نهمین امام شیعیان حضرت امام محمد تقی(ع) در دورهای زندگی میكند كه حاكمان، یعنی دو خلیفه عباسی مأمون و معتصم، فضای سخن و تدریس را از آن حضرت گرفتهاند و بنابراین سخن و حدیث زیادی از ایشان به ما نرسیده، و گفته میشود تنها حدود 250 حدیث از آن حضرت به ما رسیده است. با این حال آن حضرت در چندین سخن برای این نكته مهم، یعنی مسئولیت همگانی در مقابل ظلم و فساد تاكید، و چند جنبه این امر را بیان فرموده است.
آن حضرت میفرماید: «العاملُ بالظلم و المعین علیه و الراضی شركاء» ستمكار و یاری كننده ستمكار و كسی كه به ستم او راضی است همه در گناه او شریكند (الفصول المهمه، ص291).
وقتی ظلمی در اجتماع صورت میگیرد این درست است كه مباشر این ظلم و ستم چه بسا یك نفر باشد، اما افراد زیادی در این ظلم شریكند چرا كه به گونههای مختلف ظالم را همراهی میكنند. وقتی انسانها نه تنها در مقابل ظلم ظالم سكوت میكنند، بلكه به روی او لبخند میزنند و یا اینكه چنان رفتار میكنند كه گویا یار و همراه و دوست او هستند، اینان شركاء او هستند. انسانها وظیفه دارند كه چنان رفتار كنند كه ظالم به روشنی مخالفت آنان را درك كند و احساس امنیت نكند، بلكه به روشنی دریابد كه خیل عظیم مؤمنان با رفتار و كردار او مخالفند.
البته همه این سخن در صورتی است كه فرد از ظالم مداحی نكند و با صراحت اعمال ناشایست او را تحسین نكند كه در این صورت مشاركت او در ظلم و فساد آشكارتر است.
آن حضرت میفرماید:
«من استحسن قبیحا كان شریكا فیه» آنكه كار زشتی را نیكو شمارد در آن كار شریك است (بحار الانوار، ج75، ص82).
چه زشت و ناپسند است كه كسانی برای اعمال ناشایست محمل تراشی كنند. آری، معیار و ملاك درستی و نادرستی اعمال در درون دین بیان شده است. اما چه بسا مداحین دنیاپرست به توجیه اعمالی كه با صراحت با روش و سیره پیامبر و علی ناسازگار است، می پردازند. قرآن مجید به ما فرموده است كه «ولقد كان لكم فی رسول الله اسوة حسنه» رسول خدا برای شما الگو و اسوة نیكو و پسندیدهای است (احزاب، 21). این الگو و اسوه چگونگی احترام به دیگران و بزرگان را بیان میكند. ابوذر میگوید:
«سلمان و بلال را دیدم كه به سوی پیامبر (ص) میآیند. ناگاه سلمان روی پای رسول خدا افتاد و شروع به بوسیدن آن كرد. پیامبر(ص) او را از این كار بازداشت و سپس به او فرمود: ای سلمان! رفتاری را كه عجمها با شهریاران خود میكنند با من نكن. من بندهای از بندگان خدا هستم و مانند بنده غذا میخورم و مانند همه نشست و برخاست میكنم» (بحار الانوار، ج76، ص63).
و این الگو و اسوه همچنین میفرماید:
«هر كس دوست داشته باشد كه او نشسته باشد و مردم در برابرش بایستند، جایگاهش در آتش است» (همان).
آیا عظمت اسلام و نظام به اموری است كه كسانی مانند پیامبر(ص) و علی (ع) صریحا آنها را رد كرده و آنها را قبیح و زشت شمردهاند؟ عظمت حكومت پیامبر و علی به سادگی و نشست و برخاست ساده با توده های مردم است. گاهی سخن مداحان دنیا پرست به گونهای است كه گویا پیامبر(ص) و علی(ع) چندان سیاستمدار نبودهاند و نمیدانستهاند كه چگونه عظمت و اقتدار خود را به رخ ملت و جهانیان بكشانند. گویا آنان به خاطر بیسیاستی، ساده زیستی و تواضع در مقابل ملت و مواظبت تام از حریم بیت المال را سرلوحه امور خود قرار دادهاند.
به هر حال امام جواد(ع) سخنش این است كه اعمال ناشایست دیگران را نیكو و پسندیده نشان ندهید و آن را توجیه نكنید كه شریك در آن عمل میگردید. شما باید در مقابل اعمال ناشایست عكس العمل نشان دهید. آن حضرت میفرماید:
«من شهد امرا فكرهه كان كمن غاب عنه و من غاب عن امر فرضیه كان كمن شهده». كسی كه شاهد كاری باشد و آن را ناخوش بدارد، مانند كسی است كه شاهد آن نبوده است و كسی كه شاهد كاری نباشد اما به آن راضی باشد، مانند كسی است كه شاهد آن بوده است (تحف العقول، ص456).
آری، همه مؤمنان وظیفه دارند كه وقتی شاهد عمل ناپسندی هستند، نه تنها در مقابل آن سكوت نكنند بلكه نارضایتی و نفرت خود را ابراز دارند. انسانی كه در متن جریان و حادثهای قرار داشته باشد كه در آن عمل ناشایستی صورت میگیرد، در صورتی كه وظیفه خود را انجام دهد، یعنی نارضایتی و نفرت خود را اعلام نماید، جرمی ندارد و گویا در متن آن حادثه نیست. اما اگر كسی در متن جریان و حادثهای نباشد اما به عمل ناشایستی كه صورت گرفته راضی باشد، گویا در متن است و مجرم است. به هر حال یاری ستمگران شركت در ستم است و شركت در ستم و ستمكاری برای عموم مردم قبیح است و برای عالمان قبیحتر. امام صادق (ع) میفرماید: «معلون است، ملعون است،آن عالمی كه از سلطان ستمگری دنباله روی كند و او را در ستمكاریش یاری دهد» (بحار الانوار، ج75، ص381). این سخن در رابطه با یاری سلطان ستمگر است و معلوم است كه یاری ستمگر به هر شكل و صورت برای عالم بیش از دیگران ناپسند است.
آن حضرت میفرماید: «العاملُ بالظلم و المعین علیه و الراضی شركاء» ستمكار و یاری كننده ستمكار و كسی كه به ستم او راضی است همه در گناه او شریكند (الفصول المهمه، ص291).
وقتی ظلمی در اجتماع صورت میگیرد این درست است كه مباشر این ظلم و ستم چه بسا یك نفر باشد، اما افراد زیادی در این ظلم شریكند چرا كه به گونههای مختلف ظالم را همراهی میكنند. وقتی انسانها نه تنها در مقابل ظلم ظالم سكوت میكنند، بلكه به روی او لبخند میزنند و یا اینكه چنان رفتار میكنند كه گویا یار و همراه و دوست او هستند، اینان شركاء او هستند. انسانها وظیفه دارند كه چنان رفتار كنند كه ظالم به روشنی مخالفت آنان را درك كند و احساس امنیت نكند، بلكه به روشنی دریابد كه خیل عظیم مؤمنان با رفتار و كردار او مخالفند.
البته همه این سخن در صورتی است كه فرد از ظالم مداحی نكند و با صراحت اعمال ناشایست او را تحسین نكند كه در این صورت مشاركت او در ظلم و فساد آشكارتر است.
آن حضرت میفرماید:
«من استحسن قبیحا كان شریكا فیه» آنكه كار زشتی را نیكو شمارد در آن كار شریك است (بحار الانوار، ج75، ص82).
چه زشت و ناپسند است كه كسانی برای اعمال ناشایست محمل تراشی كنند. آری، معیار و ملاك درستی و نادرستی اعمال در درون دین بیان شده است. اما چه بسا مداحین دنیاپرست به توجیه اعمالی كه با صراحت با روش و سیره پیامبر و علی ناسازگار است، می پردازند. قرآن مجید به ما فرموده است كه «ولقد كان لكم فی رسول الله اسوة حسنه» رسول خدا برای شما الگو و اسوة نیكو و پسندیدهای است (احزاب، 21). این الگو و اسوه چگونگی احترام به دیگران و بزرگان را بیان میكند. ابوذر میگوید:
«سلمان و بلال را دیدم كه به سوی پیامبر (ص) میآیند. ناگاه سلمان روی پای رسول خدا افتاد و شروع به بوسیدن آن كرد. پیامبر(ص) او را از این كار بازداشت و سپس به او فرمود: ای سلمان! رفتاری را كه عجمها با شهریاران خود میكنند با من نكن. من بندهای از بندگان خدا هستم و مانند بنده غذا میخورم و مانند همه نشست و برخاست میكنم» (بحار الانوار، ج76، ص63).
و این الگو و اسوه همچنین میفرماید:
«هر كس دوست داشته باشد كه او نشسته باشد و مردم در برابرش بایستند، جایگاهش در آتش است» (همان).
آیا عظمت اسلام و نظام به اموری است كه كسانی مانند پیامبر(ص) و علی (ع) صریحا آنها را رد كرده و آنها را قبیح و زشت شمردهاند؟ عظمت حكومت پیامبر و علی به سادگی و نشست و برخاست ساده با توده های مردم است. گاهی سخن مداحان دنیا پرست به گونهای است كه گویا پیامبر(ص) و علی(ع) چندان سیاستمدار نبودهاند و نمیدانستهاند كه چگونه عظمت و اقتدار خود را به رخ ملت و جهانیان بكشانند. گویا آنان به خاطر بیسیاستی، ساده زیستی و تواضع در مقابل ملت و مواظبت تام از حریم بیت المال را سرلوحه امور خود قرار دادهاند.
به هر حال امام جواد(ع) سخنش این است كه اعمال ناشایست دیگران را نیكو و پسندیده نشان ندهید و آن را توجیه نكنید كه شریك در آن عمل میگردید. شما باید در مقابل اعمال ناشایست عكس العمل نشان دهید. آن حضرت میفرماید:
«من شهد امرا فكرهه كان كمن غاب عنه و من غاب عن امر فرضیه كان كمن شهده». كسی كه شاهد كاری باشد و آن را ناخوش بدارد، مانند كسی است كه شاهد آن نبوده است و كسی كه شاهد كاری نباشد اما به آن راضی باشد، مانند كسی است كه شاهد آن بوده است (تحف العقول، ص456).
آری، همه مؤمنان وظیفه دارند كه وقتی شاهد عمل ناپسندی هستند، نه تنها در مقابل آن سكوت نكنند بلكه نارضایتی و نفرت خود را ابراز دارند. انسانی كه در متن جریان و حادثهای قرار داشته باشد كه در آن عمل ناشایستی صورت میگیرد، در صورتی كه وظیفه خود را انجام دهد، یعنی نارضایتی و نفرت خود را اعلام نماید، جرمی ندارد و گویا در متن آن حادثه نیست. اما اگر كسی در متن جریان و حادثهای نباشد اما به عمل ناشایستی كه صورت گرفته راضی باشد، گویا در متن است و مجرم است. به هر حال یاری ستمگران شركت در ستم است و شركت در ستم و ستمكاری برای عموم مردم قبیح است و برای عالمان قبیحتر. امام صادق (ع) میفرماید: «معلون است، ملعون است،آن عالمی كه از سلطان ستمگری دنباله روی كند و او را در ستمكاریش یاری دهد» (بحار الانوار، ج75، ص381). این سخن در رابطه با یاری سلطان ستمگر است و معلوم است كه یاری ستمگر به هر شكل و صورت برای عالم بیش از دیگران ناپسند است.
سلام
پاسخحذفمطلب بسیار تاثیر گذاری بود. بسیار خرسندم که هنوز روحانیون آزاده ای در ایران پیدا میشوند. با اجازه شما این مطلب شما را در وبلاگم گذاشتم. همچنین یه مطلب از وبلاگ شما قبل تر گذاشته بودم که از جناب فاضل میبدی بود. سوال این است که چرا از مطالب شما در روزنامه هایی مثل شرق یا مجله نسیم بیداری استفاده نمیشود؟ وبلاگ شما را به زودی در لینکدونی وبلاگم خواهم گذاشت.
با عرض پوزش یادم نبود که آدرس وبلاگم را بنویسم:
پاسخحذفhttp://aeeneman.blogfa.com