امام خمینی(ره) درست دو روز پس از شهادت رجایی و
باهنر، یعنی در تاریخ دهم شهریور هزار و سیصد و شصت در جمع مردم سوگوار کشور توصیه
ای می فرماید که بسیار قابل توجه است. اهمیت این توصیه علاوه بر محتوای آن، زمانی
است که آن بیان شده است. تابستان سال هزار و سیصد و شصت شمسی را باید از یک جهت
سخت ترین برهه از تاریخ انقلاب اسلامی ایران به حساب آورد. در این زمان شخصیت های
مهم و زیادی به شهادت رسیدند که از جمله می توان به شهادت 72 نفر در مرکز حزب
جمهوری اسلامی اشاره کرد که افرادی چون شهید بهشتی(ره) را از مردم گرفت. این حادثه
دردناک در هفتم تیرماه یعنی اول تابستان رخ داد و دو ماه بعد یعنی هشتم شهریور در
انفجاری که در نخست وزیری رخ داد رجایی و باهنر به شهادت رسیدند. توصیه امام از
این جهت اهمیت ویژه دارد که در زمانی بیان شده که فضا بسیار خشم آلود است.
امام(ره) در این فضا توصیه اکید به رعایت حدود و پرهیز از خشونت می کند:
«و من یک کلمه میخواهم عرض کنم و آن اینکه به تمام محاکمی
که هستند و تمام دستاندرکارانی که هستند این مطلب را توجه بدهم که مبادا یک وقت
اینطور شرارتهایی که در ایران میشود مثل یک همچو قصۀ ناگواری که برای ما پیش آمد
و دو نفر از بهترین جوانان و بهترین کارکنان ایران از بین رفت، مبادا یک وقت کنترل خودشان را از دست بدهند و زاید بر آنچه حکم خداست
و قانون اسلام است عمل کنند. مبادا این اسباب این بشود که خشونت زیاد با اسیرها
بکنند و با زندانیها بکنند و بدون دقت، بدون توجه یک وقت افرادی را بگیرند که ـ
خدای نخواسته ـ گناهکار نبودهاند و گرفتار شدهاند.
اسلام و مسلمین باید، مسلمین باید همانطوری که در اسلام
هست با تأنی، با طمأنینه، بدون اینکه دست و پای خودشان را گم بکنند، به کار خودشان
ادامه بدهند و با اسرا رفتار خوب بکنند و آنچه که قانون اسلامی اقتضا میکند با
آنها عمل بکنند و هرگز با عصبانیت و با دستپاچگی کاری را انجام ندهند و به طور
متانت و طمأنینه بر موازین قانونی و بر موازین اسلامی با آنها عمل بکنند. مبادا یک
وقت شهادت عزیزان ما اسباب این بشود که با شدت عمل بیشتر از آن مقداری که باید با
آنها عمل بشود، عمل بکنند. با زندانیان رفتار خوب میکنند و بیشتر کنند و با اسرا
رفتار خوب میکردند و میکنند و بیشتر کنند. و محاکم با قدرت هرچه تمامتر به کار
خودشان ادامه بدهند. و مردم و ملت با قدرت تمام، و هرچه بیشتر توجه کنند و به این
کسانی که توطئهگر هستند توجه کنند و به محاکم صالحه و به مقامات انتظامی اطلاع
بدهند. آنها هم با موازین قانونی و اسلامی عمل بکنند و مفسدین را به جزای خودشان
برسانند و کسانی که بیگناه هستند از حبس خارج بکنند و علی ایّ حال، رفتارها،
رفتارهای اسلامی باشد. جمهوری، جمهوری اسلامی است، رفتارها حتی با کسانی که قاتل
شناخته شدند، رفتار اسلامی باشد و لو اینکه با شدت عمل و شدت دید آنها را به جزای
خودشان برسانند، اما فقط همان رساندن به جزا باشد و تعدی زیادتر نشود»(صحیفه نور،
جلد 15، ص120).
این سخنان در واقع متن اسلام است و هر نظامی که
آن را رعایت نکند به هیچ معنا اسلامی نیست. شبیه همین سخن را امام علی(ع) در بستر
شهادت و در وصیت به حسن و حسین(ع) فرموده است (نهج البلاغه، نامه47). در حکومت
اسلامی و در نظام قضایی اسلام همه چیز باید بر اساس شرع و قانون انجام گیرد. کسی
که جرمش در دادگاهی صالح اثبات نشده بی گناه است و هرگز نباید مورد تعرض قرار
گیرد. مجازات مجرم حتما باید در دادگاهی صالح پس از اثبات قطعی جرم، تعیین شود و
صرفا همان باید اجرا شود. مجازات باید با شرع و قانون مطابقت داشته باشد و در غیر
این صورت ظلم به حساب می آید. مجرم و کسی که جرمش در دادگاه ثابت شده تنها باید
مجازات قانونی را متحمل شود و در غیر این صورت از حدود الهی تجاوز شده است. زندانی
و اسیر حقوقی مسلم دارد که هیچ کس حق ندارد آنها را زیر پا بگذارد و ... اینها
اصول مسلم اسلامی است که هیچ کس به هیچ بهانه ای، حتی به بهانه شهادت شخصیتی مانند
علی(ع)، حق ندارد آنها را زیر پا بگذارد و نظام و حکومتی که، آنها را رعایت نکند
به هیچ معنایی اسلامی نیست.
اینها اصولی هستند که در قانون اساسی جمهوری
اسلامی به آنها تصریح شده است:
«حکم به مجازات و اجرای آن باید تنها از طریق
دادگاه صالح و به موجب قانون باشد» (اصل سی و ششم).
«اصل برائت است و هیچ کس از نظر قانون مجرم
شناخته نمی شود، مگر اینکه جرم او در دادگاه صالح ثابت گردد» (اصل سی و هفتم).
«هیچ کس را نمی توان دستگیر کرد مگر به حکم و
ترتیبی که قانون معین می کند. در صورت بازداشت، موضوع اتهام باید با ذکر دلایل
بلافاصله کتبا به متهم ابلاغ و تفهیم شود و حداکثر ظرف مدت بیست و چهار ساعت
پرونده مقدماتی به مراجع صالحه قضایی ارسال و مقدمات محاکمه، در اسرع وقت فراهم
گردد. متخلف از این اصل، طبق قانون مجازات می شود»(اصل سی و دوم).
«هیچ کس را نمی توان از محل اقامت خود تبعید کرد
یا از اقامت در محل مورد علاقه اش ممنوع، یا به اقامت در محلی مجبور ساخت، مگر در
مواردی که قانون مقرر می دارد»(اصل سی و سوم).
اینها اصول قانون اساسی هستند که اکثریت قاطع ملت
به آنها رای داده اند و علاوه بر شریعت مقدس رای ملت را با خود دارند و در واقع یک
میثاق ملی هستند. بنابراین حکومتی و نظامی که آنها را رعایت نکند نه تنها اسلامی
نیست بلکه جمهوری و مردمی نیز نیست و هیچ گونه مشروعیتی ندارد.
امام خمینی(ره) در سخت ترین شرایط به این اصول
مسلم دینی و انسانی توجه می دهد و اگر زمانی نظام، چه در زمان خود ایشان و چه پس
از آن، از این اصول در عمل تخطی کرده باشد از مسیر اسلام و خواست ملت منحرف شده و
فرد متخلف هر کس که باشد، مجرم است و باید مجازات گردد و در پیشگاه الهی گنهکار
است.
اگر زمانی حاکمانی که خود را اسلامی می شمارند و
شعار امام خمینی(ره) را می دهند ومنتقدان و مخالفان را با صحنه سازی ها و بهانه
های مضحک متهم به جسارت به این شخصیت و مخالفت با اسلام و مقدسات آن می کنند، این
اصول مسلم اسلامی را زیر پا بگذارند از دین و حق و عدل منحرف گشته اند. اسلامی و
دینی بودن به شعارهای توخالی و ظاهر سازی و عوامفریبی نیست. با کدام اصل دینی و
قانونی جور در می آید که افراد خدوم و متدین با اتهام های واهی بدون محاکمه و بدون
اثبات جرم در دادگاهی صالح برای مدت های بسیار طولانی در حصر و حبس قرار گیرند و
از حقوق اولیه خود محروم گردند و حتی برای مداوای بیماری خود با مشکل روبرو
باشند؟!
به هر حال آنچه اسلام می گوید و آنچه امام
خمینی(ره) گفته است و آنچه در قانون اساسی آمده است، چیز دیگری است و عالمانی که
اموری اینگونه را ببینند و سکوت کنند یا خدای نکرده تایید کنند، حتی اگر تعدادشان
به صدها و هزارها نفر برسد، از عدالت سقوط می کنند و حقیقت و واقعیت عوض نمی شود.
اسلام آن چیزی را می خواهد که در سخن امام خمینی(ره) و اصول قانون اساسی آمده است و
عالمانی که چشم بر حقیقت ببندند ظلم و ستم را تایید کرده اند و در واقع اسلام را
رد کره اند.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر