۱۳۸۹ آذر ۲۳, سه‌شنبه

مزد استقبال

برنامه های ورزشی تلویزیون از این جهت برای من جذاب است که اخباری که در آنها بیان می شود عمدتا صادقانه است. همین هفته همه خبرهای در رابطه با نتایج فوتبال لیگ برتر صد در صد صادقانه نقل شد. دو تیم پر طرفدار تهرانی در برابر دو تیم تبریزی متوقف شدند، یکی در تبریز تن به شکست داد و دیگری در تهران نتیجه ای بهتر از تساوی به دست نیاورد. این خبر ها صادقانه بیان شد و چون در دین من صداقت و راستی جایگاهی ویژه دارد، من هم به این برنامه ها علاقه مندم و گاهی آنها را تماشا می کنم. 
به تماشای بخشی از برنامه نود نشسته ام. مجری برنامه در این باره بحث می کند که تیم نفت تهران در سفر هیات دولت به استان مرکزی به این استان اهدا شده است. سخن در این است که چه میزان این عمل کارشناسی شده و به نفع فوتبال کشور و به نفع فوتبال آن استان است و چه میزان انتقال تیم های دیگر به شهرستان ها موفقیت آمیز بوده و نظر کارشناسان ورزشی در این باره چیست و... 
مسئول ورزش استان مرکزی پشت خط تلفن می آید و از انتقال این تیم به شهر خود دفاع می کند. از لابلای سخنان او بر می آید که اهالی فوتبال حق نظر دادن در این باره را ندارند و گویا فقط سیاسیون باید نظر دهند که البته کارشناس و کارشناسی در وضعیت فعلی ما در هیچ زمینه ای جایگاهی ندارد؛ هرچند در متون و روایات ما بر آن تاکید شده است: امام علی(ع) می فرماید:«عمل بدون علم گمراهی است» و می فرماید:«دانش، چراغ خرد است» و می فرماید:«دانش چه نیکو راهنمایی است»(غررالحکم، ح1587 و 536 و 837). و می فرماید: «دانش جلودار است و عمل راننده و نفس مرکبی چموش»(تحف العقول، ص208) و ...پس در هر زمینه ای حتما باید دانشمند آن زمینه نظر دهد و نه دیگران. 
اما نکته جالب مسئول در سخن مسئول ورزش استان این قسمت بود: این حق مردم استان بود که این تیم به آنان داده شود چرا که استقبال پرشوری از رئیس جمهور و هیات دولت کردند. 
آنچه از صفحه تلویزیون پیداست استقبال مردم اینگونه است که عده ای از مردم به خیابان می آیند یا آورده می شوند و به دنبال اتومبیل شخصیت ها می دوند و...که البته با جریان نامه ها و درخواست ها و... این امر شکلی خاص به خود گرفته است. 
از آنجا که در ماه محرم هستیم اشاره به این سخن امام حسین(ع) مناسب است که «هیهات منا الذله». سخنی که حکایت از این دارد که مومن واقعی هرگز نباید خود را خوار و خفیف گرداند. آن امام در بخشی از وصیت نامه خود می فرماید که من می خواهم به روش و سیره جدم پیامبر و پدرم علی عمل کنم و در سیره این دو بزرگوار دویدن دنبال افراد و استقبال اینگونه به شدت رد شده و سرانجام ناخوشایندی برای کسی که از مردم اینگونه بخواهد و مردمی که اینگونه عمل کنند بیان شده است(کنزالعمال، ح8878؛ نهج البلاغه / کلمات قصار، شماره37 و 332). به هر حال سخن از اینکه مزد و پاداش مردم استقبال کننده این است که به آن استان یک تیم داده شود به معنای تحقیر ملت و مردم است. هم عمل تحقیر آمیز است و هم پاداش آن. 
مسئول ورزش استان گوشی را زمین می گذارد و با اندکی فاصله نماینده مجلس گوشی را بر می دارد. آقای نماینده که سخن خود را با امام حسین و ابا الفضل شروع می کند و برای سخن گفتن خود شرط های جدی می گذارد، ابتدا به نقد جدی سخنان مجری می پردازد: شما گفتید که نکند نماینده ای که برای انتقال تیم به شهرستان فعالیت می کند در فکر رای آوردن است. این سخن شما با سخن امام(ره) ناسازگار است که فرمود مجلس در راس امور است. شما به نماینده مجلس و دولت توهین کرده اید. دولتی که مورد تایید ملت و رهبری است. شما وقتی اینگونه درباره او سخن می گویید توهین است و ... استدلال نماینده محترم بسیار قوی و محکم است. چون مجلس در راس امور است پس نمایندگان معصومند و چون دولت مورد تایید است نباید مورد نقد قرار گیرد. 
مجری نظر دست اندر کاران تیم نفت تهران و کسانی که برای این تیم زحمت کشیده اند را گوشزد می کند و نماینده محترم می گوید آنان برای زحمات خود حقوق گرفته اند و... و البته دل بیننده ای مانند حقیر به حال نماینده محترم سوخت که بدون هیچ گونه حقوق و مزایایی برای این ملت زحمت می کشد! بگذریم. 
استدلال آقای نماینده این است که خرج باشگاه را چه کسی داده؟ غیر از این است که این هزینه کلان را شرکت نفت و دولت داده است؟ پس این دولت حق دارد که تیم را به هر استانی که بخواهد ببرد و همه دست اندر کاران تیم و مربیان و بازیکنان باید تبعیت کنند. 
از اینکه دولت محترم و شرکت نفت لطف کرده و از حاصل دسترنج خود هزینه ورزش می کنند تشکر می کنیم. اما غیر از اینکه اموری اینگونه باید کارشناسی شود و اهل فن نظر دهند که به صلاح چیست، یکی دو مساله نیز در میان است. یکی اینکه کارکنان و مربیان و بازیکنان یک تیم اسیر و برده و عبد نیستند بلکه طبق قرارداد اجیر هستند. آنان متعهد شده اند در مقابل پول و امکاناتی که دریافت می کنند کاری خاص را انجام دهند. نماینده مجلس و اعضای دولت و رئیس جمهور و همه اجزای حکومت خدمت گذار مردمند و ادبیات و لحن آنان باید خمتگزارانه باشد. 
کادر فنی و بازیکنان، قراردادی با باشگاه بسته اند که ظاهرا در شریعت مقدس تحت عناون «اجاره» می گنجد. آیا می توان کسی را که اجیر شده است که کاری را در تهران انجام می دهد به شهرستان دیگری فرستاد؟ تنها در صورتی ممکن است این کار صورت گیرد که در قرارداد شرط شده باشد که برای مثال در هر جای ایران که باشگاه برده شود مربی یا بازیکن باید به آنجا برود. در غیر این صورت مربی و بازیکن می توانند به آن شهر نروند و در واقع حکم کسی را دارد که برای کاری اجیر شده باشد تا در موقع مقرر و مکانی مقرر سر کار حاضر شود ولی کار فرما (موجر) آن کار را به او ارجاع ندهد. دراین صورت کار فرما حتما باید اجرت معین را بپردازد(توضیح المسائل مراجع، ج2 ص333).

۳ نظر:

  1. ممنون استاد. لذت بردیم، البته جا داشت از جسارت مجری نیز یادی شود و البته افسوس همیشگی از جای خالی این چنین مچری و برنامه‌ای در موضوعات سیاسی، اجتماعی، هنری و ...

    پاسخحذف
  2. امروز همه جا صحبت از عادل بود. همه لینک های مشاجره ی او را با نماینده ی مجلس به اشتراک گذاشته اند. دیگر مثل قدیم نمی توانم بروم توی اطاق و در را ببندم. هر جا می روم عادل فردوسی پور مرا تعقیب می کند. توی فیس بوک، توی بالاترین . توی ای میل های دوستانم .اما مگر عادل چه گفته است؟ در برابر نماینده ی خود فروش خاینی که صحبت هایش را با” بسم الله الرحمن الرحیم” شروع می کند دستپاچه شده است؟آخر این روزها این خدای رحمان و رحیم سرهای بسیاری را بر بالای دار فرستاده است. عجیب نیست اگر بردن نامش نه تنها لطف و ارامشی در دلها نیاورد که گردن زدن و مرگ و کهریزک را تداعی کند. نماینده ی مجلس که نماینده ی این مردم نیست و از صدایش بوی مهر جا نماز با قاشق داغ کرده بر پیشانی به مشام می رسد در برنامه ورزشی از علی ابن ابی طالب می گوید ،به رسم اطلاعاتی ها مغلطه می کند.بحث را از توپ و تیم و فوتبال به امام راحل می چسباند و از مجلس که در راس امور است می پرد به مقبره امام قدس سره و از آنجا پرواز آزاد می کند به صدر اسلام و آقا علی ابن ابی طالب و مالک اشتر ( البته که ارتباط مالک اشتر و فوتبال بیش تر از تیم بارسلونا و رِئال مادرید با فوتبال است ، ان کنتم تعلمون) بعد نماینده محترم مجلس می پرد روی امام علی و دیگه ول کن قضیه نیست . حق هم دارد این روزها اسم علی و طلحه و زبیر...عادل به تته پته می افتد. اولین و آخرین دفاع او در رسانه ی ملی این است: اقای محترم فقط دین و ایمان مال شما نیست.و او مرد سبز شجاع ما لقب می گیرد و همه ی ما نگران آینده ی او می شویم . برای جمله ی ساده ای که هیچ ربطی به هیچ چیزی ندارد. برای برنامه ی غیر سیاسی که فقط و فقط به نقد فوتبال می پردازد.غلط نکنم نماینده ی مجلس با لحن تهدید آمیزی “بسم الله الرحمن الرحیم “گفت. انگار این روزها هر که بسم الله می گوید طناب مرگ ما را می بافد . خدا آخر عاقبت ما را به خیر کند با این الله که نه از رحمانیتش چیزی باقی مانده است نه ازرحمتش نشانی. این الله بد جوری بوی خون می دهد این روز ها . خدا آخر و عاقبت عادل فردوسی پور و هوا خواهانش را به خیر کند.

    پاسخحذف
  3. سجاد احراري
    من نميدونم اين استكبار چه ربطي به انتقال اين تيم به اراك داشت كه اين نماينده خداپرست(!!!!!!!!) از اون استفاده كرد

    پاسخحذف