تاریخ ادیان نشان می دهد که معمولا وقتی دین به
صحنه اجتماع آمده و متولیان دین اداره اجتماع را به دست گرفته اند، نوعی سختگیری
در امور دینی به وجود آمده است. معمولا دین به شکل و صورتی در آمده که بالاتر از
توان و قدرت انسان ها گردیده است. نمونه هایی از این را می توان در تاریخ ادیان
مختلف مشاهده کرد. نتیجه این سختگیری زیاد، نفرت از دین و گریزانی مردم از آن بوده
است. امام علی(ع) در فرازی از عهدنامه مالک اشتر در واقع با مثالی این نکته را
بیان می کند که اجرای مراسم دینی نباید چنان سختگیرانه باشد که مردم را خسته کند:
«ای مالک ... هرگاه به جماعت نماز گزاردی نماز
را چنان بخوان که نه موجب نفرت مردم از جماعت گردد و نه نماز را تباه سازد، زیرا
در میان مردم هم بیمار هست و هم کسی که مشکلی و حاجتی دارد. هنگامی که رسول خدا(ص) مرا به سوی یمن فرستاد از او
پرسیدم که چگونه با مردم نماز بگزارم؟ فرمود: با آنان همچون ناتوان ترینشان نماز
بگزار و نسبت به مومنان مهربان باش»(نهج البلاغه، نامه53، ش118-119).
امام(ع) در نامه ای دیگر خطاب به فرمانداران
ولایت های مختلف می نویسد: «نماز را در حد توان ضعیف ترین مردم به جا آورید و با
طول دادن بیش از اندازه فتنه گری نکنید و باعث وسوسه مردم نشوید» (نهج البلاغه،
نامه 52).
از سخنان امام(ع) بر می آید که سخت گیری و زیاده
روی در امر دین لطمات زیادی به دینداری مردم وارد می کند. در فقره اول سخن این است
که مهربانی و محبت به مردم اقتضا می کند که در دین و در اعمال دینی سختگیری و
زیاده روی نشود. اما در فقره دوم بیان تندتر و شدیدتر است و از لطمه شدید زیاده
روی به دینداری مردم سخن رفته است. پیامبر خدا(ص) همین مطلب را اینگونه بیان می
کند:
«همانا این دین استوار است؛ پس با ملایمت در آن
وارد شوید و عبادت خدا را بر بندگان او تحمیل نکنید که در آن صورت به سوار درمانده
ای می مانید که نه راهی پیموده نه مرکبی
بر جای نهاده است» (کافی، ج2، ص86).
حکومت هایی که به نام دینی روی کار می آیند و
شعار اجرای احکام دین را می دهند بیشترین لطمه ای که ممکن است بر پیکر دین وارد
کنند این است که چهره دین را عبوس و سخت گیر و بی رحم نشان دهند. این سخت گیری و
شدت هم در عبادیات و هم در احکام اجتماعی می تواند دیده شود. این امر وقتی شدت
پیدا می کند که روحانیان و خطیبانی بلندگوها و تریبون ها را به دست بگیرند که درک
درستی از چهره رحمانی دین ندارند و روحیات خشن و نامهربان خود را به نام دین به
زبان می آورند. امام جمعه که باید به تقوا و پرهیزگاری دعوت کند و باید منادی
اخلاق و مهربانی و رحمت باشد، و باید حکومت را به نرمش و مدارا دعوت کند، و باید
نگران این باشد که نکند از برخورد تند حکومت، چهره نورانی دین مکدر گردد، دعوت به
بی رحمی می کند و به راحتی افراد را محارب می خواند، توهین می کند و بدترین الفاظ
را به کار می برد. عجیب است که خطیب جمعه دستور می دهد که کسانی را بدون محاکمه
حصر و حبس نمایند.
ای کاش علی(ع) امروز بود تا می دید که به نام او
چه اعمالی صورت می گیرد. او نگران این است که اگر نماز جماعت قدری طول بکشد ممکن
است کسی که ضعیف است خسته شود. ممکن است کسی که مشکل دارد از کار و زندگی باز
بماند. علی(ع) می فرماید نماز را طولانی نکنید چون این با رحمت و مهربانی که
مهمترین پیام دین است و خداوند به پیامبرش می فرماید ما فقط و فقط تو را برای رحمت
به عالمیان فرستادیم، سازگاری ندارد. علی(ع) که طول دادن نماز را با رحمت ناسازگار
می داند، تقاضای برخورد بی رحمانه را با منتقدان و معترضان، آن هم در خطبه نماز،
که جای دو رکعت نماز را می گیرد، و تقاضای حصر بدون محاکمه و امثال آن را چگونه می
بیند و چه سخنی درباره آن دارد؟! پاسخ آن حضرت این است که: «سلامت دین و دنیا، در
مدارا کردن با مردم است» (غرر الحکم، ح5610). پس حکومتی که با مردم خود به نام دین
بی رحمی می کند نه از دین مردم چیزی باقی می گذارد و نه از دنیای آنان. هر دو را
بیمار و علیل و نابود می گرداند.
پیامبر خدا(ص) که این احکام دین را آورده، همه
احکام را یک طرف قرار داده و در طرف دیگر مدارای با مردم را قرار می دهد و این دو
را همسنگ می شمارد. می فرماید: «پروردگارم، همان گونه که مرا به انجام واجبات
فرمان داده، به مدارا کردن با مردم نیز فرمان داده است» و می فرماید: «مدارا کردن
با مردم نصف ایمان است و نرمی و مهربانی کردن با آنان نصف زندگی است» (کافی، ج2،
ص117، ح4 و5).
پیامبر خدا سخت کردن دین یا آسان نشان دادن آن
را معیار مسلمانی قرار میدهد و پس از اینکه میفرماید: «ای مردم! دین خدا آسان است»
می فرماید: «من برای آوردن دین حنیف و آسان برگزیده شده ام و هر کس با این سنت و
روش من مخالفت کند از من نیست» (کنز العمالف ح5418 و 900).
آن حضرت در احادیث متعددی به صورت های مختلف بر
این نکته تاکید می کند که دین آسان و مهربان است و سخت و خشن نشان دادن چهره دین
بزرگ ترین انحراف است. گاهی می فرماید: «بهترین چیز در دین شما آن است که آسان تر
است» (هاشم صالحی، نهج الفصاحه، ص285) و گاهی پا را از این فراتر می گذارد و می
فرماید: «هر عمل شاق و سختی حرام است و در دین کار مشکلی وجود ندارد» (المعجم
الکبیر، ج2، ص52، به نقل از مجیدی خوانساری، نهج الفصاحه، ص262).
به هر حال دین نه سخت است و نه خشن و نه نا مهربان
و این افراد هستند که روحیات خود را به نام دین بروز می دهند و بی رحمی خود را به
پای دین می گذارند. توصیه امام علی(ع) به مالک اشتر، به عنوان کسی که می خواهد به
نام دین حکومت کند، این است که دین مهربان است و محبت دارد و تو به عنوان حاکم حق
نداری که به اندازه ای که اندکی نماز خود را طولانی کنی چهره دین را خشن و بی رحم
نشان دهی.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر