۱۳۸۹ شهریور ۲۳, سه‌شنبه

راز بقاء

هفته‌نامه پرتو سخن، نشريه موسسه امام خميني‌(ره) ، در شماره اخير خود (17/6/89) مصاحبه‌اي را از دبير اجرايي خود آورده است. در اين مصاحبه پاسخ به يك سوال، كه اشاره‌اي به نشريات چند ساله اخير داشت، نظرم را جلب كرد:  
سوال: هفته نامه پرتو چه جايگاهي در بين مردم دارد؟
پاسخ: از زماني كه ما اين هفته نامه را با دست خالي و با همين چند نفر دوستان شروع كرديم بسياري از مطلوعات با بودجه‌هاي كلان آمدند و چند روزي هم خودي نشان دادند و الان نه تنها خودشان بلكه استخوان‌هايشان هم پوسيده ولي اين هفته نامه به لطف خدا همچنان پابرجاست و با همه تبليغات زيادي كه برخي دشمنان عليه آن انجام دادند در بين نخبگان جايگاه ويژه‌اي دارد و از همه مهم‌تر برخي رسانه‌هاي مكتوب كشور بيش از 60 درصد مرجوعي دارند ولي خدا را شكر پرتو در وضعيت مناسبي قرار دارد.
با برخي از سخنان آقاي دبير مانند اينكه دشمنان، چه كساني هستند و چه تبليغاتي عليه اين نشريه انجام دادند، و اينكه اين نشريه در ميان نخبگان جايگاه ويژه‌اي دارد، كاري نداريم؛ چرا كه براي مثال ممكن است، مانند بسياري از امور ديگر، تعريف جديدي از نخبه ارائه شود. بنابراين كاري با موفق بودن يا نبودن اين نشريه نداريم. صرفا به رمز و راز ماندگاري آن اشاره مي‌كنيم.
ايشان به اين نكته اشاره كرده كه اين نشريه باقي مانده و ديگر نشريات از بين رفته‌اند و گويا اين افتخاري براي اين نشريه است و اين امر، حاكي از موفقيت دست‌ اندركاران و نیز لطف الهي است. اما سخن ما اين است كه ديگر نشرياتي كه به قول شما استخوان‌هايشان پوسيده، نه در حرفه خود ضعيف ‌تر از دست اندركاران آن نشريه بوده‌اند، و نه لطف الهي كم‌تر شامل حال آنان بوده است. علت پوسيدن استخوان آنها يكي از دو آفت زير بوده كه شما به لطف خدا نسبت به هر دو آفت بيمه بوده‌ايد:
1- در بيشتر موارد آن نشريات تعطيل مي‌شده و دست اندركاران آنها احيانا به زندان مي‌افتاده‌اند. لازم است به آقاي دبير محترم ماجراي تحصن در مسجد اعظم قم را ياد‌آوري كنم. آن حادثه، که شما از سران آن بوديد، به اين خاطر ايجاد شد كه در يكي از نشرياتي كه استخوانش پوسيد، كاريكاتوري آمده بود كه در آن واژه «استاد تمساح» به كار رفته بود و اين كلمه بر وزن نام يكي از اساتيد بود. اينجانب به هيچ وجه كار آن روزنامه و كاريكاتوريست را نمي‌پسندم و تاييد نمي‌كنم. اما مي‌خواهم به اين اشاره كنم كه آن نشريات با اين جرم‌ها و جرم‌هايي بسيار كوچك‌تر از آن توقيف و تعطيل شده‌اند. اما شما بيمه هستيد. كافيست در آرشيو خود صفحه اول چند ماه اخير نشريه خود را ببينيد. شما راجع به ديگران چگونه و با چه الفاظي سخن مي‌گوييد و كسي با شما كاري ندارد! شما مجازيد كه هر لفظي را درباره شخصيت‌هاي با سابقه نظام به كار ببريد. شما مجازيد كه براي مرجع تقليد مردم الفاظ ناروا به كار ببريد. از اين جهت هيچ خطري متوجه شما نيست و قطعا ماندگاريد.
2- بسياري از نشرياتي كه آمده‌اند از همان ابتدا با مشكل اقتصادي روبرو بوده‌اند. اما شما هرگز چنين مشكلي را نداشته‌ايد. تا نفت هست و تا بيت المال هست و تا درب بر اين پاشنه مي‌چرخد قطعا شما ماندگاريد و قطعا استخوان غير شما مي‌پوسد. شما مجازيد كه از نشريه‌اي كه متعلق به يك موسسه عمومي است استفاده كنيد و درباره جناح خود سخن بگوييد و اشخاصي را كه مي‌خواهيد، تبليغ و افراد ديگر را تخريب كنيد. اين اعمال شما نه اشكال شرعي دارد و نه قانوني و نه خلاف اخلاق است!
آري! راز بقاي شما اين دو امر است و راز پوسيدن استخوان ديگران آن دو آفت.

۱ نظر:

  1. سلام...در زیبایی مطلب شکی نیست ولی ای کاش برای ایجاد یک چنین مطلبی مثلا عکس جلد این مجله را مینداختین تا کمی ایجاد تنوع در شکل وب کند....

    پاسخحذف