در روايات آمده است كه در ميان اعضاي بدن انسان زبان از همه حساستر و مهمتر است. گويا زبان آدمي است كه بيش از ديگر اعضا ميتواند باعث خير و صلاح شود و باز اين زبان است كه ميتواند بيشترين تباهي و فساد را بيافريند. از امام علي(ع) پرسيده ميشود كه بهترين چيزي كه خدا آفريده كدام است؟ امام فرمود: سخن. پرسيده شد كه زشتترين چيزي كه خدا آفريده كدام است؟ فرمود: سخن. سپس فرمود: با سخن است كه رو سفيدي حاصل مي شود و با سخن است كه روسياهي به وجود ميآيد (تحف العقول، ص216)
پس زبان عضوي حساس است كه به كارگيري آن تدبير ميطلبد و استفاده نابجا از آن ميتواند زيانبار باشد. به همين جهت در روايات بر اين تاكيد شده است كه انسان به حد ضرورت سخن بگويد. پيامبر اسلام(ص) ميفرمايد: «نشانه فهميدگي مرد اين است كه كمتر سخن ميگويد» (بحار الانوار، ج2، ص55) و ميفرمايد: «پرگناهترين مردم، آنانند كه بيشتر بيهودهگويي ميكنند» (الترغيب و الترهيب، ج3، ص540). امام علي (ع) ميفرمايد: «آنچه نميداني مگوي، حتي تمام آنچه را هم كه ميداني مگوي» (نهج البلاغه، حكمت 382). و ميفرمايد: «زنهار از پرگويي، زيرا كه لغزشها را زياد ميكند» (غرر الحكم، ح2680).
اين اندازه تاكيد بر كمگويي و پرهيز از زياده روي در سخن به خاطر اين است كه مديريت زبان مشكل است و زيان ميآفريند.
مديريت زبان و سخن براي همگان مهم است و براي كساني كه مسئوليتهاي حساسي دارند مهمتر است. سياستمدارن در راس اين افراد قرار دارند و به همين جهت آنان سخنان خود را مينويسند و با كارشناسان متعددي درباره آن مشورت ميكنند. از آنجا كه لغزش در سخن سياستمداري كه در راس يك كشور قرار دارد بسيار زيانبار است زيادهگويي براي آنان ناپسندتر است. به همين جهت در روايت آمده است كه خضرنبي به شخصيتي مانند موسي(ع) چنين توصيه ميكند: «هرگز پرگو و ياوهگو مباش، زيرا پرگويي دانايان را لكهدار ميكند و بديهاي سبك مغزان را آشكار ميسازد» (كنز العمال، ح44176).
پس يك رجل سياسي بايد به حد ضرورت و سنجيده سخن بگويد تا خطاها و لغزش هايش كمتر گردد. اما جداي از اين همانطور كه در روايات آمده است انسانها، و البته سياستمداران بيش از همه، بايد از سخن بيهوده بپرهيزند. اما سخن بيهوده کدام است؟ در روايات آمده است كه سخن بيهوده آن است كه هيچ سودي براي انسان نداشته باشد. امام علي(ع) ميفرمايد: سخناني بگو كه برايت سودمند باشد و از سخنان بيهوده دم فروبند» (امالي الصدوق، ص37).
آن حضرت در سخني ديگر ميفرمايد: «در شگفتم از كسي كه سخناني ميگويد كه نه در دنيا به او سود ميرساند و نه در آخرتش براي او اجري نوشته ميشود» (غرر الحكم، ج6283).
امام حسين(ع) در حديثي ميفرمايد كه سخن بيهوده هرگز مگوي و سخن خوب را نيز در صورتي بگوي كه براي آن سخن اثري ببيني» (بحار الانوار، ج78، ص127)
تفاوت يك سياستمدار با مردم عادي، به ويژه هنگامي كه در يك مجمع جهاني سخن ميگويد، اين است كه سخن او باید براي ملتش، كه از آنان نمايندگي ميكند سودمند و مفيد باشد. اگر اين سياستمدار از ملت و نظامی نمايندگي ميكند كه دغدغه ديني دارند، سخن اين سياستمدار يا بايد منفعتي براي دنياي ملت و مملكت خود داشته باشد و يا براي دين آنان. سخني كه هيچ يك از اين دو سود را نداشته باشد يا اينكه تنها براي دنياي ملت يا دين آنان زيان و ضرر داشته باشد برخاسته از هواي نفس است كه يا براي قهرمان كردن خويشتن ادا ميشود و يا براي جنجال آفريني و پنهان كردن حقايق.
پس معيار درستي سخن يك سياستمدار ضرورتا مطابقت آن با واقع نيست. ممكن است سخن يك سياستمدار مطابق با واقع باشد، اما نه تنها هيچ سودي براي ملت او نداشته باشد بلكه زيانبار و در نتیجه نادرست باشد. يا اينكه ممكن است در يك سخن صرفا يك احتمال مطرح شود و بنابراين مطابقت با واقع يا عدم آن مطرح نباشد، اما به هر حال معيار درست بودن اين سخن سودمندي آن است. سخن را با فرمايشي از پيامبر اكرم (ص) به پايان ميبرم. آن حضرت ميفرمايد: سخنوري به پرگويي نيست بلكه به ژرف انديشي در چيزي است كه رضايت خدا و پيامبر او در آن است» (نهجالفصاحه، ص313).
پس زبان عضوي حساس است كه به كارگيري آن تدبير ميطلبد و استفاده نابجا از آن ميتواند زيانبار باشد. به همين جهت در روايات بر اين تاكيد شده است كه انسان به حد ضرورت سخن بگويد. پيامبر اسلام(ص) ميفرمايد: «نشانه فهميدگي مرد اين است كه كمتر سخن ميگويد» (بحار الانوار، ج2، ص55) و ميفرمايد: «پرگناهترين مردم، آنانند كه بيشتر بيهودهگويي ميكنند» (الترغيب و الترهيب، ج3، ص540). امام علي (ع) ميفرمايد: «آنچه نميداني مگوي، حتي تمام آنچه را هم كه ميداني مگوي» (نهج البلاغه، حكمت 382). و ميفرمايد: «زنهار از پرگويي، زيرا كه لغزشها را زياد ميكند» (غرر الحكم، ح2680).
اين اندازه تاكيد بر كمگويي و پرهيز از زياده روي در سخن به خاطر اين است كه مديريت زبان مشكل است و زيان ميآفريند.
مديريت زبان و سخن براي همگان مهم است و براي كساني كه مسئوليتهاي حساسي دارند مهمتر است. سياستمدارن در راس اين افراد قرار دارند و به همين جهت آنان سخنان خود را مينويسند و با كارشناسان متعددي درباره آن مشورت ميكنند. از آنجا كه لغزش در سخن سياستمداري كه در راس يك كشور قرار دارد بسيار زيانبار است زيادهگويي براي آنان ناپسندتر است. به همين جهت در روايت آمده است كه خضرنبي به شخصيتي مانند موسي(ع) چنين توصيه ميكند: «هرگز پرگو و ياوهگو مباش، زيرا پرگويي دانايان را لكهدار ميكند و بديهاي سبك مغزان را آشكار ميسازد» (كنز العمال، ح44176).
پس يك رجل سياسي بايد به حد ضرورت و سنجيده سخن بگويد تا خطاها و لغزش هايش كمتر گردد. اما جداي از اين همانطور كه در روايات آمده است انسانها، و البته سياستمداران بيش از همه، بايد از سخن بيهوده بپرهيزند. اما سخن بيهوده کدام است؟ در روايات آمده است كه سخن بيهوده آن است كه هيچ سودي براي انسان نداشته باشد. امام علي(ع) ميفرمايد: سخناني بگو كه برايت سودمند باشد و از سخنان بيهوده دم فروبند» (امالي الصدوق، ص37).
آن حضرت در سخني ديگر ميفرمايد: «در شگفتم از كسي كه سخناني ميگويد كه نه در دنيا به او سود ميرساند و نه در آخرتش براي او اجري نوشته ميشود» (غرر الحكم، ج6283).
امام حسين(ع) در حديثي ميفرمايد كه سخن بيهوده هرگز مگوي و سخن خوب را نيز در صورتي بگوي كه براي آن سخن اثري ببيني» (بحار الانوار، ج78، ص127)
تفاوت يك سياستمدار با مردم عادي، به ويژه هنگامي كه در يك مجمع جهاني سخن ميگويد، اين است كه سخن او باید براي ملتش، كه از آنان نمايندگي ميكند سودمند و مفيد باشد. اگر اين سياستمدار از ملت و نظامی نمايندگي ميكند كه دغدغه ديني دارند، سخن اين سياستمدار يا بايد منفعتي براي دنياي ملت و مملكت خود داشته باشد و يا براي دين آنان. سخني كه هيچ يك از اين دو سود را نداشته باشد يا اينكه تنها براي دنياي ملت يا دين آنان زيان و ضرر داشته باشد برخاسته از هواي نفس است كه يا براي قهرمان كردن خويشتن ادا ميشود و يا براي جنجال آفريني و پنهان كردن حقايق.
پس معيار درستي سخن يك سياستمدار ضرورتا مطابقت آن با واقع نيست. ممكن است سخن يك سياستمدار مطابق با واقع باشد، اما نه تنها هيچ سودي براي ملت او نداشته باشد بلكه زيانبار و در نتیجه نادرست باشد. يا اينكه ممكن است در يك سخن صرفا يك احتمال مطرح شود و بنابراين مطابقت با واقع يا عدم آن مطرح نباشد، اما به هر حال معيار درست بودن اين سخن سودمندي آن است. سخن را با فرمايشي از پيامبر اكرم (ص) به پايان ميبرم. آن حضرت ميفرمايد: سخنوري به پرگويي نيست بلكه به ژرف انديشي در چيزي است كه رضايت خدا و پيامبر او در آن است» (نهجالفصاحه، ص313).
جناب آقای سلیمانی
پاسخحذفسلام،صمیمانه از زحماتی که در راه دفاع از حق و برای روشنگری می کشید متشکرم.یکی از نزدیکانم روزی در بهشت زهرا شاهد ضرب شتم بسیار شدید شما توسط مزدوران گزافه گویانی که وصفشان را کرده اید بوده است.
به امید روزهای بهتر
معین
شجاعت شماتحسین برانگیز است.
پاسخحذف