امام علی(ع) خطاب به مالک اشتر نخعی می فرماید:
«ای مالک ... هرگز نیکوکار و تبهکار در نظر تو
یکسان نباشند چرا که این کار نیکوکاران را به نیکوکاری بی میل و تبهکاران را به
تبهکاری تشویق می نماید. با هر کدام مطابق کردارشان برخورد کن. و بدان که هیچ چیز
به اندازه نیکی والی به رعیت، و کاستن از بار رنج آنان، و اجبار نکردن آنان به
کاری که بر عهده آنان نیست، سبب اعتماد و حسن ظن والی به رعیت نمی شود. باید چنان رفتار
کنی که حسن ظن به مردمت را در پی داشته باشد؛ زیرا این خوش گمانی و اعتماد به مردم
رنج بسیاری از تو بر می دارد. حسن ظن و اعتماد به کسی شایسته تر است که از آزمایش
او نیکو بیرون آمده ای و بدگمانی و بی اعتمادی به کسی شایسته تر است که از آزمایش
او ناموفق بیرون آمده ای» (نهج البلاغه، نامه 53، ش 34-37).
بزرگ ترین نعمت برای یک نظام حکومتی آن است که
بتواند به ملت خود تکیه کند و به آنان اعتماد داشته باشد. چنین حکومتی دارای
اقتدار واقعی است و آفات کم تر می تواند به آن لطمه بزند و توفان ها و سیلاب ها
نمی تواند به راحتی ریشه آن را در آورد، چرا که ریشه در اعماق دارد. نظامی که توده
های مردم دفاع از آن را وظیفه دینی و ملی و انسانی و اخلاقی خود بدانند، و برای آن
هزینه کنند و از بذل جان و مال و حیثیت خود در راه حفظ آن دریغ نکنند، از بهترین
سنگر و حفاظ و زره و پناهگاه برخوردار است. اما حکومتی و نظامی که این را نداشته
باشد یا باید به سر نیزه نیروهای نظامی خود تکیه کند و با استفاده از قدرت چکمه
پوشان در بین مردم وحشت ایجاد کند و آنان را به زور آرام و تسلیم نماید، و یا
اینکه به بیگانگان تکیه و اعتماد کند و مملکت خود را به آنان بفروشد تا چند صباحی
به حکومت خود ادامه دهد.
اما نه سر نیزه چکمه پوشان و نه قدرت های بیگانه هیچکدام
مأمن و پناهگاه مطمئن و دستگیره و جای پای محکمی نیستند. صفحات متعددی از تاریخ
سرنوشت ناخوشایند این حکومت های پوشالی را نقل کرده و خود نیز شاهد بوده ایم که
حکومت هایی که به مردم خود تکیه نداشته اند چگونه سرنگون شده و چه سرنوشت بدی
داشته اند و چه نام بدی از آنان مانده است. تکیه و اعتماد به سر نیزه و بیگانگان به
اندازه چنگ زدن به تار عنکبوت برای نجات از سقوط و چسبیدن به خزه ای بر روی آب
برای نجات از غرق شدن کارساز است.
اما این نعمت اعتماد و تکیه بر مردم چگونه حاصل
می آید؟ پاسخ این است که این اعتماد و تکیه در صورتی حاصل می شود که مردم به حکومت
اعتماد داشته باشند و آن را از آنِ خود و خدمتگزار خود بدانند. در واقع این اعتماد،
متقابل است و حکومتی می تواند به مردمش اعتماد کند که پیش تر اعتماد آنان را جلب
کرده باشد. اما چگونه می توان اعتماد مردم را جلب کرد؟ در اینجاست که بسیاری از
حکومت ها و نظام ها خطا می کنند و گمان می کنند با تبلیغات گسترده و راه انداختن
هیاهو و جار و جنجال می توانند این اعتماد را به دست آورند. آنان گمان می کنند که
انحصاری کردن همه بلندگو ها و قطع صدای هر مخالف و منتقد باعث می شود که مردمی که
بمباران تبلیغاتی میشوند و تنها تعریف و تمجید از خدمات و کارهای بزرگ حاکم و
حکومت را می شنوند و هیچ صدای منتقد و مخالفی را نمی شنوند، به حکومت اعتماد می
کنند و این مردم پشتوانه حکومت هستند یا حداقل ساکتند و اعتراض نمی کنند و
نابسامانی ها و نارسایی ها را تحمل می کنند. اما این حکومت ها غافل از آنند که در
گام نخست، اعتماد نخبگان و تحصیل کردگان و انسان های فهیم و آزاده را از دست می
دهند و هرچند ممکن است چند صباحی بتوان بین توده ها و نخبگان فاصله انداخت و با
زندانی و حصر و مانند آن مردم را از آنان جدا کرد، اما این ابزار چون کفی بر روی
آب است و به زودی بی ارزشی اش آشکار می شود و حقیقت برای مردم آفتابی می گردد.
امام علی(ع) راه دیگری به مالک اشتر پیشنهاد می
کند. راه جلب اعتماد مردم پایبندی به اصول دینی و انسانی و اخلاقی است. مردم حکومت
ها را آزمایش می کنند و به حکومتی اعتماد می کنند که از آزمایش آنان سربلند بیرون
آید. مردم را چند روزی می توان فریب داد. دروغ و خدعه و پشت هم اندازی چند صباحی
در اقشاری از مردم کارآیی دارد. چند روزی می توان به مردم گفت که وضع اقتصادی
روبراه است و ما در حال پیشرفتیم و به زودی به یکی از قدرت های اقتصادی دنیا تبدیل
می شویم. می توان گفت که ما در صنعت چنان پیشرفت کرده ایم که همه دنیا به حال ما
غبطه می خورد. می توان گفت که ما برای همه دنیا برنامه داریم و کشورهای مختلفی
برای گرفتن برنامه به ما مراجعه کرده و می کنند. می توان گفت که ما بیش از همه جا
حقوق بشر را رعایت می کنیم. می توان گفت که ما زندانی سیاسی نداریم و ...
با این سخنان شاید بتوان تعدادی از مردم را برای
مدتی فریب داد و حمایتشان و اعتمادشان را جلب کرد. اما این فریب ها و دروغ ها برای
نخبگان و قشر وسیعی از جامعه از همان ابتدا مضحک و خنده دار است و چند روز بعد
توده ها نیز نسبت به آن آگاهی می یابند.
امام علی(ع) می فرماید راه درست این است که برای
حکومت، تنها نیکوکاری و خدمت و اصول انسانی مهم باشد و نیکوکاران را تشویق و ترغیب
کند و از تبهکاری و تبهکاران دوری کند و به این دلخوش نباشد که این تبهکاران ممکن
است به گونه ای به کار حکومت بیایند و برای مثال نقادان و مخالفان را ساکت کنند.
این کار باعث می شود که مردم به حکومت و نظام اعتماد نکنند و آن را دینی و انسانی
ندانند.
امام(ع) می فرماید که اگر حکومت می خواهد به
مردم اعتماد و تکیه کند باید اعتماد آنان را جلب کند و اعتماد آنان با سه چیز جلب
می شود. یکی اینکه با مردم خوشرفتاری کند و آنان را ولی نعمت خود بداند و به آنان
احترام بگذارد. بزرگ ترین بی احترامی به مردم فریب دادن آنان است. وقتی حاکمی به
مردم می گوید که هیچ گرانی و تورمی در کار نیست، در واقع نه تنها به عقل و شعور
ملت خود، بلکه به حس آنان توهین کرده است.
گرانی و تورم چیزی است که مردم با گوشت و پوست و تمام حواس خود لمس می کنند.
حکومتی که دائما مردم را فریب می دهد و با وعده های توخالی آنان را سرگرم می کند
به مردم خود احترام نمی گذارد. اعتماد مردم در صورتی جلب می شود که صداقت را در
رفتار و کردار مسئولان بینند و آنان را خدمتگزاران واقعی دین و ملت و مملکت
بدانند.
نکته دومی که امام(ع) برای جلب اعتماد مردم
گوشزد می کند این است که مردم شاهد این باشند که حکومت در پی کاهش درد و رنج آنان
است و می خواهد مشکلات آنان را حل کند. ممکن است برخی از مردم از گرفتن مبلغی از
دست حکومت شادمان بشوند، اما پس از چند روز خواهند دید که این عمل حکومت به واسطه
سیاستی بوده که شغل و کار و رونق اقتصادی و کشاورزی را از بین برده است. این سیاست،
خدمت به مردم نبوده است بلکه خیانت به آنان بوده است. ممکن است حکومتی با واردات
بی رویه کالاهایی که امکان تولید آنها در داخل وجود دارد برای مدتی فراوانی و
ارزانی ایجاد کند، اما بزودی مردم خواهند فهمید که بر سر آنان کلاه رفته و قضیه
«خر برفت مولانا» برای آنان تکرار شده و سرمایه هنگفت ملی آنان برای نابودی صنعت و
کشاورزی آنان صرف شده و جیب خارجی ها را پر کرده است.
نکته سومی که امام(ع) برای جلب اعتماد مردم بیان
می فرماید این است که حکومت، مردم را به کاری که وظیفه آنان نیست وادار نکند. آنان
را بی جهت به خیابان نکشد و با هیاهو مجبور نسازد که به دنبال اتومبیل انسانی
مانند خود بدوند. او را به نوشتن نامه در خواست و گدایی مجبور نسازد. آنچه را که
شرع و دین برای او مجاز و مشروع دانسته بر او ممنوع و حرام نگرداند و ...
به هر حال امام (ع) می فرماید راه جلب اعتماد
مردم که مقدمه اعتماد حکومت به مردم است این است که حکومت به جای فشار و اجبار
مردم و به جای فریب مردم، به اصول دین و اخلاق در عمل پایبند باشد و به مردم صادقانه
خدمت کند و مصلحت آنان را در نظر بگیرد و در پی حل مشکلات آنان باشد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر