«یا
ایها الذین امنوا کتب علیکم الصیام کما کتب علی الذین من قبلکم لعلکم تتقون؛ ای کسانی
که ایمان آورده اید! روزه بر شما مقرر شده است، همچنان که بر پیشینیان شما مقرر
شده بود، تا شاید که پرهیزگار شوید» (بقره/183).
نه تنها هدف روزه، بلکه هدف همه احکام و دستورات
دینی و بلکه هدف کل دین پارسایی انسان هاست. پیامبر خدا(ص) می فرماید: «پایه دین
پارسایی است» و می فرماید: «هر چیزی بنیادی دارد و بنیاد ایمان پارسایی است» (کنز
العمال، ح7300 و 7284). امام علی(ع) پارسایی را بهترین سنگر و سپر می شمارد و می
فرماید: «هیچ سنگری بهتر از پارسایی نیست» و می فرماید: «پارسایی، سپر است» (نهج
البلاغه، حکمت 371 و 4). اما پرسش این است که مگر انسان هدف کدام تیرهاست که نیاز
به سنگر و سپر دارد؟
در فرهنگ دینی بزرگ ترین مانع نجات و رستگاری
گناه است که از آن به حرام یا نافرمانی و مانند آن تعبیر می شود. گناه همراه و
قرین ظلم و ستم است، چه ظلم به خود و چه ظلم به دیگران. در واقع گناه به معنای
تضییع حق است، چه حق خدا و چه حق دیگر انسان ها. به هر حال تقوا و پارسایی جلو
گناه، یا ظلم، یا تضییع حق را، که مهم ترین مانع رستگاری انسان است، می گیرد. امام
علی(ع) می فرماید: «پارسایی مانع ارتکاب حرام ها می شود» و می فرماید: «ریشه
پارسایی دوری کردن از گناهان و پرهیز از حرام است» (غرر الحکم، ح1436 و 3097)
پارسایی چنان در دین مهم است که هیچ عملی بدون آن ارزش ندارد. خداوند تنها اعمال
پرهیزگاران را می پذیرد (مائده/27). امام علی(ع) می فرماید: «عبادتی که با پارسایی
نباشد، خیری ندارد» (المحاسن، ج1، ص65) و امام صادق(ع) می فرماید: «تلاش در عبادت
اگر با پارسایی نباشد، سودبخش نیست» (کافی، ج2، ص77).
به هر حال بالاترین درجه و مقام در دین و کمال و
سعادت انسان پرهیزگاری و پارسایی است. خداوند می فرماید: «ارجمندترین و گرامی ترین
شما نزد خدا پرهیزگارترین شماست» (حجرات/13). امام علی(ع) می فرماید: «کلید
ارجمندی پرهیزگاری است» و می فرماید: «هیچ کرامتی عزیزتر از پرهیزگاری نیست» (بحارالانوار،
ج78، ص9 و ج70، ص288).
نتیجه پرهیزگاری و پارسایی را امام علی اصلاح
نفس و دین می شمارد: «نتیجه پارسایی درست شدن نفس و دین است» (غرر الحکم، ح4636).
پس انسان پارسا و پرهیزگار یعنی انسان صالح،
انسانی که همه وظایف الهی و انسانی و اخلاقی خود را انجام می دهد و حدود و مرزها
را رعایت می کند و هیچ حقی را پایمال نمی کند و در یک کلمه متخلق به اخلاق نیکوست،
چنان که امام علی(ع) می فرماید: «تقوا رئیس اخلاق است» (نهج البلاغه، حکمت410). و
هدف دین با تمام اصول و فروعش ساختن یک چنین انسانی است.
روزه عبادتی از عبادات است که هدفش ساختن انسان
هایی پرهیزگار و پارسا است. اما باید توجه داشت که پارسایی و پرهیزگاری هرگز یک
امر ظاهری و بیرونی نیست. انسان پرهیزگار انسانی است که درونش متحول شده و ضمیرش
آراسته و دلش پیراسته گردیده و به تبع این انقلاب درونی ظاهرش زیبا و خداپسند گشته
است. پس این تحول یک تحول درونی است که در بیرون و ظاهر، آثار خود را نشان می دهد.
اما ظاهری آراسته که از آراستگی درون ناشی نشده باشد نه تنها ارزش ندارد، بلکه چه
بسا ضد ارزش باشد؛ چرا که نشان از نفاق و دورویی و ریاکاری می دهد.
پیامبر خدا(ص) می فرماید: «خداوند تعالی می
فرماید: کسی که جوارح و اندامهایش از حرام های من روزه ندارد مرا چه حاجت که به
خاطر من از خوردن و آشامیدن خودداری ورزد» (الفردوس، ج5، ص242؛ به نقل از گزیده
میزان الحکمه، ص462).
روزه به
معنای تمرین پارسایی و پرهیزگاری است و پارسایی و پرهیزگاری از درون انسان ناشی می
شود و با همه اعضا و جوارح انسان سر و کار دارد. امام علی(ع) می فرماید: «روزه
دوری کردن از حرام هاست، آن گونه که آدمی از خوردن و آشامیدن خودداری می کند»
(بحار الانوار، ج96، ص294).
زهرای مرضیه، دخت گرامی پیامبر(ص)، می فرماید:
«اگر روزه دار زبان و گوش و چشم و اعضا و جوارح خود را نگه ندارد، روزه به چه کارش
می آید» (دعائم الاسلام، ج1، ص268) و امام صادق(ع) می فرماید: «هرگاه روزه گرفتی
باید گوش و چشم و مو و پوست و دیگر اعضای تو نیز روزه داشته باشند» (کافی، ج4،
ص87).
پس انسان روزه دار با تمام وجودش روزه دار است و
در یک ماه تمرین پارسایی و پرهیزگاری می کند تا این امور ملکه او گردد و آنگاه که
عید فطر را جشن می گیرد انسانی دیگر شده باشد. اما انسان دیگر شدن تنها و تنها با
اصلاح درون ممکن است و نه تزئین ظاهر. انسانی که روزه گرفته و تمرین خودسازی کرده همه
فریب ها و ریاکاری ها و دروغ ها و خدعه ها را کنار نهاده و پاک و خالص گردیده است
و این فلسفه واقعی روزه است چنان که زهرای مرضیه(س) می فرماید: «خداوند روزه را
برای استواری اخلاص، واجب فرمود» (بحار الانوار، ج96، ص368).
پس کار اصلی روزه با ظاهر انسان ها نیست و بلکه
با باطن و درون آنان سر و کار دارد. نتیجه روزه در دل انسان ها ظاهر می شود و نه
صرفا در ظاهر آنان چنان که امام باقر(ع) می فرماید: «روزه آرام بخش دل هاست»
(امالی الطوسی، ص296).
اگر همه اصول و فروع دین و از جمله روزه برای
انسان سازی است، به این معنا که در پی ساختن انسان هایی پارسا و پرهیزگار است، و
اگر پارسایی و پرهیزگاری از درون انسان ناشی می شود و در دل و ضمیر او ریشه دارد،
پس همه کسانی که در پی ترویج و تبلیغ دین هستند باید روش های خود را اصلاح کنند.
آنان باید با روش و شیوه ای سخن بگویند که در دل انسان ها حرکت و انگیزه ایجاد کند.
تبلیغ دین با روشی که حداکثر، ظاهر انسان ها را تسلیم می کند و قلب و دل آنان را
می رماند تبلیغ و ترویج دین و دینداری نیست و بلکه مبارزه با دین است. این روش ها
هرگز انسان های پارسا و پرهیزگار درست نمی کند. این روش ها که معمولا در حکومت
هایی که شعار دین می دهند بیشتر دیده می شود، باعث می شود که مردم به دو دسته
تقسیم شوند. گروهی تلاش می کنند که ظاهر خود را آن گونه که حاکمان می خواهند
بیارایند تا به پستی و مقامی و جایگاهی و مالی و منالی و ... برسند. پس این روش از
یک سو منافق پرور است. و از سوی دیگر دیگرانی و به ویژه جوانان با توجه به روحیه
جوانی به لجبازی رو می آورند و به عمد ظواهر دینی را نادیده می گیرند. پس این روش
و شیوه دو محصول بیشتر ندارد؛ یا انسان هایی منافق و ریاکار و دو رو بار می آورد و
یا انسان هایی لجباز و هنجار شکن. آنچه مسلم است نتیجه این روش پرورش انسان هایی
پارسا نیست. برخورد خشن و نادرست برای اجرای ظاهر دین و عدم توجه به باطن دین، که
اخلاق و معنویت و پارسایی است، دین را در جامعه نابود می کند چرا که نفرت ایجاد می
کند. جوانی که از یک مصاحبه برای گزینش بازگشته بود می گفت از بس دروغ گفتم از
خودم نفرت دارم. پرسیدم چرا دروغ گفتی، مگر پرسش ها چه بود؟ گفت پرسش ها این بود:
به چه کسی رای داده ای؟ آیا نماز جمعه شرکت می کنی؟ آیا در راهپیمایی فلان روز
شرکت کرده ای و ...
جوان می گوید برای چه باید در نماز جمعه شرکت
کنم. مگر نماز جمعه برای یاد خدا نیست؟ مگر نماز جمعه برای پارسایی نیست؟ امام
جمعه در خطبه جمعه یک مرجع تقلید را به انگلیسی بودن متهم می کند. شخصیت های
شناخته شده را به دریافت پول از خارج متهم می کند و ... آیا این امام جمعه می
تواند به پارسایی دعوت کند. نماز جمعه ای که در آن شعار بر علیه افراد داده می شود
و هرگونه اتهامی به آنان زده می شود و ... آیا شرکت در این نماز جمعه حرام نیست؟
جوان می گوید چگونه من باید در راهپیمایی فلان روز شرکت می کردم در حالی که اصل آن
از یک دروغ بزرگ آغاز شده بود. به کسانی که دلباخته امام حسین(ع) بودند اتهام زده
شد که به آن حضرت جسارت کرده اند و ...
بگذریم؛ ماه مبارک رمضان در پیش است. عالمان دین
وظیفه دارند که به تقوا و پرهیزگاری دعوت کنند. عالمان دین باید مردم را متوجه
اخلاق و معنویت گردانند. آنان باید به رعایت حقوق انسان ها توجه دهند. آنان باید
در مقابل بی اخلاقی هایی که در جامعه می بینند فریاد بزنند. آنان باید برای انسان
هایی که بدون هیچ وجه شرعی و قانونی مورد ظلم و ستم قرار گرفته اند صدای
عدالتخواهی اشان بلند شود. اما اگر از عالمان در این زمینه ها سکوت ببینیم و تنها
برای امری ظاهری، که چه بسا وجه شرعی نیر نداشته باشد، فریادشان بلند شود باید
عمیقا افسوس بخوریم.
مدیری ورزشی صدایش بلند می شود که مسابقات
فوتبال در ماه مبارک رمضان حرمت این ماه را می شکند و ... سیل استفتائات به سوی مراجع
تقلید سرازیر می شود. گویا برخی از مراجع خواسته این مدیر ورزشی را تکرار می کنند.
این در حالی است که این مسابقان سالهاست که در ماه مبارک رمضان برگزار می شود و
صدای هیچ کس درنیامده است. عجیب است. آیا فوتبال یکی از مبطلات روزه است؟! جواب
مرجع تقلید این باید باشد که مبطلات روزه مشخص است و روزه خواری حرام است؛ اما
فوتبال و بسیاری از مسابقات ورزشی دیگر مبطل روزه نیست و حتی اگر در روز برگزار
شود مشکل شرعی ندارد.
اما اینکه آیا برگزاری این مسابقات در این ماه
لازم است یا نه و آیا می توان به تعویق انداخت یا نه و تعویق انداختن آن چه هزینه
هایی دارد و ... اموری است که نه در تخصص مرجع تقلید است و نه با شان و جایگاه او
ارتباط دارد. البته جالب است که حتی اگر مسابقات به تعویق بیفتد باز تیم ها برای
حفظ آمادگی باید تمرین کنند و باید چندین مسابقه دوستانه در همین ماه مبارک برگزار
کنند و ... آیا آن مدیر این امر را نمی داند؟ آیا این استفاده ابزاری از دین نیست؟
آیا مدیر محترم برای اینکه تیمش آماده نیست و نیاز به فرصت دارد، از دین به عنوان
ابزار استفاده نمی کند؟ آیا این شعارهای ظاهری از این جهت نیست که جامعه و نظام ما
اینگونه می طلبد و مدارج ترقی را تنها با این شعارها می توان پیمود؟
به هر حال فوتبال امروزه یک شغل است و اگر
مسئولان تشخیص می دهند که اجرای آن در ماه مبارک رمضان ضرورت دارد و اگر روزه داری
برای فوتبالیستی که در این ماه مسابقه می دهد سخت یا شاق است می تواند از سفر شرعی
استفاده کند و البته مانند دیگر مشاغل سخت است.
به هر حال این نمونه ای بود از استفاده ابزاری
از دین و توجه بیش از حد به امور ظاهری و ظاهرسازی و ... و عالمان دین باید به این
امور توجه داشـه باشند و به جای پرداختن به اموری که در شان و تخصص آنان نیست، به
امور اصلی دین که اخلاق و شریعت و حقوق انسان هاست بپردازند.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر