در هر حکومتی و نظامی افرادی هستند که تلاش می
کنند خود را در نزد حاکمان و مردم، صالح و خیرخواه و خدمتگزار نشان دهند تا به پست
ها و موقعیت های حساس و بالا دست یابند. اما این امر در حکومت هایی که نام وشعار
دین را دارند بسیار جدی تر و بیشتر است. چرا که افرادی برای رسیدن به پست ها و
مقام ها به نفاق روی می آورند و ظاهر آرایی می کنند و با گرفتن شکل و قیافه مذهبی
و انجام اعمال عبادی و شعائر و مناسک دین و سردادن شعارهای دینی و مذهبی تلاش می
کنند خود را صالح و شایسته جلوه دهند. امام علی(ع) به مالک اشتر این نکته را تذکر
می دهد و به او توجه می دهد که باید بسیار دقت کند و مواظب باشد که چنین افرادی در
حکومت او نفوذ نکنند و پست های حساس به دست آنان نیفتد:
«ای مالک ... در برگزیدن دبیران به تیزهوشی و
اعتماد و حسن ظن خود تکیه مکن، زیرا انسان هایی با ظاهر آرایی و خوش خدمتی نظر
حاکمان را به خود جلب می کنند، اما در پس این ظاهر نیکو و خوش خدمتی ، خبری از
خیرخواهی و امانتداری نیست. دبیران را به کارهایی که برای حاکمان پیش از تو بر
عهده داشته اند، بیازمای و از میانشان به کسی روی آور که در میان مردم خوش سابقه و
در امانتداری شناخته شده تر باشد. این کار نشانه خیرخواهی تو برای خدا و برای
مردمی است که ولایت آنان را بر عهده گرفته ای» (نهج البلاغه، نامه 53، ش91-92).
ساختن ظاهری نیکو برای رسیدن به اهداف دنیوی در
متون دینی تحت دو عنوان آمده و به شدت تقبیح شده است. یکی از این دو عنوان ریاکاری
است و دیگری نفاق. در روایات اسلامی از دو جهت به این دو ویژگی توجه شده؛ یکی
تقبیح و زشتی فعل به لحاظ اخلاق شخصی و پیامدهای رستگاری شناسانه آن و دیگری خطری
که این افراد برای جامعه دارند. تفاوت این دو گروه در این است که ریاکار اصل دین
را واقعا پذیرفته است ولی در اعمال دینی هدف دنیوی را دخالت می دهد ولی منافق اصل
تظاهر به دینداری اش برای اهداف دنیوی است. پس هر دو گروه در این شریکند که از دین
برای اهداف دنیوی استفاده می کنند و این سخن رسول خدا(ص) هر دو را در بر می گیرد
که: «وای بر کسانی که دین را وسیله کسب دنیا می کنند و با زبان نرم خود در برابر
مردم به لباس میش در می آیند، گفتارشان از عسل شیرین تر است و دل هایشان دل گرگ
است» (اعلام الدین، ص295).
امام علی(ع) می فرماید: «خداوندا! به تو پناه می
برم از اینکه ظاهرم در نگاه مردم نیکو باشد و باطنم، که بر تو آشکار است، زشت. و
خود را ریاکارانه و با ظاهر سازی نزد مردم، به چیزی که تو بهتر می دانی بیارایم.
پس ظاهر نکویم را برای مردم آشکار دارم و بدی کردارم را نزد تو آورم و بدین سان به
بندگان تو نزدیک شوم و از خشنودی تو دور مانم» (نهج البلاغه، حکمت 276).
آن حضرت درباره تفاوت ظاهر با باطن و اینکه
انسان ظاهرش بهتر از باطنش باشد، می فرماید: «چه زشت است که آدمی باطنی بیمار و
ظاهری زیبا داشته باشد» (بحار الانوار، ج72، ص303) ومی فرماید: «چه زشت است که
انسان ظاهری موافق داشته باشد و باطنی منافق» (غرر الحکم، ح9988) و این تفاوت ظاهر
با باطن باعث می شود که انسان به بدترین انسان ها تبدیل شود، چنان که پیامبر
خدا(ص) می فرماید: «بدترین بندگان نزد خدا، بنده ای است که لباس ظاهرش زیباتر از
کردارش باشد، یعنی لباس پیامبران بر تن کرده ولی عملش عمل جباران و دیکتاتورها
باشد» (الفردوس، ج1، ص367، به نقل از مجید خوانساری، نهج الفصاحه، ص316).
به هر حال منافق و ریاکار از این جهت نیز شبیه
همند که ظاهرشان با باطنشان هماهنگ نیست. پیامبر خدا(ص) می فرماید: «کسی که باطنش
با ظاهرش ناسازگار باشد او منافق است، هر کس می خواهد باشد» (بحار الانوار، ج72،
ص207) ومی فرماید: «اگر خشوع بدن بر خشوع دل بچربد این در نظر ما نفاق است» (کافی،
ج2، ص396).
پیامبر خدا سه ویژگی عملی و رفتاری برای منافق
بیان می کند که می توان او را با آنها شناخت: «منافق سه نشانه دارد: چون سخن گوید
دروغ گوید، چون وعده دهد، خلف وعده کند، و چون امانتی به او سپرده شود، در امانت
خیانت کند» (مجمع البیان، ج5، ص 83). بنابراین می توان انسان های ظاهر ساز را با
این ویژگی های اخلاقی شان شناخت. منافق به راحتی دروغ می گوید و این مشی و منش
اوست. او هرگز از این پرهیز ندارد که در انظار مردم مسلمات را انکار کند. همچنین
خلف وعده از ویژگی های منافق است و او در وعده دادن هیچ مشکلی ندارد. چه بسا وعده
هایی عجیب و غریب و دست نیافتنی می دهد. او به راحتی به مردم میگوید که کارهایی را
انجام می دهم که نه قبل از من کسی توانسته که انجام دهد ونه بعد از من کسی خواهد
توانست. علت اصلی اینکه او چنین وعده هایی می دهد این است که عمل به وعده را بر
خود لازم نمی داند و به راحتی می تواند خلف وعده کند. منافق خائن است و در امانت
خیانت می کند. هر چند او می گوید من و گروه من پاک ترین انسان ها هستیم، اما به
زودی آشکار خواهد شد که نه تنها پاک ترین انسان ها نیستند بلکه خائن ترین آنها
هستند. رقم هایی از خیانتشان آشکار می شود که در کمتر زمان و مکانی سابقه داشته
است.
به هر حال خطر چنین افرادی برای دین و جامعه و
نظام بسیار زیاد است. به همین جهت است که پیامبر خدا می فرماید: «من بیش از هر چیز
دیگری در رابطه با امت خود از منافق زبانباز می ترسم» ( مسند احمد، ج1، ص22؛ به
نقل از مجیدی خوانساری، نهج الفصاحه، ص666). امام علی(ع) از رسول خدا(ص) نقل می
کند که به او فرموده است: «من برای امتم نه از مومن می ترسم و نه از مشرک؛ زیرا
مومن را خداوند به واسطه ایمانش باز می دارد و مشرک را خداوند به واسطه شرکش از پا
در می آورد. اما ترس من برای شما از منافق زبانبازی است که مطابق اعتقادات شما سخن
میگوید و برخلاف آنچه معتقید عمل می کند» (نهج البلاغه، نامه 27).
همین خطر است که امام علی(ع) به مالک اشتر گوشزد
می کند. نظام گزینش تو نباید به گونه ای باشد که افراد ظاهرساز و ریاکار بتوانند
به پست های حساس دست یابند. در چنین نظامی افراد صادق و درستکار حذف می شوند، چرا
که ظاهر سازی را ناروا می شمارند و تنها شیادان منافق و ریاکار و دورو با ظاهری
آراسته و دینی وبا باطنی شیطانی و پلید روی کار می آیند و همه پست ها را اشغال می
کنند. آن موقع هست که فاتحه چنین نظامی را باید خواند. از چنین نظامی غیر از ظلم و
ستم و حق کشی و فساد و رشوه و اختلاس و ... انتظار نمی رود. امام(ع) می فرماید در
گزینش افراد نه به هوش و ذهن خود اعتماد کن و نه با اعتماد به افرادی دست به چنین
کاری بزن و نه حسن ظن بی جا داشته باش. سابقه افراد را در خدمتگزاری به مردم و
امانتداری، خوب بسنج و به دقت بررسی کن. پشت ظاهرهای مذهبی ضرورتا اخلاق و پارسایی
و خیرخواهی و امانتداری نیست. این ظاهرها برای سرکیسه کردن مردم آراسته شده است.
امام(ع) به مالک اشتر می فرماید که در گزینش
برای پست های حساس به ظاهر نگاه نکند و با تحقیق در سابقه آنان درون آنان را کشف
کند. اما درباره نظامی که همه ملاک و معیار ارزیابی و گزینش آن همین ظواهر افراد
است و در گزینش، پرسش هایی را مطرح می کند که مردم را به نفاق و دورویی سوق می دهد
چه انتظاری باید داشت؟ در چنین نظامی هر روز باید منتظر بود که فساد و تبهکاری
وآبروریزی یکی از این انسان های ظاهر الصلاح برملا گردد و نظام مجبور است که این
فساد های و تباهی ها را بپوشاند، چرا که خانه از پای بست ویران شده است. هرگاه
فسادی آشکار می شود در ابتدا پای منافقان و فتنه گران و استکبار جهانی و ... به
میان می آید و چون کار با مشکل روبرو می شود و دیگر نمی توان از این حربه ها
استفاده کرد از حربه هایی عجیب و توجیه هایی مضحک استفاده می شود و به هر حال
کارها به همین منوال ادامه دارد.
راه این است که به توصیه های قرآن مجید و پیامبر(ص)
و علی(ع) و ائمه اطهار توجه شود و با ملاک های درست، افرادی که صالح و خیرخواه و
درستکار هستند روی کار آیند، هرچند که اینان مداح و چاپلوس نباشند و هر جا لازم
بدانند حقیقت را بیان کنند.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر