۱۳۹۱ آبان ۱۸, پنجشنبه

به استقبال دهه‌اي براي اصلاح فرد و جامعه



شيعيان از ديرباز دهه اول محرم را به صورتي بسيار ويژه، زنده نگه مي‌داشته‌اند، به گونه‌اي كه اين دهه در تقويم مذهبي آنان به يكي از مهمترين ايام تبديل شده است. اين بزرگداشت ويژه به جهت كار بسيار مهمي است كه در اين ايام به وقوع پيوسته است. در اين ايام انساني از انسان‌ها و فرزندي از فرزندان آدم(ع) دينداري را به اوج رسانده و در راه حق پرستي از دادن هيچ هزينه‌اي كوتاهي نكرده و به معناي واقعي كلمه قله ايمان را فتح كرده است. انساني بسيار برجسته همراه با خويشان و ياران اندك خود در ميدان نبرد حق و باطل، به خوبي پرچم حق را به احتزاز درآوردند و در راه احتزاز اين پرچم از همه چيز خود گذشتند و جان و مال و فرزند و جاه و جلال و هيچ چيز ديگري آنان را از انجام اين وظيفه خطير انساني باز نداشت. آنان براي اصلاح بشريت و نجات جامعه از فساد و تباهي و ظلم و ستم جانفشاني كردند و نام خود را در طومار كساني كه براي تحقق انسانيت انسان جان داده‌اند، ثبت و ضبط كردند.
زنده نگه داشتن نام و ياد اين انسان‌هاي والا در واقع بالا نگه داشتن پرچم حق‌پرستي و گام نهادن در راه مبارزه حق با باطل و كمك به پيرزي حق است. علاوه بر اين روايات زيادي در متون ديني شيعه درباره عزاداري براي حسن(ع) و ياران او در ايام محرم وارد شده است (براي نمونه، ر.ك. نفس المهموم، فصل دوم؛ منتهي الامال، فصل سوم از مقصد اول از باب پنجم). مطابق اين روايات عزاداري و مرثيه خواني بر حسين و ياران او و گريه بر مصائب او عبادت است و ارزش ديني بسياري دارد. در برخي از اين روايات آمده است كه عزادار امام حسين (ع) و ياران او بايد اين عبارت را بگويد يا در نظر داشته باشد كه: «يا ليتني كنت معكم فافوز فوزا عظيما؛ كاش ما هم با شما بوديم و به رستگاري عظيم نائل مي‌شديم». پس معناي عزاداري و گريه بر حسين(ع) و ياران او اين است كه فرد با عمق وجود و دل و ضمير خود با هدف و آرمان آنان همراهي مي‌كند و نه تنها اعمال آنان را تأیید مي‌كند، بلكه افسوس مي‌خورد كه چرا با آنان همراه نبوده تا او هم اعمال آنان را انجام دهد.
شركت در عزاداري امام حسين(ع) و گريه بر او حتما بايد در راستاي هدف و آرمان آن حضرت باشد والا عملي بيهوده است. اگر هدف آن حضرت دعوت انسان‌ها به انسانيت بوده و اگر هدف او، آن‌گونه كه خود آن حضرت بيان كرده، اصلاح جامعه و زدودن فساد بوده است، پس دغدغه عزادار آن حضرت هم بايد اصلاح خود و جامعه و تطهير خود و جامعه از انواع فسادها باشد. همچنين هدف برگزار كنندگان مراسم عزاداري و واعظان و مرثيه خوانان بايد همين باشد و اگر اينگونه نباشد در واقع مسيري غير از مسير امام حسين(ع) در پيش گرفته‌اند و بنابراين، نه در زمره ياران او، بلكه در مسير دشمنان او قرار دارند.
عزاداري براي امام حسين(ع) در صورتي ارزشمند است و به اصلاح فرد و جامعه مي‌انجامد كه آن حضرت تنها راهنما و هدايتگر و الگو و اسوه انسانها تلقي شود و عمل عزاداري عملي نمادين براي جايگير شدن حق پرستي و عشق به حقيقت در عمق وجود انسان باشد. هر بيان و عملي كه معناي آن نجات‌بخشي باشد با روح دين و پيام و سمت و سوي آن ناسازگار است و به جاي اصلاح‌گري به فاسد شدن فرد و جامعه منتهي مي‌شود. اگر ذهنيت فردي كه در عزاي حسيني شركت مي‌كند و براي او اشك مي‌ريزد اين باشد كه با اين عزاداري و با اين گريه، گناهان او پاك مي‌گردد، دهه محرم به زماني تبديل مي‌شود كه انسان‌ها را از گناهان و خطاهاي سال گذشته تطهير مي‌كند و براي گناهان و خطاهاي سال آينده آماده و مهيا مي‌سازد. اينجاست كه مراسم امام حسين (ع) شكل تخديري به خود مي‌گيرد و به جاي اصلاح، افساد مي‌كند و پس از يك دهه عزاداري به جاي اينكه جامعه اصلاح شده باشد، فسادش بيشتر شده است.
اما سؤال و پرسش مهم اين است كه آيا شكل و سمت و سوي عزاداري‌هاي ما، آن‌گونه كه در مجالس سنتي رواج دارد و رسانه‌هاي ما – بويژه رسانه ملي- ترويج مي‌كنند، سمت و سوي الگوگيري و هدايتگري دارند، يا نجات‌بخشي و تطهير از گناهان؟
يك راه ساده براي آزمايش اين مهم وجود دارد. يك شهر مذهبي را در نظر بگيريم كه در آن بيش از همه شهرهاي ايران مراسم عزاداري برقرار مي‌شود و اكثريت قاطع مردم در اين مراسم شركت مي‌كنند. اگر عزاداري بر امام حسين(ع) در اين شهر بيش از همه جا برقرار مي‌شود و اگر سمت و سوي اين عزاداري درست و صحيح است و انحرافي در آن رخ نداده است، پس بايد اين شهر به لحاظ آمار فساد بهترين رتبه را در سطح كشور داشته باشد و كمترين تعداد گناهان و فساد در ان رخ دهد. اما اگر خداي ناكرده، برعكس، آمار فساد آن بالا بود و جزو چند شهر اول از اين جهت بود، جاي تأمل بسيار زياد دارد. شايد خود همين عزاداري‌ها، به جاي اصلاح، افساد مي‌كند و به جاي ساختن فرد و جامعه، به تخريب آنها دامن مي‌زند. در اين صورت بر عهده عالمان دين است كه به جاي توجيه و محافظه‌كاري كمر به اصلاح خود اين مراسم ببندند و مراجع عظام اين حركت را از بيت و خانه خود آغاز كنند و توجه كنند كه آيا خود آنان به حركتي دامن نمي‌زنند كه مسير و سمت و سويش عكس جهت و سمت و سوي قيام حسيني است؟!
در دهه اول محرم الحرام به صورت سنتي در تاريخ شيعه دو عمل مهم و كليدي صورت مي‌گرفته است. يكي مرثيه خواني و عزاداري و گريه بر حسين(ع) و ياران او و ديگري آگاهي بخشي و بيان تعاليم روحبخش دين. بايد توجه و مطالعه شود كه هر دو جهت در مسير حركت و هدف امام حسين(ع) باشد و اگر اينگونه نباشد جامعه مذهبي ما و دين و مذهب ما زيان و ضرر جبران ناپذيري را متحمل شده است. احساسات مقدس مرم با نام و ياد امام حسين(ع) بر انگيخته مي‌شود و به اين جهت آنان حاضرند در اين راه هزينه كنند و از وقت و مال و تلاش و امور ديگر خود در اين راه صرف كنند. اما زيان بزرگ و جبران‌ناپذير اين است كه اين هزينه‌ها به جاي اصلاح فرد و جامعه در مسير تخريب و افساد آنان باشد و به جاي پيراستن جامعه از گناه و ظلم و ستم و فسق و فجور، كه تنها هدف همه جانفشاني‌های حسيني و علوي بوده است، به گناه و فسق و فجور دامن بزند و به توجيه ظلم و ستم و حق‌كشي، كه منش و مرام امويان بوده است، بپردازد.
مرثيه‌خوانان و نوحه‌سرايان بايد بيش از هر چيز به جنبه اصلاح‌گري نهضت حسيني توجه كنند و از اشعار و مضاميني استفاده كنند كه در اين راستا باشد. امام حسين(ع) و اهل و عيال او تشنگي و گرسنگي كشيدند و به شهادت رسيدند و به اسارت رفتند تا فرد و جامعه اصلاح شود، و هدف آنان هرگز اين نبود كه آنان ابزاري براي توجيه گناه، فراهم كنند و وسيله‌اي فراهم كنند كه انسان‌‌ها با گريه بر آنان بر نفس لوامه و وجدان بيدار خود فائق آيند و جلوي ملامت آن را بگيرند تا بتوانند به آسودگي و خيال راحت به گناهان خود ادامه دهند. تحريف هدف قيام حسيني در واقع جنگ با آن حضرت است و از شمشير يزيديان شديدتر و برنده‌تر است.
واعظان و خطيبان بايد توجه كنند كه وظيفه آنان آگاهي بخشي است. نشان دادن و آشكار ساختن عمق حركت حسيني، كه در واقع در بردارنده عمق ديانت است و حق پرستي تمام عيار و هزينه كردن همه چيز را در اين راه ترويج و تبليغ و بيان مي‌كند، بر عهده آنان است. آنان بايد به جاي توجيه مظالم و فسادها و تباهي‌هاي موجود در جامعه، به بيان و آشكار ساختن آنها و ارائه راه برون رفت از آنها بپردازند. آنان بايد بدانند كه نهضت و قيام حسيني وسيله و ابزاري براي توجيه فسادها و ظلم و ستم‌ها و حق‌كشي‌هاي حكومتها نيست، كه اگر خداي ناكرده چنين شود ظلمي نابخشودني بر اين قيام مقدس و اصل ديانت رفته است. قيام و نهضت حسيني ابزاري براي توجيه فسادها نيست، بلكه فرصتي براي مبارزه با آنهاست. واعظان و خطيبان وظيفه دارند اعمال حكومت‌ها را با سخنان و اعمال تابناك حسین(ع) و یاران و اصحاب او مقایسه کنند، نه اینکه این سخنان و اعمال و جانفشاني‌ها را به ابزاري براي توجيه فساد و سرپوش گذاشتن بر آن و تخدير وجدان جامعه تبدیل کنند.
نكته ديگر اينكه هم واعظان و هم مرثيه‌خوانان بايد از غلو به شدت بپرهيزند. خداوند تعالي به پيامبرش مي‌فرمايد: «بگو: اي اهل كتاب، در دين خود به ناحق گزافه‌گويي و غلو نكنيد، از پي هوس‌هاي گروهي كه پيش از اين گمراه كشتند و بسياري از مردم را گمراه كردند و از راه راست منحرف شدند، نرويد» (مائده/77؛ مقايه كنيد با : نساء/171). مطابق اين آيه قرآن، غلو يكي از بدترين گمراهي‌هاست. امام حسين(ع) و همه انبياء و ائمه تنها انسان‌هايي هستند مانند ديگر انسان‌ها كه به وسيله پارسايي و عبوديت خالصانه به عبد صالح خدا تبديل شده و خداوند وظيفه هدايت و راهنمايي انسان‌ها را به آنان سپرده است. آنان با سخن خود راهنماي انسان‌ها و بازندگي خود الگو و اسوه آنان هستند. اما وقتي درباره آنان غلو مي‌شود و آنان به موجوداتي متفاوت با ساير انسان‌ها تبديل مي‌شوند ديگر نمي‌توانند الگو و اسوه انسان‌ها باشند. نام و ياد امام حسين(ع) و عزاداري و گريه براي آن حضرت در صورتي مي‌تواند فرد و جامعه را اصلاح كند كه الگو و اسوه انسان‌ها باشد. زيان و ضرر غلو اين است كه ان حضرت را از اسوه بودن خارج مي‌كند و بنابراين جلو اصلاح‌گري نام و ياد آن حضرت را مي‌گيرد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر