دین مبین اسلام، مانند سایر ادیان، آرمان های والایی دارد که مردم را به سوی آن می خواند و آنها را تبلیغ می کند. این آرمان های بلند بخش مرکزی و گوهرین دین را تشکیل می دهند و در واقع ذاتی دین هستند به گونه ای که بدون آنها دین هویت خود را از دست می دهد. امید و آرزوی دینداران تحقق این آرمانهاست و در نتیجه تلاش و کوشش همیشگی و خستگی ناپذیر آنان باید در مسیر رسیدن به آنها باشد. آموزه «انتظار»، که در متون دینی اسلام مورد تاکید قرار گرفته و عمده ادیان بزرگ جهان به صورت های مختلف آن را مورد توجه و تاکید قرار داده اند همین معنا و مفهوم اساسی را در خود دارد.
آموزه «انتظار» از یک سو به معنای امید و آرزوی گشایش و آینده روشن است. همین امید و آرزوست که به زندگی انسانهای ستم دیده و محروم معنا می بخشد و آن را از پوچی و بیهودگی بیرون می آورد. انسانی که به یاس مبتلا شده و امید خود را از دست داده در واقع فلسفه زندگی را از دست داده است و شکست و نابودی چنین انسانی حتمی و مسلم است. چنین انسانی هرگز برای بهبود وضعیت خود و جامعه خود تلاش و کوشش نمی کند. آنگاه که ابر نا امیدی و یاس بر زندگی انسان ها سایه افکن شود آنان را به سستی و بی تفاوتی مبتلا می سازد. به همین جهت است که «انتظار گشایش» مهم ترین و برترین عمل دینی شمرده شده است(بحار الانوار، ج52، ص122).
نا امیدی و یاس ازضعف ایمان ناشی میشود چنان که خداوند تعالی در قرآن مجید از زبان یعقوب(ع) نقل می کند که: «ای پسران من بروید و درباره یوسف و برادرش تفحص کنید و از رحمت الهی مایوس و نا امید نشوید، چرا که فقط کافران از رحمت الهی مایوس و نا امید می شوند»(یوسف/88). انسانی که به مبدا هستی ایمان دارد و همه هستی را در تحت قدرت موجودی متعال، که منشا و مبدا همه ارزش ها و کمالات است، می بیند، از هیچ قدرت دیگری نمی هراسد و هیچ مانعی نا امیدش نمی سازد و هیچ سختی و رنجی مانع تلاش و کوشش او نمی گردد. پس هیچ عمل دینی به اندازه «انتظار گشایش» ارزشمند نیست چرا که از یک سو نشان دهنده عمق ایمان است و از سوی دیگر خود منشا و مبدا زندگی نیکو و تلاش و کوشش در راه تحقق همه ارزش های والای انسانی است.
بزرگ ترین آرمان دین ایجاد جامعه ای است که در آن نظام عادلانه ای برقرار باشد. خداوند تعالی هدف از بعثت انبیا را همین اقامه عدل و داد اعلام می کند:«همانا ما فرستادگان خود را با ادله ای روشن و واضح فرستادیم و با آنان کتاب و وسیله سنجش[عقل] را فرو فرستادیم تا مردم عدل وداد را بپا دارند»(حدید/26).
آموزه «انتظار» اشاره به محقق شدن همین هدف بعثت انبیا دارد. روایات بسیار پرشماری در منابع اسلامی، اعم از منابع شیعه و اهل سنت، درباره ظهور شخصی از آل محمد(ص) وارد شده است به گونه ای که عده بسیار زیادی از عالمان دین در هر دو مذهب ادعای تواتر و قطعی بودن این روایات را کرده اند(سیره پیشوایان، ص697-700). آنچه در این روایات به صورتی روشن و برجسته آمده این است که دوره ای خواهد آمد که در آن عدالت برپا می شود و به کسی ظلم و ستم نمی شود و حق کسی از بین نمیرود. پیامبر خدا(ص) می فرماید: «مردی از خاندان من قیام می کند و زمین را که از ظلم و ستم پر شده از عدل و داد پر می کند(کنز العمال، ح38691؛ مسند احمد ابن حنبل، بیروت، دارالفکر، ج1، ص99). روایات به این مضمون بسیار متعدد و پرشمار است و ائمه اطهار سخنان زیادی در این باره دارند و روایات متعددی از رسول خدا(ص) در اینباره نقل کرده اند(سیره پیشوایان، ص694-695).
پس آموزه «انتظار» به معنای امید به ایجاد جهانی است که در آن ظلم و ستم نباشد و عدل و داد در آن پیاده شود و در آن حق هیچ انسانی زیر پا گذاشته نشود. از روایات اسلامی بر می آید که در آن نظام حقوق مردم مقدم بر هر چیز است: «سخنگویان دولت مهدی، از نخستین مرحله، در مکه، فریاد زنند: هر کس نماز فریضه خویش را، در کنار حجر الاسود و محل طواف خوانده است، و اکنون می خواهد نماز نافله بخواند، به کناری رود، تا حق کسی پایمال نگردد، و آن کسی که می خواهد نماز فریضه بخواند، بیاید و بخواند»(خورشید مغرب، ص43).
پس منتظر واقعی کسی است که تمام آرزو و هدف و تلاشش عدالت خواهی باشد و عدالت و حقوق مردم را بر هر چیز دیگر، حتی اعتقادات و اعمال دینی مقدم سازد. اگر مهم ترین واساسی ترین ویژگی حکومت آرمانی آینده عدل و داد و رعایت حقوق انسان هاست، پس حکومت و نظامی که هرگز دغدغه حقوق انسان ها را ندارد و به راحتی حقوق اولیه انسانها را نادیده می گیرد، هرگز نمی تواند خود را منطبق و در راستای آموزه انتظار بداند و اگر شعار این آموزه را می دهد در پی آن است که از این ابزار نیز مانند دیگر تعالیم دینی برای حفظ و ارتقای قدرت خویش استفاده کند.
مهم ترین تفاوت حکومت مهدی(ع) با هر حکومت دیگری همین عدالت و رعایت حقوق مردم است. امام علی(ع) در این باره می فرماید: «کسی بر شما حکومت خواهد کرد که غیر از خاندان حکومت هاست، او عمال و روسای حکومت ها را بر اعمال بدشان کیفر خواهد داد...آن وقت عدالت گستری و روش پیامبر در عدالت را به شما نشان خواهد داد و کتاب و سنت را که پیش از آن مرده اند زنده خواهد ساخت»(نهج البلاغه، خ138).
پس کار مهم و اصلی حضرت مهدی(ع) پیاده کردن کتاب خدا و سنت پیامبر است که مهم ترین دستور و حکم آنها عدالت و توجه به حقوق انسان هاست. این کتاب و سنت اکنون در دست ما و در اختیار ما هستند و وظیفه همه کسانی که خود را منتظر می دانند اجرای دستورات آنهاست. اگر امام علی(ع) می فرماید مهدی(ع) کتاب و سنت را که قبل از آن مرده هستند زنده می کند به معنای این است که پیام اصلی این متون، که عدالت است، به فراموشی سپرده شده است. امام صادق(ع) در پاسخ به زراره که از تکلیف مردم در زمان غیبت پرسیده بود فرمود که مردم باید به همان تکالیفی که در کتاب و سنت آمده عمل کنند تا امام بر آنان ظاهر شود(کمال الدین، ص350، باب33، ح44).
آموزه «انتظار» از یک سو به معنای امید و آرزوی گشایش و آینده روشن است. همین امید و آرزوست که به زندگی انسانهای ستم دیده و محروم معنا می بخشد و آن را از پوچی و بیهودگی بیرون می آورد. انسانی که به یاس مبتلا شده و امید خود را از دست داده در واقع فلسفه زندگی را از دست داده است و شکست و نابودی چنین انسانی حتمی و مسلم است. چنین انسانی هرگز برای بهبود وضعیت خود و جامعه خود تلاش و کوشش نمی کند. آنگاه که ابر نا امیدی و یاس بر زندگی انسان ها سایه افکن شود آنان را به سستی و بی تفاوتی مبتلا می سازد. به همین جهت است که «انتظار گشایش» مهم ترین و برترین عمل دینی شمرده شده است(بحار الانوار، ج52، ص122).
نا امیدی و یاس ازضعف ایمان ناشی میشود چنان که خداوند تعالی در قرآن مجید از زبان یعقوب(ع) نقل می کند که: «ای پسران من بروید و درباره یوسف و برادرش تفحص کنید و از رحمت الهی مایوس و نا امید نشوید، چرا که فقط کافران از رحمت الهی مایوس و نا امید می شوند»(یوسف/88). انسانی که به مبدا هستی ایمان دارد و همه هستی را در تحت قدرت موجودی متعال، که منشا و مبدا همه ارزش ها و کمالات است، می بیند، از هیچ قدرت دیگری نمی هراسد و هیچ مانعی نا امیدش نمی سازد و هیچ سختی و رنجی مانع تلاش و کوشش او نمی گردد. پس هیچ عمل دینی به اندازه «انتظار گشایش» ارزشمند نیست چرا که از یک سو نشان دهنده عمق ایمان است و از سوی دیگر خود منشا و مبدا زندگی نیکو و تلاش و کوشش در راه تحقق همه ارزش های والای انسانی است.
بزرگ ترین آرمان دین ایجاد جامعه ای است که در آن نظام عادلانه ای برقرار باشد. خداوند تعالی هدف از بعثت انبیا را همین اقامه عدل و داد اعلام می کند:«همانا ما فرستادگان خود را با ادله ای روشن و واضح فرستادیم و با آنان کتاب و وسیله سنجش[عقل] را فرو فرستادیم تا مردم عدل وداد را بپا دارند»(حدید/26).
آموزه «انتظار» اشاره به محقق شدن همین هدف بعثت انبیا دارد. روایات بسیار پرشماری در منابع اسلامی، اعم از منابع شیعه و اهل سنت، درباره ظهور شخصی از آل محمد(ص) وارد شده است به گونه ای که عده بسیار زیادی از عالمان دین در هر دو مذهب ادعای تواتر و قطعی بودن این روایات را کرده اند(سیره پیشوایان، ص697-700). آنچه در این روایات به صورتی روشن و برجسته آمده این است که دوره ای خواهد آمد که در آن عدالت برپا می شود و به کسی ظلم و ستم نمی شود و حق کسی از بین نمیرود. پیامبر خدا(ص) می فرماید: «مردی از خاندان من قیام می کند و زمین را که از ظلم و ستم پر شده از عدل و داد پر می کند(کنز العمال، ح38691؛ مسند احمد ابن حنبل، بیروت، دارالفکر، ج1، ص99). روایات به این مضمون بسیار متعدد و پرشمار است و ائمه اطهار سخنان زیادی در این باره دارند و روایات متعددی از رسول خدا(ص) در اینباره نقل کرده اند(سیره پیشوایان، ص694-695).
پس آموزه «انتظار» به معنای امید به ایجاد جهانی است که در آن ظلم و ستم نباشد و عدل و داد در آن پیاده شود و در آن حق هیچ انسانی زیر پا گذاشته نشود. از روایات اسلامی بر می آید که در آن نظام حقوق مردم مقدم بر هر چیز است: «سخنگویان دولت مهدی، از نخستین مرحله، در مکه، فریاد زنند: هر کس نماز فریضه خویش را، در کنار حجر الاسود و محل طواف خوانده است، و اکنون می خواهد نماز نافله بخواند، به کناری رود، تا حق کسی پایمال نگردد، و آن کسی که می خواهد نماز فریضه بخواند، بیاید و بخواند»(خورشید مغرب، ص43).
پس منتظر واقعی کسی است که تمام آرزو و هدف و تلاشش عدالت خواهی باشد و عدالت و حقوق مردم را بر هر چیز دیگر، حتی اعتقادات و اعمال دینی مقدم سازد. اگر مهم ترین واساسی ترین ویژگی حکومت آرمانی آینده عدل و داد و رعایت حقوق انسان هاست، پس حکومت و نظامی که هرگز دغدغه حقوق انسان ها را ندارد و به راحتی حقوق اولیه انسانها را نادیده می گیرد، هرگز نمی تواند خود را منطبق و در راستای آموزه انتظار بداند و اگر شعار این آموزه را می دهد در پی آن است که از این ابزار نیز مانند دیگر تعالیم دینی برای حفظ و ارتقای قدرت خویش استفاده کند.
مهم ترین تفاوت حکومت مهدی(ع) با هر حکومت دیگری همین عدالت و رعایت حقوق مردم است. امام علی(ع) در این باره می فرماید: «کسی بر شما حکومت خواهد کرد که غیر از خاندان حکومت هاست، او عمال و روسای حکومت ها را بر اعمال بدشان کیفر خواهد داد...آن وقت عدالت گستری و روش پیامبر در عدالت را به شما نشان خواهد داد و کتاب و سنت را که پیش از آن مرده اند زنده خواهد ساخت»(نهج البلاغه، خ138).
پس کار مهم و اصلی حضرت مهدی(ع) پیاده کردن کتاب خدا و سنت پیامبر است که مهم ترین دستور و حکم آنها عدالت و توجه به حقوق انسان هاست. این کتاب و سنت اکنون در دست ما و در اختیار ما هستند و وظیفه همه کسانی که خود را منتظر می دانند اجرای دستورات آنهاست. اگر امام علی(ع) می فرماید مهدی(ع) کتاب و سنت را که قبل از آن مرده هستند زنده می کند به معنای این است که پیام اصلی این متون، که عدالت است، به فراموشی سپرده شده است. امام صادق(ع) در پاسخ به زراره که از تکلیف مردم در زمان غیبت پرسیده بود فرمود که مردم باید به همان تکالیفی که در کتاب و سنت آمده عمل کنند تا امام بر آنان ظاهر شود(کمال الدین، ص350، باب33، ح44).
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر