امام علی(ع) می فرماید که پیامبر خدا(ص) در پایان ماه شعبان و در آستانه ماه رمضان برای ما خطبه ای خواند و فرمود: ای مردم! ماه خدا با برکت و رحمت و مغفرت به سوی شما رو کرده است. این ماه نزد خداوند بهترین ماههاست، روزهایش بهترین روزها و شبهایش بهترین شبها و لحظه هایش بهترین لحظه هاست. در این ماه به میهمانی خدا دعوت شده اید و گرامی و مکرم شمرده شده اید. نفس های شما در این ماه ثواب تسبیح دارد و خواب شما در آن عبادت است. اعمال شما در آن مقبول است و دعاهای شما مستجاب. پس با نیت درست و دلی که از گناهان و صفات ناپسند پاکیزه گردیده از خداوند بخواهید که در این ماه به شما توفیق روزه داری و تلاوت قرآن دهد. بدبخت کسی است که در این ماه عظیم از آمرزش خدا مرحوم گردد...(وسائل، ج 7، ص 227).
این در واقع مقدمه خطبه بود که در آن پیامبر به اهمیت ماه مبارک رمضان و تفاوت آن با دیگر ماهها اشاره کرده است. گویا خداوند این ماه را ویژه قرار داده تا زمانی باشد برای تمرین تمام ارزش های دینی. پیامبر خدا(ص) در ادامه این ارزشها را یادآوری می کند. اما باید توجه داشته باشیم که این ارزش ها یک بعدی نیست وکامل است و در دستورالعمل پیامبر همه چیز سر جای خودش قرار گرفته و بر هر عملی به اندازه ای که لازم است تاکید شده است.
اگر بخواهیم بعد عملی دینی مانند اسلام را به صورت کلی تقسیم کنیم شاید بتوان سه محور را در نظر گرفت: یکی یاد خدا یا عبادت به معنای خاص آن است و دیگری حقوق انسان های دیگر که به اصل عدالت بر می گردد و سوم اخلاقیات که شاید بتوان آن را گام نهادن فراتر از حقوق و عدالت به حساب آورد. البته از آنجا که هر سه محور در محدوده فرامین و احکام دینی است و در واقع خدا انجام هر سه محور را می خواهد، آیین بندگی یا عبودیت، تسلیم و گردن نهادن به هر سه بعد را اقتضا دارد. پس شاید بتوان بین عبادت و عبودیت فرق گذاشت و دومی را اعم از اولی به حساب آورد. عبودیت به معنای بندگی و گردن نهادن به خواست خداست و دومی به معنای پرستش خدا و یاد اوست که بخش مهمی از خواست خداست. عدم تفکیک بین این دو واژه گاهی خطاهای مهمی را در پی دارد؛ برای مثال وقتی گفته می شود ماه رمضان ماه بندگی است برخی برداشت می کنند که این ماه، ماه عبادت به معنای یاد خدا و راز و نیاز با اوست، در حالی که در واقع ماه تسلیم شدن در برابر خواست خداست که علاوه بر یاد خدا رعایت حقوق دیگر انسان ها و اخلاق را نیز در بر می گیرد.
یکی از انواع انحراف از دین یک بعدی شدن است. یاد خدا جایگاه مهمی را در دینداری ایفا می کند چرا که اصل و ریشه است. یاد خدا هم محرک به سوی کارهای نیک است و هم بازدارنده از کارهای ناشایست. خداوند در قرآن مجید می فرماید: «ان الصلاة تنهی عن الفحشاء و المنکر ولذکر الله اکبر(عنکبوت/45). نماز جلوی کارهای زشت و ناپسند را می گیرد و البته یاد خدا عظیم تر و مهم تر است. همچنین یاد خدا مهم ترین مشکل انسان را که ترس و پریشانی و نا آرامی است از بین می برد، چرا که همه نگرانی ها و پریشانی انسان که باعث همه اعمال ناشایست او می شود از دو ترس بر می خیزد یکی ترس از اینکه آنچه دارد از دست بدهد و دیگری ترس از اینکه به آنچه ندارد و آرزویش را دارد نرسد. قرآن مجید می فرماید که همه این ترس ها و نگرانی ها و پریشانی ها با یاد خدا از بین می رود: «الا بذکر الله تطمئن القلوب» آگاه باشید که با یاد خدا دل ها آرامش می یابند.
پس جایگاه و نقش یاد خدا در دینداری بسیار کلیدی و حساس است و هر چند انسان در همه لحظات زندگی می تواند به یاد خدا باشد اما مناسک خاصی در دین برای این امر در نظر گرفته شده که نماز مهم ترین آنهاست. حال انحراف عظیم از دین این است که زندگی فردی منحصر در همین امور گردد و از جنبه های دیگر غافل شود.
پیامبر(ص) می شنود که عده ای از اصحاب غرق در عبادت شده اند. پس به مسجد می آید و با خشم می فرماید شما را چه شده است؟ من که پیامبر شما هستم اینگونه نیستم و اینگونه نیست که دائم در نماز و روزه باشم. ساعاتی را به عبادت مشغولم و برخی از روزها را روزه می گیرم و در باقی اوقات خود به امور دیگر می پردازم. همچنین آن حضرت به عبد الله پسر عمرو بن عاص، که مرد پرهیزگاری است، می فرماید: به من خبر رسیده که تو شبها تا صبح عبادت می کنی و روزها روزه می گیری. آیا همین طور است؟ عرض کرد: آری ای پیامبر خدا. حضرت فرمود: ولی من چنین نیستم و قبول هم ندارم و این کار درست نیست؛ آن را ترک کن(مطهری، مرتضی، انسان کامل، ص46).
از سوی دیگر ممکن است کسانی یاد خدا وعبادت را به کلی کنار بگذارند و برای مثال دین را منحصر در خدمت به خلق بدانند. هرچند خدمت به خلق بیشترین ارزش را در دین دارد به گونه ای که خداوند می فرماید: «نیکی آن نیست که روی خود را به سمت مشرق یا مغرب بگردانید، بلکه نیکی آن است که کسی به خدا و روز بازپسین و فرشتگان و کتاب آسمانی و پیامبران ایمان آورد و مال خود را با آنکه آن را دوست دارد به خویشاوندان و یتیمان و بینوایان و در راه ماندگان و گدایان و برای آزادی بردگان بدهد و نماز به پا دارد و زکات بدهد و به عهد و پیمانی که می بندد پایبند باشد و به هنگام سختی و زیان و هنگام جنگ صبور باشد. آنانند کسانی که راست گفته اند و آنان پرهیزگارانند(بقره/177).
از این آیه ارزش خدمت به مردم و اخلاق در کنار عبادت مشخص است. اما با این حال کسی که دین را تنها در خدمت به خلق یا توجه به حقوق مردم یا اخلاق منحصر کند و از عبادت غافل شود از دین قطعا منحرف شده است. دینداری در واقع پیروی از یک برنامه جامع است که نمونه ای از آن در آیه فوق دیده می شود.
پیامبر اسلام(ص) در خطبه فوق که معروف به خطبه شعبانیه است، درباره ماه مبارک رمضان چنین برنامه جامعی را ارائه می دهد. در این ماه باید دینداری به صورت جامع و کامل تمرین شود. این ماه تنها ماه نماز یا تلاوت قرآن یا لب فرو بستن از طعام و... نیست بلکه تمرین دینداری است و در آن باید تمرین کرد که به صورت درست و همه جانبه دیندار بود. حضرت پس از مقدمه ای که ذکر شد با توجه کردن به دیگران و حقوق آنان آغاز می کند: «با تشنگی و گرسنگی خود تشنگی و گرسنگی روز قیامت را بیاد آورید و به فقیران و بیچارگان صدقه دهید و سالخوردگان را تعظیم و احترام کنید و به کودکان خود ترحم کنید و خویشان خود را نوازش کنید و زبان های خود را از آنچه نباید گفت و گوش های خود را از آنچه نباید شنید باز دارید و با یتیمان مردم مهربان باشید تا بعد از شما با یتیمانتان مهربان باشند». در این فقره آغازین بر حقوق دیگران و رعایت اخلاق تاکید شده و در واقع در راس برنامه های این ماه قرار گرفته است. کمک به تهیدستان و احترام به پیران و ترحم به کودکان و یتیمان از یک سو و مواظبت از زبان و گوش که به حریم دیگران تجاوز نکند.
در فقره بعدی به یاد خدا و بازگشت به سوی او توجه شده که باز مقصود بازگشت به مرزها و رعایت حقوق و اخلاق است:
«گناهان را وا نهید و به سوی خدا باز گردید و در اوقات نماز دست به دعا بلند کنید زیرا که این اوقات بهترین وقت هاست و حق تعالی در آنها با رحمت بر بندگان خود نظر می کند و مناجات آنان را جواب می دهد و ندای آنان را لبیک می گوید و دعای آنان را مستجاب می گردانند. ای مردم جان شما در گرو کردار شماست پس با طلب آمرزش از خدا آن را از گرو به در آورید و بار سنگین گناه بر دوش شماست، آن را با طول سجده سبک گردانید و بدانید حق تعالی به عزت و جلال خود قسم خورده که نمازگزاران و سجده کنندگان در این ماه را عذاب نکند و آنان را با آتش جهنم نترساند».
آری این ماه بهترین زمان برای بازگشت به سوی خدا از زندگی گناه آلود و اصلاح خویشتن است. کسی که سجده می کند و پیشانی بر خاک می ساید همه پلیدی ها را رها کرده و به حق گردن نهاده است و رحمت الهی حتما شامل حال چنین فردی خواهد شد.
در فقره بعدی آن حضرت توجه را به یک عمل ارزشمند ویژه ماه مبارک یعنی افطاری دادن جلب می کند و می فرماید به هر اندازه که می توانید افطاری دهید حتی به نصف خرما یا جرعه آب. شاید این کار تمرینی باشد برای بخشش و اطعام به دیگران.
اما در فقره بعدی آن حضرت به نکته ای توجه را جلب می کند که آن را در جای دیگر هدف رسالت خود به حساب می آورد و آن اخلاق است: «ای مردم هر کس که اخلاق خود را در این ماه نیکو گرداند بر صراط در روزی که قدم ها بر آن بلغزد آسان بگذرد».
در ادامه آن حضرت سفارش هایی می کند که در واقع ترکیبی از حقوق انسان ها و اخلاق است: «هر کس در این ماه خدمت غلام و کنیز خود را سبک گرداند در قیامت خدا حساب او را آسان گرداند و هر که در این ماه شر خود را از مردم بازدارد حق تعالی غضب خود را در قیامت از او بازدارد و هر کس در این ماه صله رحم کند و به خویشان خود احسان کند خدا او را در قیامت به رحمتش وصل کند و هر کس در این ماه قطع صله و احسان با خویشان کند خدا در قیامت از او رحمت خود را قطع نماید».
فقره بعدی درباره یاد خدا و عبادت است و در آن به نماز های واجب و مستحب و صلوات بر محمد(ص) و تلاوت قرآن و دعا توصیه شده و بیان شده است که این اعمال در این ماه بسیار بیشتر از ماههای دیگر ارزش دارد.
پس مطابق این خطبه پیامبر(ص)، ماه مبارک رمضان ماه عبودیت و بندگی است نه خصوص عبادت به معنای خاص آن و در واقع ماه تمرین مسلمانی است. در برنامه این تمرین مسلمانی همه چیز سر جای خود قرار گرفته و در واقع به همان صورت که در آن بر یاد خدا و عبادت تاکید شده بر حقوق انسان ها و اخلاق نیز تاکید شده است.
اگر این خطبه را برنامه مسلمانی به حساب آوریم پس باید نتیجه بگیریم که جوامع و نظام هایی که در آن تنها بر یک بعد تکیه می شود از دین منحرف شده به بیراهه می رود. جامعه ای که تنها بر ظاهر نماز و روزه و حج و مانند آنها تاکید می کند و جنبه های دیگر دین مانند حقوق انسان ها و اخلاق را رها می کند از برنامه دین فاصله گرفته است.
جامعه ای که در آن بر یک عمل مستحبی مانند اعتکاف بیش از حد تاکید می شود و برای رفتن به مسجدی خاص و انجام اعمالی خاص در آن، که هیچ مدرک و سند درستی ندارد، تاکید می شود، اما از توجه به اخلاق در آن خبری نیست و حقوق انسان ها در آن ارزشی ندارد هرگز یک جامعه خدا پسند نیست.
جامعه ای که در آن به ظواهر عبادیات و زیارت اماکن مقدسه و... بسیار توجه می شود ولی از سوی دیگر در آن دروغ و فریب و حیله و تقلب قبحی ندارد هرگز یک جامعه نبوی نیست.
آری! ماه مبارک رمضان، همان طور که پیامبر اکرم در خطبه خود بیان فرمود، ماه تمرین مسلمانی است. ماهی است که در آن باید تمرین کرد که مرزها را شناخت و به حقوق انسانها تجاوز نکرد و درد انسانها را شناخت و مشکلات آنها را برطرف کرد و مکارم اخلاق را شناخت و آنها را برای خود ملکه ساخت و البته در این ماه نباید از یاد خدا غافل بود که اساس و ریشه همه خوبی هاست.
این در واقع مقدمه خطبه بود که در آن پیامبر به اهمیت ماه مبارک رمضان و تفاوت آن با دیگر ماهها اشاره کرده است. گویا خداوند این ماه را ویژه قرار داده تا زمانی باشد برای تمرین تمام ارزش های دینی. پیامبر خدا(ص) در ادامه این ارزشها را یادآوری می کند. اما باید توجه داشته باشیم که این ارزش ها یک بعدی نیست وکامل است و در دستورالعمل پیامبر همه چیز سر جای خودش قرار گرفته و بر هر عملی به اندازه ای که لازم است تاکید شده است.
اگر بخواهیم بعد عملی دینی مانند اسلام را به صورت کلی تقسیم کنیم شاید بتوان سه محور را در نظر گرفت: یکی یاد خدا یا عبادت به معنای خاص آن است و دیگری حقوق انسان های دیگر که به اصل عدالت بر می گردد و سوم اخلاقیات که شاید بتوان آن را گام نهادن فراتر از حقوق و عدالت به حساب آورد. البته از آنجا که هر سه محور در محدوده فرامین و احکام دینی است و در واقع خدا انجام هر سه محور را می خواهد، آیین بندگی یا عبودیت، تسلیم و گردن نهادن به هر سه بعد را اقتضا دارد. پس شاید بتوان بین عبادت و عبودیت فرق گذاشت و دومی را اعم از اولی به حساب آورد. عبودیت به معنای بندگی و گردن نهادن به خواست خداست و دومی به معنای پرستش خدا و یاد اوست که بخش مهمی از خواست خداست. عدم تفکیک بین این دو واژه گاهی خطاهای مهمی را در پی دارد؛ برای مثال وقتی گفته می شود ماه رمضان ماه بندگی است برخی برداشت می کنند که این ماه، ماه عبادت به معنای یاد خدا و راز و نیاز با اوست، در حالی که در واقع ماه تسلیم شدن در برابر خواست خداست که علاوه بر یاد خدا رعایت حقوق دیگر انسان ها و اخلاق را نیز در بر می گیرد.
یکی از انواع انحراف از دین یک بعدی شدن است. یاد خدا جایگاه مهمی را در دینداری ایفا می کند چرا که اصل و ریشه است. یاد خدا هم محرک به سوی کارهای نیک است و هم بازدارنده از کارهای ناشایست. خداوند در قرآن مجید می فرماید: «ان الصلاة تنهی عن الفحشاء و المنکر ولذکر الله اکبر(عنکبوت/45). نماز جلوی کارهای زشت و ناپسند را می گیرد و البته یاد خدا عظیم تر و مهم تر است. همچنین یاد خدا مهم ترین مشکل انسان را که ترس و پریشانی و نا آرامی است از بین می برد، چرا که همه نگرانی ها و پریشانی انسان که باعث همه اعمال ناشایست او می شود از دو ترس بر می خیزد یکی ترس از اینکه آنچه دارد از دست بدهد و دیگری ترس از اینکه به آنچه ندارد و آرزویش را دارد نرسد. قرآن مجید می فرماید که همه این ترس ها و نگرانی ها و پریشانی ها با یاد خدا از بین می رود: «الا بذکر الله تطمئن القلوب» آگاه باشید که با یاد خدا دل ها آرامش می یابند.
پس جایگاه و نقش یاد خدا در دینداری بسیار کلیدی و حساس است و هر چند انسان در همه لحظات زندگی می تواند به یاد خدا باشد اما مناسک خاصی در دین برای این امر در نظر گرفته شده که نماز مهم ترین آنهاست. حال انحراف عظیم از دین این است که زندگی فردی منحصر در همین امور گردد و از جنبه های دیگر غافل شود.
پیامبر(ص) می شنود که عده ای از اصحاب غرق در عبادت شده اند. پس به مسجد می آید و با خشم می فرماید شما را چه شده است؟ من که پیامبر شما هستم اینگونه نیستم و اینگونه نیست که دائم در نماز و روزه باشم. ساعاتی را به عبادت مشغولم و برخی از روزها را روزه می گیرم و در باقی اوقات خود به امور دیگر می پردازم. همچنین آن حضرت به عبد الله پسر عمرو بن عاص، که مرد پرهیزگاری است، می فرماید: به من خبر رسیده که تو شبها تا صبح عبادت می کنی و روزها روزه می گیری. آیا همین طور است؟ عرض کرد: آری ای پیامبر خدا. حضرت فرمود: ولی من چنین نیستم و قبول هم ندارم و این کار درست نیست؛ آن را ترک کن(مطهری، مرتضی، انسان کامل، ص46).
از سوی دیگر ممکن است کسانی یاد خدا وعبادت را به کلی کنار بگذارند و برای مثال دین را منحصر در خدمت به خلق بدانند. هرچند خدمت به خلق بیشترین ارزش را در دین دارد به گونه ای که خداوند می فرماید: «نیکی آن نیست که روی خود را به سمت مشرق یا مغرب بگردانید، بلکه نیکی آن است که کسی به خدا و روز بازپسین و فرشتگان و کتاب آسمانی و پیامبران ایمان آورد و مال خود را با آنکه آن را دوست دارد به خویشاوندان و یتیمان و بینوایان و در راه ماندگان و گدایان و برای آزادی بردگان بدهد و نماز به پا دارد و زکات بدهد و به عهد و پیمانی که می بندد پایبند باشد و به هنگام سختی و زیان و هنگام جنگ صبور باشد. آنانند کسانی که راست گفته اند و آنان پرهیزگارانند(بقره/177).
از این آیه ارزش خدمت به مردم و اخلاق در کنار عبادت مشخص است. اما با این حال کسی که دین را تنها در خدمت به خلق یا توجه به حقوق مردم یا اخلاق منحصر کند و از عبادت غافل شود از دین قطعا منحرف شده است. دینداری در واقع پیروی از یک برنامه جامع است که نمونه ای از آن در آیه فوق دیده می شود.
پیامبر اسلام(ص) در خطبه فوق که معروف به خطبه شعبانیه است، درباره ماه مبارک رمضان چنین برنامه جامعی را ارائه می دهد. در این ماه باید دینداری به صورت جامع و کامل تمرین شود. این ماه تنها ماه نماز یا تلاوت قرآن یا لب فرو بستن از طعام و... نیست بلکه تمرین دینداری است و در آن باید تمرین کرد که به صورت درست و همه جانبه دیندار بود. حضرت پس از مقدمه ای که ذکر شد با توجه کردن به دیگران و حقوق آنان آغاز می کند: «با تشنگی و گرسنگی خود تشنگی و گرسنگی روز قیامت را بیاد آورید و به فقیران و بیچارگان صدقه دهید و سالخوردگان را تعظیم و احترام کنید و به کودکان خود ترحم کنید و خویشان خود را نوازش کنید و زبان های خود را از آنچه نباید گفت و گوش های خود را از آنچه نباید شنید باز دارید و با یتیمان مردم مهربان باشید تا بعد از شما با یتیمانتان مهربان باشند». در این فقره آغازین بر حقوق دیگران و رعایت اخلاق تاکید شده و در واقع در راس برنامه های این ماه قرار گرفته است. کمک به تهیدستان و احترام به پیران و ترحم به کودکان و یتیمان از یک سو و مواظبت از زبان و گوش که به حریم دیگران تجاوز نکند.
در فقره بعدی به یاد خدا و بازگشت به سوی او توجه شده که باز مقصود بازگشت به مرزها و رعایت حقوق و اخلاق است:
«گناهان را وا نهید و به سوی خدا باز گردید و در اوقات نماز دست به دعا بلند کنید زیرا که این اوقات بهترین وقت هاست و حق تعالی در آنها با رحمت بر بندگان خود نظر می کند و مناجات آنان را جواب می دهد و ندای آنان را لبیک می گوید و دعای آنان را مستجاب می گردانند. ای مردم جان شما در گرو کردار شماست پس با طلب آمرزش از خدا آن را از گرو به در آورید و بار سنگین گناه بر دوش شماست، آن را با طول سجده سبک گردانید و بدانید حق تعالی به عزت و جلال خود قسم خورده که نمازگزاران و سجده کنندگان در این ماه را عذاب نکند و آنان را با آتش جهنم نترساند».
آری این ماه بهترین زمان برای بازگشت به سوی خدا از زندگی گناه آلود و اصلاح خویشتن است. کسی که سجده می کند و پیشانی بر خاک می ساید همه پلیدی ها را رها کرده و به حق گردن نهاده است و رحمت الهی حتما شامل حال چنین فردی خواهد شد.
در فقره بعدی آن حضرت توجه را به یک عمل ارزشمند ویژه ماه مبارک یعنی افطاری دادن جلب می کند و می فرماید به هر اندازه که می توانید افطاری دهید حتی به نصف خرما یا جرعه آب. شاید این کار تمرینی باشد برای بخشش و اطعام به دیگران.
اما در فقره بعدی آن حضرت به نکته ای توجه را جلب می کند که آن را در جای دیگر هدف رسالت خود به حساب می آورد و آن اخلاق است: «ای مردم هر کس که اخلاق خود را در این ماه نیکو گرداند بر صراط در روزی که قدم ها بر آن بلغزد آسان بگذرد».
در ادامه آن حضرت سفارش هایی می کند که در واقع ترکیبی از حقوق انسان ها و اخلاق است: «هر کس در این ماه خدمت غلام و کنیز خود را سبک گرداند در قیامت خدا حساب او را آسان گرداند و هر که در این ماه شر خود را از مردم بازدارد حق تعالی غضب خود را در قیامت از او بازدارد و هر کس در این ماه صله رحم کند و به خویشان خود احسان کند خدا او را در قیامت به رحمتش وصل کند و هر کس در این ماه قطع صله و احسان با خویشان کند خدا در قیامت از او رحمت خود را قطع نماید».
فقره بعدی درباره یاد خدا و عبادت است و در آن به نماز های واجب و مستحب و صلوات بر محمد(ص) و تلاوت قرآن و دعا توصیه شده و بیان شده است که این اعمال در این ماه بسیار بیشتر از ماههای دیگر ارزش دارد.
پس مطابق این خطبه پیامبر(ص)، ماه مبارک رمضان ماه عبودیت و بندگی است نه خصوص عبادت به معنای خاص آن و در واقع ماه تمرین مسلمانی است. در برنامه این تمرین مسلمانی همه چیز سر جای خود قرار گرفته و در واقع به همان صورت که در آن بر یاد خدا و عبادت تاکید شده بر حقوق انسان ها و اخلاق نیز تاکید شده است.
اگر این خطبه را برنامه مسلمانی به حساب آوریم پس باید نتیجه بگیریم که جوامع و نظام هایی که در آن تنها بر یک بعد تکیه می شود از دین منحرف شده به بیراهه می رود. جامعه ای که تنها بر ظاهر نماز و روزه و حج و مانند آنها تاکید می کند و جنبه های دیگر دین مانند حقوق انسان ها و اخلاق را رها می کند از برنامه دین فاصله گرفته است.
جامعه ای که در آن بر یک عمل مستحبی مانند اعتکاف بیش از حد تاکید می شود و برای رفتن به مسجدی خاص و انجام اعمالی خاص در آن، که هیچ مدرک و سند درستی ندارد، تاکید می شود، اما از توجه به اخلاق در آن خبری نیست و حقوق انسان ها در آن ارزشی ندارد هرگز یک جامعه خدا پسند نیست.
جامعه ای که در آن به ظواهر عبادیات و زیارت اماکن مقدسه و... بسیار توجه می شود ولی از سوی دیگر در آن دروغ و فریب و حیله و تقلب قبحی ندارد هرگز یک جامعه نبوی نیست.
آری! ماه مبارک رمضان، همان طور که پیامبر اکرم در خطبه خود بیان فرمود، ماه تمرین مسلمانی است. ماهی است که در آن باید تمرین کرد که مرزها را شناخت و به حقوق انسانها تجاوز نکرد و درد انسانها را شناخت و مشکلات آنها را برطرف کرد و مکارم اخلاق را شناخت و آنها را برای خود ملکه ساخت و البته در این ماه نباید از یاد خدا غافل بود که اساس و ریشه همه خوبی هاست.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر