۱۳۸۹ شهریور ۳۰, سه‌شنبه

به نام قرآن، علیه قرآن


این روزها شاهد ابراز خشمی مقدس از سوی توده های مسلمان نسبت به جسارتی جاهلانه به حریم قدسی قرآن مجید توسط برخی از شهروندان آمریکایی و به بهانه سالگرد حملات یازدهم سپتامبر بودیم. جسارت به متن مقدس جمعیتی حدود 25% جمعیت جهان آنقدر نابخردانه و ناپسند بود که همانطور که دیدیم همه جهانیان، اعم از ارباب ادیان و سیاستمداران و... همه و همه آن را محکوم کردند. هر چند اینجانب، همانطور که در مقاله "جهالت جسارت به قرآن" بیان کرده ام، با بزرگ کردن بیش از حد این واقعه موافق نیستم و حتی پخش فیلم این جسارت را از سیمای جمهوری اسلامی خلاف مسلم شرع می دانم و عمل آن دسته از مراجع عظام را می پسندم که سکوت اختیار کردند، اما در اینجا میخواهم بگویم ممکن است که خود ما با عمل و سخن خود باعث وهن دین شویم که این جسارتی بدتر به دین و قرآن است. اعمال طالبان را در نظر بگیرید. آیا بریدن سر یک انسان به نام دین و پخش فیلم آن بیشتر به قرآن و اسلام ضربه نمی زند؟ آیا به زبان آوردن سخنانی زشت و رکیک آن هم از سوی شخصیت های مورد توجه و بی ادبی های کلامی به دین لطمه نمی زند؟ روزنامه رسمی و حکومتی ما به همسر رئیس جمهور یک کشور دیگر نسبت فساد و فحشا می دهد و بر موضع خود اصرار می ورزد(کیهان 6/6/89). آیا واقعا این عمل، که در نگاه جهانیان به شدت ناپسند آمد، مورد تایید شریعت و اخلاق دین مبین اسلام و آیات و روایات اسلامی است؟ سخن اینجانب درباره شخصیت آن زن یا همسر او یا مواضع آنان یا کشور آنان نیست. مواضع و شخصیت آنان هرچه باشد، آیا دین ما این گونه سخن گفتن را روا و جایز می شمارد؟
متون دینی ما فحاشی و نسبت ناروا به دیگران را به شدت رد کرده است:
پیامبر اسلام (ص) می فرماید:"خداوند بهشت را بر هر فحاش بد زبان بی شرمی که باکی ندارد چه گوید و چه شنود، حرام کرده است"(کافی، ج2، ص323).
و می فرماید:"یکی از بدترین بندگان خدا کسی است که به سبب بد زبانی و دشنام گویی اش، هم نشینی با او ناخوشایند باشد"(همان، ص325).
امام علی (ع) می فرماید:"انسان بزرگوار، هرگز دشنام ندهد"(غررالحکم، ح9478)
امام باقر میفرماید:"حربه فرومایگان، زشتگویی است"(بحارالانوار، ج78، ص185)
امام صادق(ع) می فرماید:"دشنام گویی و بدزبانی و دریدگی از نفاق است"(همان، ج79، ص113).
فردی که دوست و همنشین امام صادق است به مادر غلام خود دشنام می دهد و به او "مادر فلان" می گوید. امام با تعجب بر پیشانی خود زده می فرماید:"سبحان الله! به مادرش دشنام می دهی؟ به مادرش نسبت کار ناروا می دهی؟! من خیال می کردم تو مردی با تقوی و پرهیزکاری. معلومم شد در تو، ورع و تقوایی وجود ندارد".مرد گفت:"ای پسر پیامبر خدا، این غلام اصالتا سندی است... و مادر او یک زن مسلمان نبوده که من به او تهمت ناروا زده باشم".
امام فرمود:"مادرش کافر بوده که بوده. هر قومی سنتی و قانونی در امر ازدواج دارند. وقتی طبق همان سنت و قانون رفتار کنند، عملشان زنا نیست". امام بعد از این سخن، دوستی خود را با این فرد قطع کرد (کافی ج2، ص224، به نقل از مطهری، داستان راستان، ج1، 158-160).
حال اگر دین ما وسخن بزرگان ما این است، آیا روا است که در روزنامه رسمی و حکومتی ما این سخنان زشت و شرم آور آورده شود، هر چند درشت زبانی و ناسزاگویی، حتی نسبت به عالمان دین و مراجع تقلید و افراد با سابقه نظام در این روزنامه بی سابقه نیست.
به گمان من اعمال و سخنان اینگونه لطمه اش به دین و قرآن بیش از لطمه جسارت یک فرد جاهل در آن سوی دنیاست و ما وظیفه داریم که در مقابل آن عکس العمل نشان دهیم، اما با کمال تاسف نه تنها شاهد سکوتی ناخوشایند هستیم، بلکه شاهد تایید و تشویق، حتی از سوی نهادهای حوزوی، هستیم.
نشریه پرتو سخن، که در موسسه ای حوزوی که در راس آن یک استاد اخلاق حوزه است، منتشر می شود، نه تنها سخن آن روزنامه را تکرار می کند، بلکه مخالفان این گونه سخن گفتن را به همه چیز متهم می کند(17/6/89).
اگر در آن سوی دنیا جاهلی به قرآن جسارت کرده، که عمل او هرگز نمی تواند لطمه ای به قرآن بزند، در درون وطن ما و با هزینه بیت المال، لطمه ای جانسوز به دین و قرآن زده می شود و ما شاهد و ناظریم و اعتراض نمی کنیم و یا تایید می کنیم! و البته فریاد ما دفاع از چهره نورانی قرآن است و نه یک استراژی سیاسی. فریاد های دیگری نیز ممکن است شنیده شود که البته برای حل مشکلی که در روابط خارجی پیش آمده، باشد. فریاد برای دفاع از دین و قرآن در این زمینه باید دو ویژگی داشته باشد. یکی اینکه خود گوینده در سخن خود ادب و متانت را رعایت کند. کسی که خود، سخنان رکیک به زبان می آورد، چگونه فحاشی این روزنامه را محکوم می کند. و دیگر اینکه آیا این اولین بار است که این روزنامه با این ادبیات سخن گفته است؟ آیا از همین ادبیات بارها در رابطه با دیگران و از جمله مراجع تقلید استفاده نکرده است؟ اما دفعات قبل "منتقد منصف" تلقی می شد و جایزه می گرفت. مدافع قرآن باید بی ادبی و فحاشی را در همه جا و نسبت به همه کس محکوم کند.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر