۱۳۹۱ مرداد ۱۶, دوشنبه

حکومت پارسایان (18) رونق و آبادانی اصلی زیربنایی

امام علی(ع) در بخشی از عهدنامه مالک اشتر به این نکته توجه می دهد که وضع اقتصادی حکومت  به وضع اقتصادی مردم بستگی دارد و حاکمی که نیاز به درآمد دارد باید ابتدا به فکر آبادانی کشور و رونق کسب و کار و تولید و فقرزدایی از مردم باشد. آن حضرت می فرماید:
«ای مالک ... برنامه مالیات را چنان بررسی و تنظیم کن که به صلاح مالیات دهندگان باشد، زیرا بهبودی و صلاح دیگران در صلاح مالیات و مالیات دهندگان است و کار دیگران سامان نیابد مگر آنکه کار مالیات دهندگان سامان پذیرد، چرا که همه مردم جیره خوار مالیات و مالیات دهندگان هستند. اما باید بیش از آنکه درباره جمع مالیات می اندیشی در فکر آبادی زمین باشی، زیرا مالیات جز از طریق آبادی زمین به دست نیاید، و هر کس بدون آباد کردن زمین مالیات طلب کند شهرها را ویران و بندگان را هلاک سازد، و حکومتش جز اندک زمانی پایدار نماند. هرگاه مالیات پردازان از سنگینی مالیات نزد تو شکایت آوردند، یا از آفت محصول، یا خشک شدن چشمه، یا کمی باران، یا دگرگون شدن زمین در اثر آب گرفتگی یا بی آبی نزد تو گلایه کنند، از مالیات آنان بکاه، آن اندازه که امید داری وضع آنان را بهبود ببخشد و کاستن از مالیات بر تو سنگین نیاید، زیرا که این اندوخته ای ست که آن را با آباد کردن شهرهایت و آراستن حکومتت به تو باز گردانند، افزون بر آنکه ستایش را به خود جلب کرده ای، و شادمان گشته ای که عدالت را میانشان گسترانده ای، در حالی که تکیه بر فزونی نیروی آنان خواهی داشت، به سبب آن چه نزدشان ذخیره کرده ای از آسوده کردن خاطر آنان، و جلب اطمینان ایشان که به عدالت و مهربانیت خو گرفته اند. چه بسا از این پس مشکلاتی پیش آید که اگر رفع آن را به عهده آنان گذاری با خوشدلی بپذیرند، زیرا بر مملکت آباد آن چه را بار کنی می تواند از عهده اش بر آید، و عامل ویرانی سرزمین، تندگدستی مردم آن است. و مردم زمانی تنگدست شوند که تمام هم حاکمان گرد آوردن مال باشد، و به ماندن خود بر سر کار بدگمان باشند، و از عبرت ها کمتر سود برند» (نهج البلاغه، نامه 53، ش79-86).
از این فقره بر می آید که مالیات در آن زمان بیشتر بر کشاورزی و نیز دامپروری که تابع آن بوده، متمرکز بوده و مشاغل دیگر از این جهت زیاد مورد توجه نبوده است. امام(ع) می فرماید، حکومت به در آمد نیاز دارد تا هزینه های خود را تامین کند و این درآمد عمدتا از مالیات به دست می آید. اما مالیات دهنده در صورتی قادر به پرداخت مالیات است که در آمد داشته باشد و درآمد از تولید حاصل می شود و تولید نتیجه آبادانی است. پس حکومت در صورتی در آمد دارد که آبادانی کرده باشد. در صورتی مردم می توانند مالیات بپردازند که کار و کسبشان رونق داشته باشد. بنابراین سیاست اول دولت باید رونق تولید و کار و کسب و اشتغال باشد.
امام(ع) به این نکته توجه می دهد که درست است که همه مردم جامعه باید وضعشان روبراه و در مضیغه نباشند و ایجاد رفاه برای همه اقشار جامعه وظیفه دولت است و باید برای آن سیاستگزاری کند؛ اما این مهم تنها در صورتی محقق می شود که کار و کسب مالیات دهندگان رونق داشته باشد. پس حکومت باید نه تنها جلوی هر سیاستی را که مانع آبادانی است و کار و کسب و تولید و اشتغال مردم را از بین می برد بگیرد بلکه باید آبادانی و تولید و اشتغال زایی اولویت اول او باشد. هر جا لازم است باید جلو واردات را بگیرد، هر جا لازم است باید تولید کنندگان را تشویق کند، هر جا لازم است باید برای آبادانی، از قبیل ساختن سد و کانال و مانند آن سرمایه گذاری کند. حتی اگر دولتی و حکومتی پول و سرمایه در اختیار دارد، به جای توزیع پول در میان مردم باید از این سرمایه به گونه ای استفاده کند که آبادانی به وجود آید و درآمد مردم بالا رود؛ توزیع پول در میان مردم هم باعث کاهش تولید می شود و هم اشتغال را کاهش می دهد و هم مصرفگرایی را رشد می دهد. به هر حال چنین عملی هرگز با آبادانی و ایجاد رونق در کار و کسب مردم و تولید، که باید سیاست اول حکومت باشد، سازگاری ندارد، هر چند ممکن است برای کوتاه مدت اقشاری از مردم را شادمان سازد و برای برخی از سطوح جامعه گشایشی ایجاد کند. روشن است که بیت المال مانند همه امکانات دیگر باید عادلانه توزیع شود و همه به صورتی مساوی از آن بهره مند گردند. اما اگر همه امکانات در راه آبادانی و تولید و ایجاد اشتغال به کار گرفته شود همه اقشار جامعه از آن سود می برند و رفاه عمومی ایجاد می شود و تولید ملی بالا می رود و به اقتدار کشور می افزاید.
نکته دیگری که امام(ع) به آن توجه می دهد این است که درآمد و مالیات برای حکومت مهم و لازم است، اما حکومت باید توجه داشته باشد که انسان و نیروی انسانی مهم تر از درآمد است و هنگامی که بین درآمد و مالیات از یک سو و سرمایه انسانی از سوی دیگر تعارض باشد حکومت حتما باید جانب سرمایه انسانی را بگیرد، چرا که هیچ سرمایه ای برای یک حکومت و یک نظام، برتر و بالاتر از سرمایه انسانی نیست. حکومتی که در حال رکود و عدم رونق کسب و کار، بر ملت خود برای کسب در آمد فشار می آورد سخت در اشتباه است، چرا که ممکن است درآمدی داشته باشد، اما این به قیمت از دست دادن پشتوانه انسانی است و خسارتی بیشتر از این ممکن نیست. حکومتی که بدون آبادانی و بدون ایجاد رونق برای کسب درآمد به مردم فشار می آورد، عادل نیست و از سوی دیگر مردم عدالت حکومتی را که سختی و فشار آنان را درک می کند و با کم کردن مالیات آنان سختی آنان را می کاهد، به خوبی می فهمند و هیچ چیز برای مردم مطلوب تر از حکومت عادلی که نسبت به آنان محبت داشته باشد، نیست و برای چنین حکومتی در موقع لزوم فداکاری خواهند کرد.
نکته سومی که امام(ع) در این فقره از عهدنامه به آن اشاره می کند این است که عامل اصلی فقر و تنگدستی مردم خود حکومت ها هستند. تنگدستی و فقر مردم به جهت ویرانی و عدم آبادانی است و این در صورتی رخ می دهد که حکومتی به جای آبادانی هم و غمش کسب درآمد باشد. و حکومتی اولویت اولش کسب درآمد است که به ماندن خود بر سر قدرت بدگمان باشد و از سرنوشت گذشتگان عبرت نگیرد. به هر حال حکومتی که گمان کند که تمرکز ثروت در دست دولت و یا یک نهاد دولتی و حکومتی می تواند او را به حکومتی مقتدر تبدیل کند و بدین وسیله فقر ملت خود را زمینه سازی کند، سخت در اشتباه است. اینکه یک نهاد، که وظفیه اصلی اش ایجاد امنیت برای مردم است، اختیار داشته باشد که در هر کاری دخالت کند و از رانت استفاده کند و همه چیز را در اختیار خود بگیرد، هرگز به اقتدار نظام کمک نمی کند؛ بلکه زمینه فروپاشی را فراهم می کند.
همچنین ممکن است حکومتی و نظامی با اصرار بر یک شعار و یک فن آوری که به گفته کارشناسان حتی اگر به دست آید هیچ نفعی برای ملت ندارد و هیچ ضرورتی ندارد، بلکه به صرفه و صلاح نیست و حتی کشورهایی که آن را دارند گاهی سخن از این به میان می آورند که لازم است به تدریج کنار گذاشته شود، ملت و کشور را تا ورطه جنگ و ویرانی و فقر و مسکنت و فلاکت پیش ببرد و لجبازانه به شعار توخالی خود ادامه دهد.
به هر حال حکومت باید با سیاست های درست و استفاده از نظر کارشناسان رونق در کار و کسب و تولید ایجاد کند و با سیاست های غلط و ماجراجویی های بیهوده سرمایه ملت را بر باد ندهد و ملت خود را به فقر و فلاکت مبتلا نسازد تا ناچار شود که دست به دامن خطیبان و واعظان حکومتی شود که به مردم خوردن اشکنه و آب کشک و مانند آن را پیشنهاد دهند.
امام(ع) در فقره ای دیگر از عهدنامه مالک اشتر به رسیدگی به مشکلات صنعتگران و پیشه وران توصیه، و بیان می کند که در اثر رونق کار آنان است که فراوانی و ارزانی ایجاد می شود. آن حضرت می فرماید با اینکه قشر وسیعی از صنف بازرگان خدمات زیادی ارائه می دهند و زحمات زیادی متحمل می شوند، اما در میان آنان کسانی هستند که تنها به سود خود می اندیشند و ممکن است به گرانفروشی و احتکار دست بزنند. حکومت باید با این امور مبارزه کند اما نباید در مجازات آنان زیاده روی کند (نهج البلاغه، نامه 53، ش95-100).

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر