۱۳۹۱ مرداد ۲۸, شنبه

فطر، عید آزادگی و پاکیزگی روح و روان

هدف اصلی دین ساخته شدن انسان است و این ساخته شدن در متون دینی با تعابیر مختلفی بیان شده است. یکی از این تعابیر که در قرآن مجید بسیار زیاد و به صورتی ویژه مورد استفاده قرار گرفته، واژه «تزکیه» به معنای تطهیر و پاکیزه کردن، است. از آیات متعددی از قرآن مجید بر می آید که همه سعادت و رستگاری انسان در گرو همین تزکیه یا تطهیر نفس است. این مطلب به گونه ای در قرآن مجید مطرح شده که هیچ مساله دیگری اینگونه مطرح نشده است. خداوند تعالی برای بیان برخی از امور قسم می خورد، اما معمولا امور مهم با یک یا دو قسم بیان می شود. اما برای بیان نکته فوق، یعنی وابستگی سعادت به تزکیه و تطهیر نفس، خداوند یازده قسم می خورد و سپس این نکته را در عبارتی کوتاه بیان می کند: 
«سوگند به خورشید و تابندگی اش و سوگند به ماه هنگامی که در پی خورشید آید. سوگند به روز چون [زمین را] روشن گرداند و سوگند به شب چون پرده بر آن پوشد. سوگند به آسمان و آن کس که آن را بر افراشت و سوگند به زمین و آن کس که آن را گشود. و سوگند به نفس و آن کس که آن را درست کرد؛ سپس پلیدکاری و پرهیزگاری اش را به آن الهام کرد، که هر کس آن نفس را پاکیزه گردانید قطعا رستگار شد، و هر کس آلوده اش ساخت زیانکار شد» (شمس/1-10).
در آیه ای دیگر از قرآن مجید بر این نکته تاکید شده است که رستگاری در گرو تطهیر و تزکیه نفس است (اعلی/14). در آیات متعددی سخن از این رفته است که انبیا برای تزکیه و تطهیر انسان ها فرستاده شده اند (بقره/129 و 151؛ ال عمران/164؛ جمعه/2). در آیه ای دیگر حیات جاودانه در بهشت پروردگار نتیجه این تطهیر نفس شمرده شده است (طه/76).
پس تطهیر و شست و شوی نفس از پلیدی ها و آلودگی ها مهم ترین وظیفه انسان در این دنیاست. انسان باید در تمام ایام و تمام ساعات در پی این باشد که روح و روان خود را پاکیزه گرداند همان طور که جسم خود را پاکیزه می گرداند. و البته روح پیام خدا وسخن او را تنها پاکیزگان در می یابند (واقعه/79). و خدا این پاکیزگان را دوست دارد (بقره/222؛ توبه/108) و دوستی و رضایت الهی بهترین و بالاترین مقامی است که یک انسان مومن می تواند به دست آورد. هرچند انسان وظیفه دارد از تمام لحظات زندگی خود برای تطهیر و پاکیزه کردن خود از آلودگی ها و ناپاکی ها استفاده کند، اما خداوند ماه مبارک رمضان را زمانی خاص برای این تزکیه نفس و تطهیر روح و روان قرار داده است. واژه زکات از همین ماده تزکیه به معنای پاکیزه کننده و تطهیر کننده است و در واقع زکات در مال، اموال را تطهیر و پاکیزه می گرداند. اما پیامبر خدا روزه را زکات می شمارد: «هر چیزی زکاتی دارد و زکات بدنها روزه است» (گزیده میزان الحکمه، ص460) و امام علی(ع) می فرماید: «بر تو باد به روزه گرفتن، که آن زکات بدن است» (غرر الحکم، ح5455). پس روزه برای پاکیزه شدن انسان است.
این پاکیزه شدن با لفظ زکات در امور دیگر نیز آمده است. برای مثال امام علی(ع) می فرماید: «زکات قدرت، انصاف است» و می فرماید: «زکات زیبایی پاکدامنی است» و می فرماید: «زکات توانگری، نیکی به همسایگان و صله ارحام است» و می فرماید: «زکات تندرستی، کوشیدن در طاعت خداست» (غرر الحکم، ح5448 و 5449 و 5454 و 5455).
اگر به این احادیث توجه کنیم در می یابیم که هر یک از نعمت های فوق آلودگی های را در پی دارد، برای مثال قدرت در معرض ستمگری است و زیبایی در معرض ناپاکدامنی است و ... امام می فرماید قدرت با یک چیز تطهیر و پاکیزه می گردد و آن انصاف است و زیبایی با یک چیز پاکیزه می گردد و آن پاکدامنی است و ...
به هر حال ماه رمضان زمانی برای توجه به درون و پاک کردن آن از تمام ناخالصی ها است، کما اینکه دخت گرامی رسول خدا(ص) حضرت زهرای مرضیه(س) می فرماید: «خداوند روزه را برای استواری اخلاص، واجب فرمود» (بحار الانوار، ج96، ص368). امام سجاد(ع) در فرازی از دعای وداع با ماه مبارک رمضان می فرماید: «السلام علیک کما وفدت علینا بالبرکات، و غسلت عنا دنث الخطیئات؛ بدرود ای ماه رمضان که با برکات بر ما درآمدی، و ما را از گناهان شستشو دادی» (صحیفه سجادیه، دعای 45، ش41؛ نهج العباده، ص209). آن حضرت در فرازی دیگر از همین دعا، سخن از آزاد شدن انسان در این ماه به میان می آورد: «السلام علیک ما اکثر عُتَقاء الله فیک؛ بدرود که آزاد شدگان خدا در تو بسیارند» (همان، ش35).
اگر ماه مبارک رمضان ماه شست و شوی روح و روان و نفس آدمی از پلیدی ها و آلودگی ها و ماه آزادی انسان از هر آن چیزی است که انسان را در بند می کشد و به قفس می افکند، پس باید عید فطر را عید پاکیزگی و آزادگی نامید. در این روز انسانها موفقیت بزرگ خود را که به توفیق الهی برای آنان حاصل شده، جشن می گیرند و خدا را به همین خاطر شکرگزاری می کنند.
مراسم این روز نیز باز با تزکیه آغاز می شود. در این روز نخستین مراسم، که واجب و تکلیف قطعی است، پرداخت یا جدا کردن زکات فطره است. بر مومنان واجب است که مقدار معینی از رزق غالب سالیانه خود را به فقرا و مساکین بپردازند. این پرداخت مال نیز عنوان زکات و پاکیزه کننده را با خود دارد چرا که انسان را پاکیزه می گرداند. خداوند تعالی خطاب به پیامبرش می فرماید: «خذ من اموالهم صدقة تطهرهم و تزکیهم و صل علیهم؛ از اموال آنان صدقه ای بگیر تا به وسیله آن پاک و پاکیزه شان سازی و برایشان دعا کن» (توبه/103). هرچند امام صادق(ع) می فرماید: «زکات به منظور آزمودن توانگران و کمک به مستمندان وضع شده است» (من لا یحضره الفقیه، ج2، ص7) و امام کاظم(ع) میفرماید: «خداوند زکات را به منظور تامین قوت تهیدستان و افزایش دارایی ها وضع کرده است» (کافی، ج3، ص498)، اما همان طور که درآیه فوق تصریح شده، مهم ترین اثر زکات این است که انسان را پاک و پاکیزه می گرداند. هرچند زکات آثار اجتماعی مهمی دارد و باعث برچیده شدن فقر از جامعه میشود، اما اثر روحی و روانی آن مهم تر و بالاتر است. مهم ترین اثر آن این است که باعث پاکی و آزادگی انسان می گردد و روح و روان آدمی را تصفیه می کند. در واقع این زکات کار روزه را تکمیل می گرداند و اگر این بخش آخر نباشد آن عبادت ناتمام مانده است. امام صادق(ع) میفرماید: «از شرایط درستی روزه، دادن زکات فطره است ... اگر کسی روزه بگیرد و عمدا زکات فطره را نپردازد روزه اش بی فایده است» (من لا یحضره الفقیه، ج2، ص183).
در این روز که روز جشن است، مومنان باید شاد باشند و نعمت های الهی را، که در رأس آنها نعمت پاکیزگی و آزادگی است، جشن بگیرند و شادمان باشند، به همین جهت روزه در این روز حرام است.
مراسم مهم دیگر این روز، نماز و شکرگزاری است. انسان هایی که موفق شده اند حق این ماه را ادا کنند و خویشتن را از تمام آلودگی ها بشویند و همه بندهای رقیت را بگسلند، در مراسم شکرگزاری حاضر می شوند و خدا را به خاطر این نعمت بزرگ شکر می کنند و سپاس می گویند.
بخش دوم این مراسم مشتمل بر دو خطبه نماز عید است. انسان های پاک و پاکیزه که از همه بندها رسته اند، در دل  می گشایند تا حقایقی که از زبان امام وپیشوایی بیرون می آید که خود را در این ماه و ماههای دیگر بیش از دیگران شسته و آزاد کرده، بر جان آنان بنشیند.
در این مراسم مردم انتظار دارند که کسی که خود را امام و پیشوا می خواند در امر پاکیزگی و آزادگی از همه مردم جلوتر باشد و در خطبه نماز، زبان به حق گویی بگشاید. امامی که برای رسیدن به پست و مقام و یا از دست ندادن آن زبان به مداحی می گشاید و حق و باطل را وارونه نشان می دهد و به جای بیان ظلم و ستم ها و فساد و تباهی هایی که در جامعه وجود دارد، به توجیه آنها می پردازد و به جای بیدار کردن مردم، آنان را فریب می دهد، در واقع با فلسفه رمضان و عید فطر مقابله و مبارزه کرده است. اگر این روز زمان جشن پاکیزگی و آزادگی است همه چیز آن باید در این راستا باشد و خطبه نماز آن نیز در مسیر آزادی و آزادگی و پاکیزگی انسان و جامعه باشد.
به هر حال عید فطر، عیدی و جشنی برای پاکیزگی و آزادگی انسان است و هر حرکتی و هر سخنی که با این امر نسازد خلاف فلسفه این روز است. این روز، روز حق گویی و حق پرستی و باطل ستیزی، که مقتضای آزادگی و پاکیزگی است، می باشد و مومنان نباید اجازه دهند که از آن نیز مانند امور دیگر دین استفاده ابزاری شود.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر