شکی نیست که دستگاه قضا در هر نظامی مسئول حفظ
نظام از فساد و خلافکاری است و نظامی که از یک دستگاه قضایی و قاضیان و مجریان
سالم و درست و قوی برخوردار باشد تا حد زیادی در مقابل فساد و تباهی بیمه است.
دستگاه قضا مسئول اجرای عدالت است و نظامی که قضایش عادلانه باشد قطعا به عدالت
نزدیک و از ظلم و ستم دور است و همین باعث استحکام و بقا و ماندگاری نظام می گردد.
در مقابل نظامی که دستگاه قضایش فاسد باشد هیچ امیدی به آن نیست و دیر یا زود از
هم می پاشد. گلبول های سفید در خون انسان مسئول حفاظت از بدن و مبارزه با میکروب
ها و منشا فساد است. بدنی که گلبول های سفید آن وظایف خود را انجام نمی دهند محکوم
به نابودی است، تا چه رسد به اینکه گلبول های سفید خود منشا فساد و تباهی باشند.
این مثال اهمیت قاضی و دستگاه قضا را نشان می دهد. امام علی(ع) در فرازی از
عهدنامه مالک اشتر به نصب قاضی و شرایط ویژه او و نظارت بر او تاکید ویژه می کند:
«ای مالک... برای قضاوت در میان مردم برترین شخص
نزد خود را برگزین، کسی که مراجعه فراوان و تنگنای کار او را به ستوه نیاورد و
مشاجره مدعیان پرونده او را خشمگین نسازد، و بر اشتباه پافشاری نکند، و بازگشت به
حق، پس از آگاهی نسبت به آن، برای او دشوار نباشد و دندان طمع را کشیده باشد؛ در
شناخت مطلب به تحقیق اندک رضایت ندهد، و در شبهات از همه محتاط تر عمل کند، و در
یافتن دلیل از همه بیشتر پافشاری کند، و از مراجعه پیاپی طرفین دعوا خسته نشود. در
کشف حقایق از همه سبکبال تر و پس از آشکار شدن حقیقت، در فصل خصومت از همه برنده
تر باشد. کسی باشد که مدح و ستایش زیاد او را فریب ندهد و چرب زبانی او را منحرف
نسازد و چنین کسانی بسیار اندکند! پس از انتخاب قاضی، قضاوت های او را به دقت زیر
نظر بگیر، و در بذل مال به او گشاده دست باش، چندان که نیازش را بر آورده سازد و
احتیاجش به مردم نیفتد. مقام او را نزد خود چنان بالا ببر که نزدیکان تو به نفوذ
در او طمع نکنند و در نزد تو از آسیب و توطئه آنان در امان باشد. درباره اموری که
به تو گوشزد کردم بسیار تامل کن، چرا که این دین در دست بدکاران اسیر بوده است.
آنان به نام دین به هواپرستی پرداخته و آن را ابزاری برای رسیدن به دنیای خود قرار
داده بودند» (نهج البلاغه، نامه 53، ش66-71).
امام(ع) میفرماید کسی که شرط قضاوت را داشته باشد
و بتواند این بار سنگین را بر دوش کشد بسیار اندک است. برای اجرای عدالت یک چنین
انسان هایی لازم است و یک نظام صالح و حاکم پارسا وظیفه دارد یک چنین انسان هایی
را به امر قضا بگمارد.
اجرای عدالت کار آسانی نیست و تنها از انسانی
ساخته است که بر نفس خود غلبه داشته باشد و اصول اخلاقی ملکه او شده باشد. اجرای
عدالت تنها از دست انسان های عادل ساخته است و نه انسان های ظالم و فاسق. اما
گماشتن انسان های والا و وارسته و عادل به امر قضاوت در نظامی ممکن و میسر است که
نخواهد از امر قضا برای اهداف سیاسی خود استفاده کند. امام علی(ع) به مالک اشتر می
فرماید قاضی را پس از گزینش سخت، از نظر مالی به خوبی تامین و نیز اعتبار و احترام
او را حفظ کند. همه اینها برای این است که قاضی مستقل باشد. تنها قاضی مستقل می
تواند عدالت را اجرا کند. اما برخی از حکومت ها قاضی و دستگاه مستقل نمی خواهند،
چرا که قاضی مستقل در خدمت اهداف حاکم نیست و در پی اجرای عدالت است. به همین جهت
در این حکومت ها به جای انسان های با صلاحیت و متخلق و عادل، انسان های ضعیف و
دنیاپرست و فاسق به امر قضاوت گماشته می شوند. در این حکومت ها قضاوت، بویژه برای
مخالفان و منتقدان، صوری است و مجازات افراد از قبل و در جای دیگر تعیین شده است.
همچنین دسته دیگری هستند که برخلاف مخالفان و منتقدان، مداح حاکم و حکومت و نزدیک
به او هستند. اینها نیز جرمهایی مرتکب می شوند. جرم مخالفان و منتقدان نقادی و
بیان اشکالات حکومت است و جرم دوستان حکومت دست اندازی به بیت المال و اختلاس های
کلان و فساد های بزرگ دیگر. این افراد نیز گاهی جرمشان برملا می شود وباید به صورت
صوری هم که شده محکمه تشکیل شود. در اینجا نیز قضاوت و دادگاه جدی نیست و حکم در
جای دیگری صادر شده است. کار قاضی سرپوش گذاشتن و توجیه فسادهای موجود در حکومت
است.
بدین سان حکومت های فاسد و ظالم و خودکامه به
قاضیان دنیا پرست و فاسق و دین فروش نیاز دارند و در این حکومت ها یک نظام قضایی
به وجود می آید که در آن از عدل و داد خبری نیست. در این نظام ها قاضی هیچ یک از
شرایطی که امام علی(ع) بیان فرمود، ندارد. اگر آن حضرت فرمود که قاضی باید برترین
افراد جامعه باشد، در چنین نظام هایی قاضی بدترین و پست ترین افراد جامعه است.
افرادی که حاضرند انسانیت خود را به راحتی زیر پا بگذارند و دین و آخرت خود را به
مبلغ ناچیزی بفروشند.
به هر حال قضاوت در دین مبین اسلام امری بسیار
مشکل است و تنها انسان های بزرگ می توانند حق آن را ادا کنند. پیامبر خدا(ص) می
فرماید: «هر کس به داوری کردن میان مسلمانان مبتلا شود، باید در نگاه کردن ها و اشاره
کردن ها و جای نشستن و نحوه نشستن خود نسبت به آنها یکسان رفتار کند» (کنز العمال،
ح15032). امام علی(ع) به شریح قاضی می فرماید: «میان مسلمانان در نگاه کردن و سخن
گفتن و نشستنت برابری را رعایت کن، تا نزدیکانت به جانبداری تو امید نبندند و
دشمنانت از دادگری تو نومید نشوند» (وسائل الشیعه، ج18، ص155). و باز آن حضرت خطاب
به شریح قاضی می فرماید: «در مجلس قضاوت با کسی در گوشی سخن مگو و اگر خشمگین شدی،
بر خیز و در حال خشم هرگز داوری مکن» (کافی، ج7، ص43).
امام علی(ع) فردی به نام ابو الاسود دُؤَلی را
که منصب قضا را داشت از منصب خود عزل کرد. این فرد از حضرت می پرسد که مگر او
مرتکب خیانت یا جنایتی شده است که او را عزل کرده است؟ امام می فرماید: دیدم که
صدایت را از صدای خصم بالاتر می بری» (مستدرک الوسائل ، ج17، ص395).
به هر حال قاضی مجری عدالت است و دستگاه قضای یک
نظام مسئول ایجاد عدالت و برطرف کردن ظلم و ستم و تضییع حقوق در جامعه است. قاضی
باید چنان مستقل و قوی و شجاع و خداترس باشد که جلوی هرگونه تضییع حق را بگیرد.
اوست که مسئول حفاظت از حقوق انسان ها و جلوگیری از ظلم و ستم به آنهاست. قاضی
ابزاری در دست حکومت برای اجرای مقاصد او نیست بلکه وظیفه او دفاع ازحقوق یکایک
ملت است. بار سنگین قضاوت را انسان هایی بزرگ و وارسته و شریف و متخلق و عادل می
توانند به دوش بکشند و اسلام یک چنین قاضیانی را می خواهد. دستگاه قضای یک نظام
نشان دهنده این است که آن نظام چه میزان اسلامی و دینی است و چه میزان شیطانی. اگر
دغدغه اصلی اش حفظ و رعایت و ادای حقوق انسان ها و اجرای عدالت باشد نشان می دهد
که نظامی که در آن کار می کند دینی و اسلامی است و اگر دغدغه اصلی اش اجرای سیاست
های حکومت و نظام و توجیه و پرده پوشی حق کشی ها و بی عدالتی های آن است، نشان می
دهد که آن نظام هیچ ارتباطی با دین و خدا ندارد.
نگاشته
مرتبط:
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر