در جامعه ما این جمله معروف شده که "سیاست ما عین دیانت ماست"، جمله ای که ظاهرا به مرحوم مدرس منسوب است. قصد من تحلیل این جمله نیست، بلکه می خواهم بگویم کسی که با چنین شعاری پا به عرصه اجتماع و حکومت می گذارد مدعی است که نوع حکومت داری من و نوع سیاست من با دین من منطبق است. حکومت امام علی (ع) یک حکومت برخاسته از دین است و اصول حاکم بر سیاست امام علی (ع) همان ذاتیات دین اسلام است. مهم ترین شعار امام علی عدالت است و مهم ترین دغدغه او اجرای عدالت است. و این عدالت در قرآن مجید هدف از بعثت انبیا شمرده شده است(حدید/25). پس سیاست علی برخاسته از دیانت اوست و منطبق با آن است. بدون تردید در دین مبین اسلام اخلاق، اساسی ترین رکن است به گونه ای که پیامبر اسلام هدف از رسالت خود را همین اخلاق می شمرد(كنزالعمال، ح5217؛ كيمياي سعادت، ج2، ص3).حکومت علی یک حکومت اخلاقی است، به این معنا که در هیچ جا و تحت هیچ شرایطی و به هیچ بهانه ای اخلاق زیر پا گذاشته نمی شود. راستی و صداقت از اصول اخلاقی اسلام است که بیش از هر چیز دیگر مورد تاکید قرار گرفته است. و علی (ع) حاضر نیست برای رسیدن به حکومت و اجرای عدالت یک جمله دروغ بگوید. علی می توانست پس از خلیفه دوم با گفتن یک جمله دو پهلو حکومت را به دست بگیرد، اما علی حکومت را برای اخلاق و عدالت می خواهد، چرا که این امور، ذاتی بی چون و چرای دین او هستند. حکومت نمی تواند خود را برخاسته از یک دین بداند و ذاتیات و ارکان اساسی آن دین را نادیده بگیرد.اگر این گونه باشد آن حکومت مدافع آن دین نیست بلکه دشمن خطرناک آن است.
اگر جامعه مدعی حکومت اسلامی است، باید مهمترین دغدغه او اخلاق باشد. نباید در آن، دروغ و اتهام و حیله و فریب وسیله پیشبرد امور باشد. نباید بی احترامی و هتک حرمت این و آن رواج داشته باشد. اما با کمال تاسف شاهد بی اخلاقی های دردآوری هستیم. و این درد وقتی کشنده می شود و وقتی بغض به گلوی انسان می آورد که بدترین بی اخلاقی ها را از ناحیه کسانی ببینیم که مدعی دین و اخلاقند. می خواهم نمونه ای از این بی اخلاقی را از نشریه ای بیاورم که متعلق به موسسه ای است که نه تنها خود را بیان کننده و مدافع اسلام می شمارد، بلکه می گوید تنها قرائت من از اسلام، اسلام واقعی است و هر قرائت دیگری ارتداد و کفر است.این نشریه، "پرتو سخن"، متعلق به موسسه امام خمینی است که درباره یک عالم دین شناخته شده ، که به لحاظ سیاسی با مسئولان آن موسسه همفکر نیست، اینگونه سخن می گوید(24/6/89):
لطف کریمانه رهبر انقلاب به علی محمد دستغیب اگر جامعه مدعی حکومت اسلامی است، باید مهمترین دغدغه او اخلاق باشد. نباید در آن، دروغ و اتهام و حیله و فریب وسیله پیشبرد امور باشد. نباید بی احترامی و هتک حرمت این و آن رواج داشته باشد. اما با کمال تاسف شاهد بی اخلاقی های دردآوری هستیم. و این درد وقتی کشنده می شود و وقتی بغض به گلوی انسان می آورد که بدترین بی اخلاقی ها را از ناحیه کسانی ببینیم که مدعی دین و اخلاقند. می خواهم نمونه ای از این بی اخلاقی را از نشریه ای بیاورم که متعلق به موسسه ای است که نه تنها خود را بیان کننده و مدافع اسلام می شمارد، بلکه می گوید تنها قرائت من از اسلام، اسلام واقعی است و هر قرائت دیگری ارتداد و کفر است.این نشریه، "پرتو سخن"، متعلق به موسسه امام خمینی است که درباره یک عالم دین شناخته شده ، که به لحاظ سیاسی با مسئولان آن موسسه همفکر نیست، اینگونه سخن می گوید(24/6/89):
"آيت ا... سيد علياکبر قرهباغي، عضو مجلس خبرگان رهبري، با اشاره به اظهارات و رفتار تحريک آميز محمدعلي دستغيب اظهار داشت: واقعيت اين است که آقاي دستغيب همواره سخناني را در خصوص کشور مطرح ميکند که هيچگاه صلاحيت سخن گفتن در مورد آن را نداشته است.
وي با بيان اين که اظهارات دستغيب هيچ ربطي به مجلس خبرگان ندارد، افزود: به طور قطع مجلس خبرگان در مقابل رفتارهاي دستغيب ساکت نخواهد نشست؛ او عادت کرده که سخنان بيمورد بگويد.
به گزارش فارس، عضو مجلس خبرگان رهبري با بيان اين که دستغيب حضور در مجلس خبرگان را مديون عنايت و لطف مقام معظم رهبري است، خاطرنشان کرد: در گذشته دستغيب حرفهاي بي مورد بر زبان جاري ميکرد و زماني که برخي از نمايندگان مجلس خبرگان تصميم گرفتند وي را از اين نهاد اخراج کنند با مخالفت مقام معظم رهبري مواجه شدند.
قرهباغي با ذکر اين مثال که اگر کودکي از روي بيعقلي به مقدسات الهي و شرعي اهانت کرد، بايد تنها در مقابل آن سکوت کرد، گفت: من اظهارات دستغب را از روي رفتارهاي افراطي وي ميدانم و از آن جا که او فاقد صلاحيت سخن گفتن درباره مجلس خبرگان و کشور است؛ بهتر است به اين مسائل کم تر بپردازيم و او را به حال خودش رها کنيم".
در این خبر یا گزارش، نکاتی درباره جایگاه مجلس خبرگان رهبری و شان و وظیفه آن است که جای بحث بسیار دارد و به دلائلی به آن نمی پردازم. سخن این جانب این است که"علی محمد دستغیب کیست؟".آیا اگر کسی با ما به لحاظ سیاسی همفکر بود "آیت الله"، "آیت الله العظمی"، "علامه"، "آیت الله علامه" و مانند آن است و اگر این گونه نبود مجازیم که نام او را هرگونه خواستیم ببریم و با هر ادبیاتی که خواستیم درباره او سخن بگوییم؟ آیا واقعا سیاست ما برخاسته از دیانت ماست؟ آیا ربطی بین سیاست و دیانت ما وجود دارد؟ اگر اعمال ما این است آیا بهتر نیست که چهره نورانی دین را مخدوش نکنیم و حداقل اعمال خود را به دین منتسب نسازیم؟
در این خبر یا گزارش، نکاتی درباره جایگاه مجلس خبرگان رهبری و شان و وظیفه آن است که جای بحث بسیار دارد و به دلائلی به آن نمی پردازم. سخن این جانب این است که"علی محمد دستغیب کیست؟".آیا اگر کسی با ما به لحاظ سیاسی همفکر بود "آیت الله"، "آیت الله العظمی"، "علامه"، "آیت الله علامه" و مانند آن است و اگر این گونه نبود مجازیم که نام او را هرگونه خواستیم ببریم و با هر ادبیاتی که خواستیم درباره او سخن بگوییم؟ آیا واقعا سیاست ما برخاسته از دیانت ماست؟ آیا ربطی بین سیاست و دیانت ما وجود دارد؟ اگر اعمال ما این است آیا بهتر نیست که چهره نورانی دین را مخدوش نکنیم و حداقل اعمال خود را به دین منتسب نسازیم؟
موفق و موید باشید
پاسخحذفسلام رفیق
پاسخحذفداری حسابی پاتو میکنی تو کفش استادو موسسه و پرتوپلا ( ببخشید، پرتو سخن). ادامه بدی میفرستیمت تو همون زباله دان تاریخ که بقیه رو فرستادیم.استخونات رو هم خورد میکنیم که زودتر بپوسند. حالیت شد یا حاج حسین رو بفرستم؟
کوروش مصباح زاده گرمساری اصل