یکی از اموری که در قرآن مجید و روایات اسلامی به صورتی عجیب مورد تاکید قرار
گرفته، پایبندی به عهد و پیمان است، به گونه ای که پیامبر خدا(ص) می فرماید: «کسی
که پیمان شکن باشد دین ندارد» (نوادر راوندی، ص5؛ به نقل از گزیده میزان الحکمه،
ص567) و امام علی(ع) می فرماید: «پایبندی به عهد و پیمان از ایمان است» (غررالحکم،
ح3379) و می فرماید: «به خدا یقین ندارد، کسی که عهد و پیمان خود را رعایت نکند»
(غرر الحکم، ح3379 و 9577).
خداوند تعالی در آیات متعددی به صورت های مختلف بر پایبندی به عهد و پیمان
تاکید کرده است. در آیه ای از قرآن مجید وفای به عهد و پیمان در کنار ایمان به خدا
و روز قیامت از مصادیق مهم نیکی شمرده شده است (بقره/177). در آیه ای دیگر رعایت
عهد و پیمان از مقومات مومن بودن و از ویژگی های خاص مومنان شمرده شده است
(مومنون/8). در آیات متعدد دیگری به صورت های مختلف بر این امر تاکید شده است
(ر.ک. مریم/54؛ صف/2و23؛ معارج/32؛ نحل/91).
امام علی در فرازی از عهدنامه مالک اشتر به صورتی خاص بر این موضوع تاکید می
کند، به گونه ای که گویا اصل نخست در سیاست داخلی و خارجی نظام اسلامی باید
پایبندی به عهد و پیمان باشد:
«ای مالک ... اگر پیمانی بین تو و دشمن منعقد گردید، یا در پناه خود او را
امان دادی، به عهد خویش وفادار باش و بر آنچه بر عهده گرفتی امانتدار باش، و جان
خود را سپر پیمان خود گردان، زیرا هیچ یک از واجبات الهی همانند وفای به عهد نیست،
که همه مردم جهان با تمام اختلافاتی که در افکار و تمایلات دارند، در آن اتفاق نظر
داشته باشند. تا آنجا که مشرکین زمان
جاهلیت به عهد و پیمانی که با مسلمانان داشتند وفادار بودند، زیرا که آینده ناگوار
پیمان شکنی را آزمودند. پس هرگز پیمان شکن مباش و در عهد خود خیانت مکن، و دشمن را
فریب مده، زیرا کسی جز نادان بدکار بر خدا گستاخی روا نمی دارد. خداوند عهد و
پیمانی که با نام او شکل می گیرد با رحمت خود مایه آسایش بندگان، و پناهگاه امنی
برای پناه آورندگان قرار داده است، تا همگان به حریم امن آن روی بیاورند. پس فساد،
خیانت و فریب در عهد و پیمان راه ندارد. مبادا قراردادی را امضا کنی که در آن برای
دغلکاری و فریب راهی وجود دارد، و پس از محکم کاری و دقت در قراردادنامه، دست از
بهانه جویی بردار؛ مبادا مشکلات پیمانی که بر عهده ات قرار گرفته، و خدا آن را بر
گردنت نهاده، تو را به پیمان شکنی وادارد؛ زیرا شکیبایی تو در مشکلات پیمان ها که
امید پیروزی در آینده را به همراه دارد، بهتر از پیمان شکنی است که از کیفر آن می
ترسی، و در دنیا و آخرت نمی توانی پاسخ گوی پیمان شکنی باشی» (نهج البلاغه، نامه
53، ش 134-140).
در این سفارش امام(ع) نکات مهمی است که شایسته دقت است:
1-پایبندی به عهد و پیمان به لحاظ دینی و اسلامی آنقدر اهمیت دارد که فرد مومن
باید تا پای جان به عهد و پیمان خود وفادار باشد. وفای به عهد یکی از تکالیف الهی
است که در هیچ شرایطی و به هیچ بهانه و عذری نباید ترک شود.
2- وفای به عهد نه تنها تکلیفی دینی است، بلکه تکلیفی عقلایی است که همه عقلای
عالم به این نتیجه رسیده اند که پیمان شکنی نتایج ناگواری دارد. بدون اصل پایبندی
به عهد و پیمان هیچ قومی و کشوری نمی تواند با دیگری رابطه برقرار کند و همین امر
باعث جنگ و خونریزی های زیادی می شود. پس پایبندی به عهد و پیمان اگر چه درمتون
دینی مورد تاکید قرار گرفته، ولی این دستورات در واقع ارشاد به حکم عقل و عقلا
است. وقتی حتی مشرکان جاهلیت بر پایبندی به عهد و پیمان تاکید می کرده اند، پس
باید گفت همه عقلای عالم به حکم عقلشان به این اصل پایبند بوده اند، هر چند همه
ادیان نیز بر آن تاکید کرده اند.
3-عهد و پیمان را باید شفاف و با عباراتی روشن بست که نتواند مورد سوء استفاده
قرار گیرد. با این حال یک مسلمان حق ندارد به بهانه اینکه عباراتی دو پهلو است آن
را نقض کند. حتی اگر یک عهد و پیمان هزینه بسیار سنگینی برای مسلمانان داشته باشد،
باز نقض آن جایز نیست.
4-این لزوم پایبندی به عهد و پیمان برای حکومت اعم از پیمان با دیگر کشورها و
ملل و نیز پیمان با پیروان دیگر ادیان و یا افراد است. اینکه امام(ع) از اینکه در کشور
اسلامی و توسط لشکریان متجاوز معاویه حق یک زن کتابی تضییع شد، آنگونه اظهار ناراحتی
می کند و می فرماید اگر مسلمانی از ناراحتی بمیرد کار نادرستی انجام نداده (نهج
البلاغه، خ27)، در این راستا قابل فهم است. در واقع حکومت اسلامی و جامعه مسلمانان
امنیت اقلیت های اهل ذمه و طرف معاهده را تعهد کرده است. به همین جهت پیامبر
اسلام(ص) می فرماید: «بدانید که هر کس به معاهدی (از اهل ذمه) ستم کند، یا حقش را
کم بدهد، در روز قیامت من طرف مخاصمه و مدعی او هستم» (کنزالعمال، ح10924).
5-امام(ع) در این سفارش از پایبندی به عهد و پیمان با دشمنان سخن می گوید. اگر
باید با دشمن به عهد و پیمان پایبند بود پس به طریق اولی باید به پیمان هایی که با
دولت و ملت هایی بسته می شود که دشمن به حساب نمی آیند، پایبند بود. البته از همین
سخنان و دیگر متون دینی این عمومیت استفاده می شود. به هر حال نظام اسلامی باید با
هر کشوری که پیمان می بندد به عهد و پیمان خود کاملا پایبند باشد. همچنین وقتی
نظام اسلامی به معاهدات بین المللی می پیوندد و آن را امضا می کند موظف است به طور
کامل به آنها عمل کند و اینگونه نیست که مجاز باشد که معاهدات را به شکل صوری امضا
کند ولی در عمل به آن پایبند نباشد.
همچنین وقتی کشوری با کشور دیگری رابطه برقرار کرده و سفیر رد و بدل می کند،
باید به قواعد این امر پایبند باشد و برای مثال تمام تعهدات فی ما بین را رعایت
کند و آنچه را که در قواعد بین المللی در این رابطه معین شده است زیر پا نگذارد.
دیپلمات های یک کشور شرعا باید در کشور میزبان تمام قواعد و ضوابط بین المللی را
رعایت کنند و نیز باید قوانین کشور میزبان را رعایت کنند.
همچنین یک نظام حکومتی که خود را دینی می داند موظف است که به همه تعهداتی که
با ملت به صورت عمومی یا با افراد خاصی می بندد پایبند باشد و اینگونه نیست که
مجاز باشد هر قرار داد و معاهده ای را یک طرفه نقض نماید.
امام علی(ع) می فرماید: «همانا پیمان ها قلاده هایی است که تا روز قیامت بر
گردن است، هرکه آنها را رعایت کند خدواند به او احسان نماید و هر کس آنها را بشکند
خداوند از یاری او فروگذار کند و هر کس پیمان ها را سبک بشمارد، همین پیمانها از
او نزد آن کس که بر پیمان ها تاکید کرده و از خلق خواسته است که آنها را پاس
دارند، شکایت برند» (غرر الحکم، ح3650). و امام باقر(ع) می فرماید: «یکی از
چیزهایی که خداوند به هیچ کس اجازه مخالفت نداده، رعایت پیمان نسبت به نیکوکار و
بدکار است» (کافی، ج2، ص162).
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر