۱۳۸۹ آذر ۹, سه‌شنبه

تجاوز به حدود الهي از سوي مدعيان پاسداري آن

سايت نشريه پرتو سخن كه متعلق به يك نهاد حوزوي است كه با رياست آيت ‌الله مصباح يزدي اداره مي‌شود، سخنان زير را با لحني تأييد‌آميز از آقاي محمد جواد لاريجاني نقل مي‌كند: 
«جواد لاريجاني با بيان اينكه بايد از صحنه سياسي كشور نفاق را از ميان برداشت، گفت: نفاق اين است كه بگوييم قانون اساسي را قبول داريم ولي به آن عمل نكنيم. مشاور رئيس قوه قضائيه اظهار داشت: موضوع كهريزك در همه جا مطرح شد اما كسي به اين مهم توجه نشان نداد كه بازداشت‌ شدگان كهريزك به استقلال و حيثيت نظام جمله كردند. وي خاطر نشان كرد: متأسفانه مجلس نيز در ابتدا گول خورد و هيچ شخصي بيان نكرد كه بازداشت شدگان كهريزك و امثال كوي دانشگاه و كوي سبحان به استقلال نظام حمله كردند»(پرتو سخن). 
اين سخنان دردآور از كسي نقل مي‌شود كه مشاور رئيس قوه قضائيه است و در اين قوه صاحب منصب بوده و هست، قوة قضائيه‌اي که فلسفه وجود‌ي‌اش دفاع از حقوق ملت است. همچنين ايشان دبير ستاد حقوق بشر كشور است كه وظيفه‌اش صيانت از حقوق بشر است. اين سخنان به وسيله كساني نقل و تأييد مي‌شود كه خود را، و البته تنها خود را، پاسدار و مدافع دين خدا مي‌دانند. 
جناب آقاي لاريجاني! شما كه شعار قانون اساسي را مي‌دهيد و مي‌گوييد «نفاق اين است كه بگوييم قانون اساسي را قبول داريم ولي به آن عمل نكنيم» آيا همين سخنان شما مطابق قانون اساسي است. جرم كساني كه به كهريزك برده شدند اين بود كه در راهپيمايي شركت كردند و اصل بيست و هفتم قانون اساسي مي‌گويد: «تشكيل اجتماعات و راهپيمايي‌ها، بدون حمل سلاح، به شرط آنكه مخل به مباني اسلام نباشد آزاد است» و در اصل نهم قانون اساسي آمده است: «هيچ مقامي حق ندارد به نام حفظ استقلال و تماميت ارضي كشور آزادي‌هاي مشروع را، هر چند با وضع قوانين و مقررات، سلب كند». 
به فرض كه از اين دو اصل دست برداريم و بگوييم قانون عادي مي‌گويد كه راهپيمايي مجوز مي‌خواهد، شما كه در قوه قضائيه مسئوليت داريد و مدافع دولت هستيد و در مجامع بين‌المللي دم از رعايت كامل حقوق بشر در كشور مي‌زنيد، باید برای صدور مجوز راهپیمایی برای مخالفان تلاش کنید. ممکن است بگویید در این جهت چقدر کوشیده اید؟
جناب آقاي لاريجاني! اصل سي و ششم قانون اساسي مي‌گويد: «اصل، برائت است و هيچ كس از نظر قانون مجرم شناخته نمي‌شود، مگر اينكه جرم او در دادگاه صالح ثابت گردد» شما كه جرم بازداشت شدگان كهريزك را اعلام مي‌كنيد، بگوييد جرم آنان در كدام دادگاه صالحي ثابت گرديده است؟ 
از همه اينها كه بگذريم، شما كه معترضيد كه چرا مجلس شورا تخلفات را پي‌گيري كرده، فرض كنيد حق با شما باشد و بازداشت شدگان مجرم باشند. آيا مجرمي كه بازداشت شده حقوقي ندارد. آيا مي‌توان به او اهانت كرد؟ آيا مي‌توان او را مورد ضرب و شتم قرار داد؟ آیا بدون حکم دادگاه صالح می توان کسی را مجازات کرد؟ جناب آقاي مشاور! اين اصل سي و ششم قانون اساسي است: «حكم به مجازات و اجراي آن بايد تنها از طريق دادگاه صالح و به موجب قانون باشد» و اصل سي و نهم مي‌گويد: «هتك حرمت و حيثيت كسي كه به حكم قانون دستگير، بازداشت، زنداني يا تبعيد شده، به هر صورت كه باشد ممنوع و موجب مجازات است» 
جناب آقاي لاريجاني! فرزندان اين ملت به فجيع‌ترين صورت مورد ضرب و شتم و اهانت قرار گرفته و برخي از اين نوگلان پرپر شده‌اند. اصول قانون اساسي آشكارا زير پا گذاشته شده است. منافق كيست؟ چه كسي دم از قانون اساسي مي‌زند و در عمل به آن پايبند نيست؟ چه كسي زير پا گذاشتن آشكار قانون را توجيه مي‌كند؟ شما يا مخالفان شما؟ 
بايد به جناب آقاي لاريجاني و مسئولان آن مؤسسه حوزوي، كه اين سخنان را نقل و تأييد مي‌كنند، عرض كنم كه مطابق شريعت مقدس اسلام حتي كسي كه جرمش ثابت شده باشد، حرمت و احترام دارد و تنها مجازاتي را بايد تحمل كند كه شرع تعيين كرده است. اندكي تخلف از اين امر جرم است و مجازات دارد. خداوند تعالي مي‌فرمايد: «تلك حدود الله فلا تعتدوها و من يتعد حدود الله فاوليك هم الظالمون» اينها حدود خداست، از آنها تجاوز نكنيد و كساني كه از حدود خدا فراتر روند، آنان همان ستمكارانند (بقره/229). 
امام باقر(ع) درباره اين آيه مي‌فرمايد: «خداوند بر زناكار خشم گرفت و براي او يكصد تازيانه قرار داد. پس هر كس نسبت به او خشم گيرد و بر اين حد بيفزايد من از او بيزاري مي‌جويم» (وسائل، ج18 ص313). امام باقر(ع) مي‌فرمايد كه امام علي(ع) به قنبر دستور داد مردي را حد بزند. قنبر از روي عصبانيت سه تازيانه بيشتر زد. علي‌(ع) قنبر را با سه تازيانه قصاص كرد» (همان، ص312). 
بنابراين حتي كسي كه مجرم است فقط همان مجازاتي را تحمل مي‌كند كه شرع و قانون تعيين كرده و ديگران حتي حق ندارند نسبت به او خشم بگيرند و مجازات او را بيفزايند كوچك‌ترين بي‌احترامي به مجرم، تا چه رسد به متهم و يا بي‌گناهي كه به ناحق دستگير شده، حرام است. نقل است كه پيامبر خدا مرد زناكاري را سنگسار كرد. مردي به رفيق خود گفت: او مثل سگ كشته شد. پيامبر‌(ص) با آن دو بر لاشه مرداري گذشتند، آن حضرت به آن دو نفر فرمود: با دندان خود تكه‌اي از اين لاشه را بركنيد. عرض كردند: اي رسول خدا! درود خدا بر تو، مرداري را به دندان گيريم؟ فرمود: آنچه از برادرتان بر گرفتيد گنديده‌تر از اين لاشه است» (تنبيه الخواطر، ج1، ص116). 
پس حتي مجرمي كه مجازات شده و اعدام گرديده است احترام دارد و كوچكترين اهانت به او گناه كبيره است. امام علي(ع) بر مردي حد جاري مي‌كند و مردم به او دشنام مي‌دهند و او را لعنت مي‌كنند. امام آنان را مؤاخذه مي‌كند و مي‌فرمايد: او از اين گناه خود پاك گرديد و ديگر بازخواست نخواهد شد» (كنزالعمال، ح14002). 
مجرم مجازات شده و كيفر مجازات خود را كشيده است. كوچك‌ترين توهين به او گناه و جرم است اين سخنان نشان مي‌دهد كه حرمت مجرم را بايد نگه داشت و به حقوق او نبايد تعدي كرد، تا چه رسد به متهم. 
جناب آقاي لاريجاني! شما به راحتي و آساني انسان‌ها را مجرم به حساب مي‌آوريد. لطفا به اين دو حديث شريف توجه فرماييد: 
پيامبر خدا(ص) مي‌فرمايد: «تا جايي كه مي‌توانيد مجازات‌ها و حدود را از مسلمانان دور كنيد. اگر براي آنان محمل و مفري يافتيد آنان را آزاد كنيد؛ زيرا اگر امام در بخشودن خطا كند بهتر از آن است كه در كيفر دادن گرفتار خطا شود» (كنز العمال، ح12971). 
و مي‌فرمايد: كيفرها را با شبهات دور كنيد و اگر شك و شبهه‌اي در مجرم بودن كسي وجود داشت او را مجازات نكنيد (همان، ح12971). 
جناب آقاي لاريجاني! ما هم با شما موافقيم كه نفاق را بايد از صحنه سياسي كشور محو كرد. اما به نظر ما مصداق آشكار منافق كسي است كه دم از اسلام مي‌زند و شعار اسلام را مي‌دهد و سخن و اعمالش با قرآن مجيد و روايات اسلامي در تضاد است. كساني كه حمله ددمنشانه به مأمن و خانه و كاشانه دانشجويان، يعني كوي دانشگاه و كوي سبحان را به گونه‌اي توجيه مي‌كنند. 
آقاي لاريجاني! اين تنها مجلس نبود كه به قول شما گول خورد. فاجعه به حدي بود كه اعتراض علني بالاترين مقام نظام را نيز به همراه داشت. 
معلوم نیست چرا شما تلاش می کنید فاجعه کهریزک را عین نظام بدانید و با نظام یکی کنید. اگر دلسوز نظام هستید بکوشید دامن نظام را از این گونه فجایع بری کنید.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر