت گرفته این مکتب به او منسوب گردیده است. به هر حال مکتب و مذهب شیعه اثنی عشری که به مکتب جعفری معروف است ویژگی های خاص خود را دارد و با اموری از دیگر مذاهب اسلامی متمایز است.
گاهی تمایز مکاتب مختلف با اجزاء و عناصری است که ممکن است در یک مکتب یا مذهب موجود باشد و در دیگری نباشد؛ اما همیشه اینگونه نیست، بلکه گاهی تمایز به عناصری است که در همه وجود دارد اما تاکیدها متفاوت است و ممکن است عنصری که مشترک است در یکی از آنها از جایگاه بیشتر و بهتری برخوردار است و در دیگری کمتر و پایین تر. برای مثال در همه نحله ها و گروه های اسلامی هم عبادت و ذکر و یاد خدا وجود دارد و هم توجه به خلق خدا و رعایت کردن حقوق آنان و هم توجه به اخلاق. اما در برخی توجه اول و جایگاه اول از آن عبادت است و در دیگری از آن رعایت حقوق است و در سومی برای مثال از آن اخلاق. ویژگی مکتب صادق آل محمد(ع) این است که با اینکه به عبادت و یاد خدا توجه می کند، اما رعایت حقوق انسان ها را مهم تر از هر چیز می شمارد و جایگاهی ویژه به آن می دهد. در واقع رعایت حقوق انسان ها شالوده ای است که هم اخلاق بر اساس آن بنا می شود و هم عبادت و یاد خدا با آن معنا می یابد.
در سخنی از امام صادق(ع) توجه و احترام به دین خدا مساوی و برابر رعایت حقوق مردم شمرده شده است. آن حضرت می فرماید: «هر که دین خدا را ارج نهد و برای آن ارزش قائل باشد، به حقوق برادران خود نیز ارج می نهد و هر که دین خدا را خفیف شمارد، به حقوق برادران خود اهمیتی نمی دهد (بحار الانوار، ج74، ص287).
مطابق این سخن معیار سنجش میزان دینداری مردم میزان و مقدار توجه آنان به حقوق انسان هاست و انسانی دیندارتر است که حقوق انسان ها را بیشتر رعایت می کند. اگر رعایت حقوق انسان ها این جایگاه را در دین دارد پس معیار دینی بودن نظام ها و میزان همراهی آنها با دین همین رعایت حقوق انسان هاست. در اینجاست که ممکن است حکومتی و نظامی خود را دینی بخواند و حتی برخی از ظواهر دینی را هم رعایت کند، اما از آنجا که حقوق انسان ها را رعایت نمی کند و به راحتی آنها را پایمال می کند از روح و پیام دین دور باشد، و در مقابل ممکن است حکومتی و نظامی خود را سکولار و غیر دینی بخواند، اما حقوق انسان ها را رعایت کند و آن را اصل قرار دهد. چنین حکومتی قطعا به روح و هدف دین نزدیک تر است.
حکومت هایی که خود را دینی می خوانند ظواهر دین را رعایت می کنند و به بعد عبادی دین و شعائر و مناسک عبادی بیشتر توجه می کنند، اما در مکتب امام صادق(ع) وضع به گونه دیگری است. نه تنها عبادیات مهم تر از حقوق انسان ها نیست بلکه رعایت حقوق انسان ها بهترین نوع عبادت است. آن حضرت می فرماید: «خداوند به چیزی برتر از ادای حق مومن عبادت نشده است» (الکافی، ج2، ص170).
دین را در تعریفی کلامی و درون دینی می توان به: «برنامه خدا برای رستگاری انسان» تعریف کرد. مطابق این تعریف هدف اصلی و نهایی دین رستگاری انسان است. بنابراین جایگاه هر امری در دین به نقشی بستگی دارد که در فرایند رستگاری و نجات انسان ایفا می کند. اگر از این زاویه به این بحث نگاه کنیم و پرسشی اینگونه مطرح کنیم که: در مکتب آل محمد(ص) کدام عنصر در فرایند نجات و رستگاری انسان نقش اصلی و اساسی را ایفا می کند؟ پاسخ قطعا و به صورتی واضح و آشکار این است که: رعایت حقوق انسان ها.
امام صادق(ع) می فرماید: خدای تعالی خائن را در کنار خویش مأوی و جایگاه ندهد. راوی می پرسد: خائن کیست؟ حضرت پاسخ می دهد: خائن کسی است که درهمی را از مومنی دریغ کند یا او را از چیزی از امور دنیوی ممانعت کند. سپس می فرماید: از جمله کسانی که خدا او را به بهشت راه نمی دهد کسی است که از حق مومنی ممانعت کند (صدوق، الخصال، باب سوم، ص151).
و نیز آن حضرت می فرماید: در روز قیامت صدایی به گوش می رسد که می گوید: کجایند آنانی که راه را بر دوستان من بستند؟ آنگاه انسان هایی با صورت کریه و زشت بر می خیزند و همان صدا می گوید: اینان کسانی هستند که مومنان را آزار داده و حقشان را انکار کرده و با آنان دشمنی ورزیده و آنان را به خاطر دین و باورهایشان مورد ستم قرار داده اند، سپس آنان را راهی جهنم می کند. قسم به خدا عقاید دینی آنان یکسان بوده ولی [جرمشان این است که] حقوق مخالفانشان را حبس کرده و اسرار آنان را فاش می ساختند (وسائل الشیعه، باب 145 از ابواب احکام العشره).
آن حضرت در حدیث دیگری می فرماید: «کسی که حق مومنی را از بین ببرد خدای عزوجل در روز قیامت او را پانصد سال روی پایش نگه می دارد تا عرق یا خونش روان شود، و از جانب خدا ندا داده می شود: این ظالمی است که حق خدا را منع کرده است. سپس چهل روز توبیخ می شود و پس از آن دستور داده می شود تا در آتش افکنده شود» (الکافی، ج2، ص367).
در این روایات که در آنها از عذاب الهی به صورتی نماین و به گونه ای قابل درک برای انسان ها سخن رفته، بر عدم رستگاری کسی که حقوق انسان ها را تضییع کند و مبتلا شدن او به عذاب الهی تاکید شده است. نکته مهم و جالب در حدیث آخر این است که در آن تضییع حقوق انسان ها تضییع حقوق خدا خوانده شده است. پس رستگاری و نجات انسان ها تنها و تنها به رعایت حقوق دیگران بستگی دارد.
آن حضرت در حدیثی دیگر معیار دینی و مقدس بودن یک جامعه را بیان می کند: «امتی که در آن حق ضعیف آن از قوی آن بدون خفت و خواری ضعیف گرفته نشود هرگز مقدس نیست» (طوسی، تهذیب الاحکام، ج6، ص180). شبیه این حدیث از رسول خدا(ص) مکرر از طریق شیعه و اهل سنت نقل شده است (کنز العمال، ج3، احادیث 5544-5549، 5587، 5588، 5590 و...). و امام علی(ع) می فرماید: «بارها از رسول خدا(ص) شنیده ام که فرمود: امتی که حق ضعیف از قوی در آن بدون لکنت زبان گرفته نشود هرگز مقدس نیست» (نهج البلاغه، نامه53).
پس باید نتیجه بگیریم که در مکتب صادق آل محمد(ص) رعایت حقوق انسان ها به معنای احترام به اصل دین است و کسی که آن را رعایت نکند دین خدا را خفیف و سبک شمرده است. در این مکتب هیچ عملی و هیچ عبادتی بالاتر و برتر از رعایت حقوق انسان ها نیست. نجات و رستگاری انسان ها تنها و تنها بستگی به رعایت حقوق انسانها دارد و بدون آن هیچ راهی به سوی رستگاری وجود ندارد. معیار و ملاک دینی و مقدس بودن یک جامعه و نظام تنها و تنها به میزان توجهی است که در آن به حقوق انسان ها می شود و جامعه ای که در آن حقوق انسان ها رعایت نمی شود هرگز دینی و مقدس نیست.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر