اداره یک کشور و یک ملت علاوه بر علم و دانش و
علاوه بر نیت پاک و درست به امر دیگری نیاز دارد که سیاست و تدبیر خوانده می شود.
این سیاست و تدبیر با دانش و علم سیاست متفاوت است و ممکن است کسی بالاترین درجه
تحصیل در این رشته را داشته باشد، اما مدبر نباشد و در واقع سیاست دانی به عنوان
یک رشته تحصیلی غیر از سیاست مداری است. تدبیر و سیاست بیش از اینکه یک علم باشد
یک روحیه و خلق است که در هنگام عمل به کار می آید. به هر حال اداره یک کشور به
صورتی درست انجام نمی گیرد مگر اینکه دولتمردان آن مدیر و مدبر و سیاستمدار باشند.
امام علی(ع) می فرماید: «سوء تدبیر، موجب ویرانی
است» و میفرماید: «حسن تدبیر و پرهیز از حیف و میل، از حسن سیاست است» و می
فرماید: « آفت زمامداران، ناتوانی در سیاست است» و می فرماید: «حسن سیاست، موجب
پایندگی ریاست است» و می فرماید: «حسن سیاست، مایه استواری مردم است» و می فرماید:
«سبب زوال حکومت ها سوء تدبیر بوده است» و می فرماید: «اندک همرا ه با تدبیر
پایدارتر از زیاد همراه با تبذیر است» و میفرماید: «علت نابودی، تدبیر نامناسب و
بد است» و می فرماید: «پایداری زندگی مطلوب به اندازه گیری صحیح است و ملاک
پایداری تدبیر نیکو است» (غرر الحکم، ح5571 و 4831 و 3931 و 4820 و 4818 و 8096 و
8079 و 8088 و 8084).
سیاست و تدبیر به معنای تصمیم درست و به جا و
مناسب در هر لحظه و برنامه ریزی دقیق برای اداره کشور است. بدون برنامه ریزی و
سیاستگزاری درست و تصمیم های لحظه ای و بدون فکر تنها سرمایه ها و امکانات نابود
می شود. اینکه دولتی آمار بدهد که در یک جلسه سه ساعته چند صد طرح به تصویب رسیده،
که برای هر مصوبه یکی دو دقیقه بیشتر وقت نبوده، حاکی از کار آمدی یک دولت نیست.
حتی اگر گفته شود قبل از آن جلسه هر یک از طرح ها کارشناسی شده و تنها در آن جلسه
تصویب نهایی شده، باز توجیه مناسبی نیست و حتی قرائت یک طرح و فکر درباره آن بیش
از این مقدار وقت و تامل می خواهد.
وقتی این افتخار دولتی می شود که آمار مصوبات
جلساتش را بالا ببرد و به رقم دهها و صدها برساند، باید منتظر این بود که حتی اگر
این دولت یک بودجه افسانه ای در دست داشته باشد، همه را بر باد دهد و فقر و بدبختی
و بیکاری و ... را برای ملت خود به ارمغان آورد. پیامبر خدا(ص) می فرماید: «آرامش
از صفات خداست و شتابزدگی از صفات شیطان» (المحاسن، ج1، ص340) و امام علی(ع) می
فرماید: «با شتابزدگی لغزش ها زیاد می شود» (غرر الحکم، ح9470) و امام صادق(ع) می
فرماید: «آرامش و درنگ، سلامت از خطا و لغزش را در پی دارد و شتابزدگی پشیمانی را»
(الخصال، ج2، ص142).
امام علی(ع) در فرازی از عهدنامه مالک اشتر
مصادیقی از سیاست و تدبیر را بیان می فرماید:
«ای مالک ... مبادا در کاری که وقت آن فرا
نرسیده شتاب کنی، یا در کاری که وقت آن رسیده سستی ورزی و یا در چیزی که هنوز روشن
نیست لجاجت و اصرار ورزی و یا در امری که واضح و آشکار است کوتاهی کنی! هر چیزی را
سر جای خود قرار بده و هر کاری را در زمان مناسب آن به انجام برسان ... باد غرورت،
جوشش خشمت، تجاوز دستت و تندی زبانت را در اختیار خود بگیر و کنترل کن و با پرهیز
از شتابزدگی و با فروخوردن خشم، خود را آرامش ده تا خشم فرو نشیند و اختیار نفس در
دست تو قرار گیرد. و تو بر نفس مسلط نخواهی شد مگر اینکه بسیار به یاد قیامت و
بازگشت به سوی خدا باشی» (نهج البلاغه، نامه 53، ش148 و 150-151).
حکومت و دولتی موفق و کارآمد نیست که تعداد
مصوبات جلساتش یا تعداد مسافرت های داخلی و خارجی اش زیاد باشد. دولتی موفق نیست
که مدعی شود چند ساعت در شبانه روز می دود و رئیس آن در امور جزئی دخالت می کند و
... اینها همان شتاب و عجله ای است که با درنگ و تامل و تفکر ناسازگار است. کارهای
مهم مملکت بیش از اینکه به دویدن و شتابزدگی نیاز داشته باشند، به تامل و تفکر و
کارشناسی نیاز دارند تا سرمایه های کشور به هدر نرود. قدرت و توانایی بیش از اینکه
با به کارگیری دست و بازو و زبان و ... حاصل آید با به کارگیری عقل و خرد به دست
می آید. امام علی(ع) می فرماید: «بهترین توانگری، خردورزی است» (نهج البلاغه، حکمت
38) و می فرماید: «قدرت و کارایی دلیل و برهان، بسیار بیشتر از قدرت و کارایی زور
است» (غرر الحکم، ح7869).
حکومت و دولتی موفق و کارآمد است که اهل برنامه
و کارشناسی باشد. چنین دولتی هر کاری را به موقع خود و پس از تامل و تدبر کافی
انجام می دهد. حکومتی که پیش از تامل و مطالعه درباره حوادث موضع گیری می کند و
هنوز ساعتی از حادثه ای نگذشته که درباره آن اظهار نظر، و به صورتی دقیق عوامل آن
را معرفی می کند، تدبیر ندارد و کارهایش را از روی سیاست پیش نمی برد. دولتی که با
شتاب و عجله هر بحران یا مشکلی را به دولت های خارجی یا منتقدان و مخالفان داخلی
نسبت می دهد و حاضر نیست بپذیرد که ممکن است در جایی سیاست او خطا و غلط بوده،
چنین دولتی به فرموده امام علی(ع) باد غرور دارد و اگر بخواهد مملکت را درست اداره
کند و سیاست درستی در پیش بگیرد باید ابتدا فکری به حال باد غرور و کبر و نخوت خود
کند.
حکومتی که حاکمان آن به اندک چیزی چنان خشمگین
می شوند که کنترل خود را از دست می دهند و الفاظی را در رابطه به منتقدان و
مخالفان خود و نیز زمامداران و دولت های کشورهای خارجی به کار می برند، که نه تنها
در عرف دیپلماتیک معمول نیست، بلکه از عرف مردم معمولی پایین تر است، چگونه می
توانند برای یک کشور در دنیای امروز سیاستگزاری کنند؟ کسی که هیچ کنترلی بر زبان
خود ندارد و از الفاظی برای منتقدان خود استفاده می کند که عرف جامعه آن را بدترین
توهین حساب می کند، چنین انسانی بر خود مسلط نیست و نه تنها از اخلاق دینی و
انسانی بهره ندارد، بلکه از عدالت بی بهره است، چگونه صلاحیت تدبیر و اداره جامعه
را دارد؟
به هر حال امام علی(ع) می فرماید امور با فکر و
اندیشه و با پرهیز از شتاب و عجله و با تسلط بر خویشتن انجام می شود. تسلط بر
خویشتن می طلبد که به امور پرهیزگارانه و پارسایانه نظر شود و نه اینکه به مخالف
هر چه خواستی بگویی و از موافق، حتی اگر جرم و خیانت او اثبات شده باشد، دفاع کنی.
امام(ع) فرمود چیزی را که روشن نیست درباره آن لب فرو بند و چیزی را که روشن است
درباره آن اقدام کن. اما گویا برخی از حکومت ها و نظام ها درست عکس این را عمل می
کنند و نسبت دادن اموری را که هرگز روشن نیست و بلکه خلاف آن روشن است، به مخالفان
و منتقدان جایز و روا می دانند و از سوی دیگر پیگیری و سخن گفتن درباره خیانت های
آشکار و روشن موافقان و طرفداران خود را جرم به حساب می آوردند.
از سخن امام(ع) بر می آید که حکومت و نظام باید
برای همه چیز برنامه داشته باشد و مشکلات مردم در یک نظام کارآمد به صورتی خودکار
انجام پذیرد. اما پرسش مهمی که اینجا مطرح می شود این است که دولتی که افتخارش این
است که روزانه بیش از سی هزار نامه از مشکلات مردم دریافت می کند چه اندازه کارآمد
است؟ آیا چنین دولتی را نباید به طور کامل ناتوان و ناکارآمد به حساب آورد. به
گفته مسئول یک دولت روزانه بیش از سی هزار نفر از انجام مشکلات خود در چارچوب رایج
اداری کشور مایوس می شوند و به دولت نامه می نویسند. آیا این یک فاجعه است یا یک
افتخار؟!
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر